تصویر انتخابات لبنان در قاب روزنامهها تکرار شد
شفقنا رسانه- پیروزی حزب الله لبنان در انتخابات پارلمانی این کشور که توانسته بود اکثریت کرسیها را به دست آورد، یکی از عکسهای اصلی اغلب روزنامهها از جمله رسالت، خراسان، کیهان، ایران، جوان، فرهیختگان، اطلاعات، دنیای اقتصاد و جمهوری اسلامی بود. تیترهایی با همین محور کلی در کنار عکسها قرار گرفت. خراسان سعی کرد کمی […]
شفقنا رسانه- پیروزی حزب الله لبنان در انتخابات پارلمانی این کشور که توانسته بود اکثریت کرسیها را به دست آورد، یکی از عکسهای اصلی اغلب روزنامهها از جمله رسالت، خراسان، کیهان، ایران، جوان، فرهیختگان، اطلاعات، دنیای اقتصاد و جمهوری اسلامی بود. تیترهایی با همین محور کلی در کنار عکسها قرار گرفت. خراسان سعی کرد کمی تحلیلیتر از «رمزگشایی» این پیروزی بنویسد و کیهان و دنیای اقتصاد آن را شکست حمایت عربستان سعودی از رقبای حزبالله دانستند. فرهیختگان یادداشت سردبیر را به تیتر یک آورد: «از حزبالله لبنان یاد بگیریم» و در متن دربارهی این نوشت که چرا به نظر نویسنده نتایج این انتخابات میتواند برای ایران الهامبخش باشد و در بخشی از متن برای حمایت از تحلیل خود استدلال کرد: «رمز حل دوگانه تضاد حفظ اصول عقیدتی و سیاسی برای دستیابی به امنیت (مقاومت) و احترام و به رسمیت شناختن فرهنگهای دیگر (آزادی) الگوی ارزشمند حزبا… لبنان است. پیروزی در انتخابات پارلمانی با سلام و صلوات به دست نمیآید، نمیشود بر بلندگوی ایجاد نفرت در جامعه دمید و توقع داشت افکارعمومی با ما همراه شود، مثل اینکه به اسم همجواری با حرم معصوم(ع) از برگزاری کنسرتهای معمول موسیقی جلوگیری کردند و دم انتخابات با زیرزمینیترین خواننده موجود عکس یادگاری گرفتند، نمیشود نماد تحجر و عقبگرد بود و رای اکثریت را خواست. ما در ایران با تفاوتهایی نسبت به لبنان جامعهای متکثر در حوزه اجتماعی و فرهنگی داریم که لزوما به سبک زندگی جریان انقلابی عمل نمیکنند، اما اگر صداقت در حفظ امنیت و استقلال کشور را همزمان با احترام به آزادیهای فردی و اجتماعیاش (چارچوب قانونی و شرعی مشخص) ببینند به نسخههای تکنوکراتهای بیعمل و پرمدعا دلخوش نمیکنند. سعد حریری نمونه کاریکاتوری غربگرایانی است که ما در ایران داریم، همان جریانی که آمریکای افراطی و معتدل را در ایران ساخت تا بگوید من موافق «آمریکای معتدل» هستم نه افراطی. چرا حزبا… در ایده و عمل این جریان را شکست داد؟ چون برای دفاع از استقلال کشور، از پشت تریبونهایش دیدگاههای دیگر فرهنگی را نترساند و آزادی افراد را نادیده نگرفت.» روزنامه علاوه بر این مصاحبهای هم با رئیس کمیتهی فرهنگی لبنان در بریتانیا داشت که نسبت به اخبار بازتابی دیگر رسانهها قدم بهتری است اگرچه بهتر بود رسانهها تحلیل یا مصاحبه فعالان سیاسی داخل این کشور و حتی گزارش میدانی از این انتخابات تهیه میکردند. خراسان تیتر یک را به مسائل حاشیه شهر مشهد و پرسش از رئیس جمهور در این زمینه اختصاص داد که البته به نظر میرسد از پاسخ رضایت چندانی ندارد. سرمقاله هم دربارهی همین موضوع است که نویسنده با اشاره به مشکلات و