شانزدهم از ماه فروردین شد و فصل بهار
جشن میلادتو در این باغ دل شد برقرار
نامِ فرناز برسر ت خوشنود گشته مادرت
گوهر یک دانه ام ای بانوی عالی وقار
غنچه ای بشکفته زیبا آمدی در باغِ گل
شد معطر خانه ی فرزانه در لیل و نهار
جشن میلاد تورا در دل چراغان کرده ام
ای گل باغ و چمن هستی برایم افتخار
همچو مروارید غلطان بوده ای و در صدف
این صدف بشکست وچون گوهر شدی تو آشکار
هم مؤدب هستی و غمخوار مادر ای عزیز
هم مدیری بالیاقت خانه داری هوشیار
هم وفا را کرده ای ثابت برای همسرت
چون که افکار تو می باشدرضای کردگار
یکصد وسی سال باشی برقرار و شادکام
در پناه لطف حق و سایه ی پروردگار
این غزل را.کرده ام.تقدیم تو ای نازنین
تا که دنیا هست باقی بر تو باشد یادگار
(مهربانو)مهربانی دیده است از دخترش
ای خدا محفوظ کن اورا زرنج روزگار
**
شاعر: فرزانه نصیری(مهربانو)
فروردین هزار و سیصد و نود و هفت
جشن میلادتو در این باغ دل شد برقرار
نامِ فرناز برسر ت خوشنود گشته مادرت
گوهر یک دانه ام ای بانوی عالی وقار
غنچه ای بشکفته زیبا آمدی در باغِ گل
شد معطر خانه ی فرزانه در لیل و نهار
جشن میلاد تورا در دل چراغان کرده ام
ای گل باغ و چمن هستی برایم افتخار
همچو مروارید غلطان بوده ای و در صدف
این صدف بشکست وچون گوهر شدی تو آشکار
هم مؤدب هستی و غمخوار مادر ای عزیز
هم مدیری بالیاقت خانه داری هوشیار
هم وفا را کرده ای ثابت برای همسرت
چون که افکار تو می باشدرضای کردگار
یکصد وسی سال باشی برقرار و شادکام
در پناه لطف حق و سایه ی پروردگار
این غزل را.کرده ام.تقدیم تو ای نازنین
تا که دنیا هست باقی بر تو باشد یادگار
(مهربانو)مهربانی دیده است از دخترش
ای خدا محفوظ کن اورا زرنج روزگار
**
شاعر: فرزانه نصیری(مهربانو)
فروردین هزار و سیصد و نود و هفت