گوشه ای از جنایات کومله/ داعشی بودند زمانی که داعشی نبود


گوشه ای از جنایات کومله/ داعشی بودند زمانی که داعشی نبود

نیمه شب ها به خانه های مردم یورش برده آنها را دستگیر می کردند و به بهانه شرکت در جلسات ضد خلقی مردم بیگناه را به قتل میرساندند، آنها برای زنان و دختران نیز برنامه مزدورانه داشتند که در این گزارش به آن پرداخته ایم.

گوشه ای از جنایات کومله/ داعشی بودند زمانی که داعشی نبودفانوس: در سال ۱۳۵۷، سه گروه چپگرا در هم ادغام شدند و کومله (سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران) را بنیانگذاری کردند.

کومله (در کردی: کومه‌له = انجمن و گروه) سازمانی چپگرا در کردستان ایران است.این سازمان از مخالفان جمهوری اسلامی است و پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران با نیروهای جمهوری اسلامی وارد مبارزه مسلحانه شد.

سه جریان زیر با نام کومله درکردستان ایران فعالیت می‌کردند:

کومله - سازمان کردستان حزب کمونیست ایران - دبیرکل ابراهیم علیزاده

کومله - حزب کومه له کردستان ایران - دبیرکل عبدالله مهتدی

کومله - سازمان زحمتکشان کردستان - دبیرکل عمر ایلخانی زاده

با به جریان افتادن انقلاب اسلامی ایران به وجود آمدن خلاء قدرت و امنیت در مرزهای سیاسی ایران زمین و خصوصا مناطق کردنشین ایران،گروهک مزدور و تروریست کومله باایدئولوژی مائوئیستی درکردستان ایران به مقابله باحکومت مردمی ایران برخاستند و دست به جنایات زیادی زدند.این گروهک بامشی تروریستی-مسلحانه وباداشتن حامیان بیگانه اعم ازقدرتهای بین المللی دردورانی که دولت کامل مستقرنشده بودمقابله باجمهوری اسلامی را آغازکردند.پایگاه گیری،پاسگاه گیری،تصرف وغارت ادارت دولتی ازجمله اقداماتی برای اعلام موجودیت این گروه دست نشانده آمریکا بود . نهابه ترورمردمی که به مخالفت باآنان برمی خاستند، اقدام میکردند.با آغازجنگ تحمیلی، کومله به همکاری به رژیم عراق پرداخت وبه لحاظ اطلاعاتی وعملیاتی به یاری آنان برآمد.بعدازفروپاشی نظام کمونیست، کومله بر آن شدند ازکمونیسم به سوسیال دمکراسی تغییر کند.

اسناد به دست آمده از این سازمان پس از آزادسازی سنندج نشان می دهد،کومله مردم بیگناه را به اتهام موهوم شرکت در جلسات ضدخلقی دستگیر کرده وبعضاً به قتل رسانده است .اتومبیل های شخصی و دولتی را مصادره کرده و حتی نیمه شب به خانه های مردم یورش برده و آنها را دستگیر می کردند.

اسناد منتشره سیا مربوط به ۱۹۸۶، ۱۹۸۰ بمبگذاری درشهرهایاروستاهای ایران، حمله به مساجد ونصب تیربار و اجرای رقص مختلط، حمله به مدارس و ترور معلم ها درکردستان به اتهام وابستگی به رژیم، ترور و انفجار در جهاد و سپاه (بیش از19مورد) جنگ افروزی درسنندج و کمک به مهندسی اطلاعاتی عراق از جمله جنایات این حزب به شمار می روند.

از جمله منابعی که درباره رفتارتروریستی کومله انتشار یافته،کتاب شنام است. این کتاب مشاهدات عینی وتجربی کیانوش گلزار راغب را به روایتی داستانی و در دوره زمانی ۱۸ ماه توصیف می کند.

گلزار که درسالهای ۶۰ و ۶۱ در اسارت کومله به سرمی برد، گوشه ای از جنایات کومله را به تصویرکشیده است.

هرکدام از این موارد که شاید 34 مورد مستند در میان پرونده ها وجود داشته باشند ( البته کومله اسناد ایران را ساختگی و غرض ورزانه می نامد اما اسناد بعث و آمریکا هم از این امر حکایت دارد) و همچنین به انضمام آنها در حافظه شفاهی مردم سنندج هم هنوز باقی است که چه زن ها و دخترانی را به بهانه کشانیدن به عرصه مبارزه از کانون خانواده جدا کردند و مانند مجاهدین خلق، فساد استفاده ابزاری از دختران را نشانه آزادی و تمدن نامیدند و اسناد خود بعث ، نشان از 56 مورد کورتاژ و سقط جنین دارد.