پیگیریها و استدلالهایی برای اهمیت پرداختن به حاشیهی شهر مشهد پیشنهاد داد: «بدیهی است در کنار پرداختن به موضوعات اجرایی و بودجه ای حاشیه شهر مشهد نیازمند قاعده گذاری و تعیین ضوابطی برای جلوگیری از گسترده تر شدن دامنه حاشیه شهر نیز هستیم زیرا توسعه امکانات در این بخش بدون تعیین قوانین بازدارنده برای جذب مهاجران بیشتر به این مناطق می تواند دور باطلی را رقم بزند که نتوان هیچ گاه پایانی برای آن متصور بود. بنابراین وجود سازمانی که به طور متمرکز، یکپارچه و بدون موازی کاری به معضلات حاشیه شهر مشهد بپردازد، ضرورتی گریز ناپذیر است.» روزنامه جوان در تیتری فرعی به آنچه «تصمیم غیرکارشناسی» در مترو تهران خوانده، واکنش نشان داد و در بخشی از متن توضیح داد: «قبل از پایان سال ۹۶ بود که ارائه برخی مستندات به «جوان» حکایت از یک تصمیم غیرفنی و غیرکارشناسی داشت. این مستندات نشان میداد مدیران ارشد راهآهن شهری با ارائه طرحی تصمیم گرفتهاند محل استقرار راهبران کمکی در کنار راهبران اصلی یا همان لکوموتیو ابتدایی باشد. موضوعی که به اعتقاد راهبران متروی شهری و کارشناسان فنی مترو نهتنها غیرکارشناسی است و جان شهروندان را به خطر میاندازد، بلکه بنا بر دلایل مختلف نیز غیرقانونی است.» نثر متن میتوانست با تغییر در لحن و انتخاب کلمات مناسبتر به شیوهی حرفهایتری به گزارش نزدیک شود و علاوه بر نامههای درون سازمانی و ارجاعات قانونی، گزارش را با مصاحبه با راهبران مترو و مسئولان ارشد تکمیل کند تا مطلب ارائه شده زوایای بیشتری از موضوع را نشان بدهد. روزنامه اطلاعات هم مصاحبهای با رئیس سازمان بهزیستی دارد که چون به شیوهی سوال و جواب تنظیم نشده، نمیتوان ارزیابی دقیقی از مهارت مصاحبه شونده داشت. با این حال در بخشی از تنظیم مطلب زمینهها و دادههای پرسشهای اصلی خود را نشان میدهد:« رئیس سازمان بهزیستی با رد این موضوع که شمارکودکان بیسرپرست بهدلیل افزایش شمار ازدواجهای غیررسمی، بالا رفته است، گفت: معمولاً ازدواجهای موقت در جامعه باعث زادوولد نمیشود. بهعلاوه با توجه به آن چیزی که بهعنوان کودک بیسرپرست شناخته میشود، فقط حدود ۲۰ درصد کودکان در شیرخوارگاهها بدون سرپرست هستند. ۷۸ درصد آنها بدسرپرست هستند، یعنی بچههایی که والدینشان مرتکب جرم شدهاند یا اختلافی بینشان پیش آمده است و بهزیستی مجبور شده است کودک را بپذیرد. بنابراین با درنظرگرفتن بیسرپرستبودن ۲۰ درصد از این کودکان، رشدی در شمار کودکان بیسرپرست نمیبینیم. وی در پاسخ به پرسشی درباره لزوم مراقبت هر پرستار از دو کودک در شیرخوارگاهها و وجود اخباری مبنی بر کمبودن تعداد مربیان، اخبار مربوط به استفاده از داروهای خوابآور در برخی شیرخوارگاهها را تکذیب کرد و گفت: اعتقاد نداریم چیزی بهنام خوابآور در شیرخوارگاهها وجود داشته باشد، چون پزشکان و بازرسان بهزیستی بهطور مرتب به این مراکز سر میزنند و کودکان معاینه ادواری میشوند و اگر هرگونه مسکّن یا مواد اینچنینی مصرف کرده باشند، فوراً مشخص میشود.» تیتر مطلب اما مبهم و طولانی است و بهتر بود برای مصاحبه اختصاصی روزنامه تیتر دقیقتری انتخاب میشد.
