زهرهجران


زهرهجران

ساقیا خونین دلم، دیگرتو دلخونم مکن آتشی درسینه دارم، آتش افزونم مکن زهرِهجران خورده ام،از ساغرت دورم مکن من که مهجورم زیاران، باز مهجورم مکن زخم ها برجسم و جان دارم،زدورِ روزگار مرهمیشاعر:ابراهیم یکتایی

ساقیا خونین دلم، دیگرتو دلخونم مکن
آتشی درسینه دارم، آتش افزونم مکن

زهرِهجران خورده ام،از ساغرت دورم مکن
من که مهجورم زیاران، باز مهجورم مکن

زخم ها برجسم و جان دارم،زدورِ روزگار
مرهمی باید نهادن ، غرقه در خونم مکن

نارفیقان دیده ام درزندگی، آزرده ام
دلخوشم آنی به دیدارتو،محرومم مکن

سنگ می سایم به مژگان،نقشِ شیرین می زنم
تیشه را بر ریشه می گیرم ، مجبورم مکن

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


کلید سعادت