در ایام بمباران سنندج میان عوام شایعه می کردند که صدام به کومله وعده داده است که هرگز این شهر بمباران نمی شود اما 43 بار بمباران شد و یا شبانه گاه در میان جاده ها و یا شهرها به لخت کردن و راهزنی به زبان تهدید و ترور، پرداختند و نمی توان از حافظه شفاهی مردمان این دیار پاک کرد. کومله آنچنان در میان اهداف حزب بعث و تامین های غیر مستقیم سیا، استتار کرده بود که گزارش های تحلیلی امنیتی سپاه پاسداران از سال 1983 به این سو، در باره این گروه به چشم می خورد هرچند که از عوامل محلی اطلاعات لازم جمع آوری می شد. اما نقطه اوج وابستگی کومله به بعث در ماجرای قتل عام 1988 حلبچه با بمب شیمیایی رخ می نمایاند که هزاران کرد در کمتر از 20 دقیقه جان باختند و کومله هرگز اعتراضی به این جنایت سبعانه نکرد و امروزه مدعی اند که خصوصی نامه ای به اداره امنیت و استخبارات نوشته اند اما در آرشیو بعث فقط تقاضای ایشان برای مداوای نیروی زخمی شان موجود است که آن هم توسط بعث، اهمال شد و از آن سو نیز قاسملو در روزنامه لوموند به کلی منکر قضیه بمباران شیمیایی شد!

یکی از وقایع تلخ مریوان، فاجعه 23 تیر و کشتار وحشیانه پاسداران بومی در مریوان است که گروهک کومله و چریک‌های فدایی خلق عاملان این جنایت بودند. 25 پاسدار کرد در این جنایت به شهادت رسیدند.

زمینه‌های جریان مریوان به ماه‌های آخر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌گردد زمانی که فئودال‌های منطقه مریوان به بهانه این که اصلاحات ارضی شاه را قبول ندارند، شروع به اعمال فشار به دهقانان محروم منطقه کردند و سعی داشتند در بسیاری از روستاها بهره‌های مالکانه 12 ساله را که به زعم آن‌ها عقب افتاده و دهقانان باید پرداخت می‌کردند به زور اسلحه بگیرند که در برخی موارد موفق به اخذ بخشی از آن‌ها شدند که همین امر نارضایتی شدیدی در میان مردم منطقه به وجود آورد. این مساله بعد از پیروزی انقلاب هم ادامه یافت افراد کومله هم که در شهر و یا بعضی روستاهای منطقه حضور داشتند از فرصت استفاده و سعی کردند دهقانان را در قالب اتحادیه‌ای به نام «یه‌کیه‌تی جوتیاران» متشکل کنند اما آنچه که کاملا واضح و مبرهن است این بود که برای کومله تنها مساله مبارزه با خوانین منطقه مطرح نبود بلکه این گروهک می‌خواست در ادامه آن خود را برای درگیری بانظام نوپای جمهوری اسلامی آماده کند.

مصطفی چمران به عنوان یکی از اعضای هیئت اعزامی به مریوان، واقعه 23 تیرماه را این چنین توصیف کرده است: در شهر مریوان 25 پاسدار کرد محلی زندگی می‌کردند که اهل مریوان بودند و در مریوان خانه داشتند و تنها گناه آن‌ها این بود که به انقلاب اسلامی ایران معتقد بودند و نمی‌خواستند از احزاب چپ متابعت کنند. در تاریخ 23 تیرماه 58 صدها نفر از مسلحین احزاب چپ وارد مریوان شدند و پاسداران را محاصره کردند و نیمی از آن‌ها را کشتند و بقیه را مجروح کردند.

بدنش را با آتش سیگار سوزانده و سرش را با موزائیک جدا کردند

یکی از مجروحان پاسدار را با موزائیک سر بریده بودند و پیکر او را روی سنگفرش‌ها و اطاق‌ها کشیده بودند و نواری پهن از خون او همه جا را گلگون کرده بود آن‌ها دهان پاسداران را با نارنجک منفجر کرده و ریش‌های آن‌ها را سوزانده بودند.

پاسداری که کومله سر او را با موزائیک برده بودند شهید «دارا کهنه پوشی» بود؛ همرزمانی که در رکاب او بوده‌اند در مورد نحوه شهادتش چنین نقل می‌کنند: در تمام مدتی که در محاصره بودیم دارا با روحیه عالی که داشت کمترین هراسی به دل راه نداد و با رشادتی غیرقابل وصف جنگید وقتی که فرمانده رشید و فداکار عبدالله طرطوسی به شهادت رسید دشمن توانست به داخل مقر نفوذ کند جنگ تن به تن آغاز شد دشمن با تمام توان تلاش کرد دارا را زنده دستگیر کند تا اینکه او به اسارت درآمد. گروهک بر اساس کینه بسیاری که از او داشتند تمام بدنش را با آتش سیگار سوزاندند و با سر نیزه زخم‌های متعددی به بدنش وارد کردند و در نهایت پس از شکنجه‌های وحشیانه سرش را با موزائیک بریدند و از تن جدا کردند.



حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


پخش زنده فوتبال آتالانتا - لیورپول 30 فروردین 1403