هنر هم جایی در تیترهای اصلی پیدا کرد. اعتماد عکسی از پری صابری با تیتر «دلبسته این خاکم» به صفحه اول آورد و در متن علاوه بر پرسشهایی دربارهی نمایش جدید او، دربارهی تجربههای حرفهای دیگر صابری هم خلاصهوار بحث شد. او در بخشی از گفتوگو توضیح داده: «هنرمند نمیتواند تمام عمر با عشقی که به هنر تئاتر دارد کار کند. جوان ما با عشق قدم در این مسیر میگذارد اما در دراز مدت باید بتواند علاوه بر فعالیت هنری و فرهنگی از پس هزینههای زندگی نیز بربیاید. از این مرحله به بعد دغدغه اقتصاد مطرح میشود و حالا به دلیل دوم میرسیم. دلیل دوم از نظر من این است که گرفتاریهای متعدد موجب کاهش مطالعه شده و هنرمندی که هزار گرفتاری فکری دارد نمیتواند فرصت لازم را برای مطالعه اختصاص دهد. فقر مطالعه تاریخ و ادبیات کلاسیک موجب میشود کمتر با این دست آثار مواجه باشیم. انجام کار فرهنگی قرص و محکم به پشتوانه نیاز دارد. من راجعبه خودم صحبت میکنم و تاکید دارم اگر پشتیبانی خانوادهام نبود قطعا نمیتوانستم فکر کارگردانی چنین نمایشهایی را به ذهنم راه دهم. چه تعداد از نمایشنامهنویسان و کارگردانان تئاتر ما امروز فرصت دارند ٢٠ کتاب درباره کوروش بخوانند؟»تیترهای فرعی هم بیشتر به سیاست داخلی و خارجی پرداخته از جمله یادداشتی دربارهی رویکرد ضد فساد در کاندیداهای شهرداری تهران و نتیجه گرفت: «به نظر میرسد «افشانی» در بین گزینههای کنونی، بیش از بقیه به موضوع فساد و شفافسازی توجه دارد و با توجه به سمت کنونیاش به عنوان رییس سازمان شهرداریهای وزارت کشور و شناختی که از ساختار شهرداری دارد و در عین حال تعامل بسیار نزدیکی که با دولت دارد میتواند گزینه مناسبی برای چالش فسادستیزی در شهرداری تهران باشد. حال باید دید که اعضای شورای شهرتهران در تصمیمگیریهای خود تا چه حد به این مقوله و گزینهای که میتواند از عهده اجرای آن برآید، توجه خواهند کرد؟ سوالی که تا قبل از ظهر امروز مشخص خواهد شد.» افشانی که تیتر و عکس یک دیروز روزنامه-اینجا– را هم به خود اختصاص داده بود، به عنوان یکی از دو گزینهی اصلی در شورای شهر انتخاب شد. در تیتر مطلب هم روزنامه از ۷ کاندیدا نوشت در حالی که ۲ نفر از آنها پیش از این انصراف داده بودند. افشانی به تیتر و عکس یک روزنامه رویش ملت هم آمد که با مونتاژی غیرحرفهای عکس دوربرشدهی او را در پیش زمینهای از نمای تهران قرار داد و شعار این کاندیدا هم در کنار عکس قرار گرفت با سوتیترهای سفیدی که در زمینهی شلوغ گم شده است. نمایش پوستری یک کاندیدا رویکرد درستی در پرداختن به چنین موضوعی نیست.سازندگی هم فیلم جدید اصغر فرهادی را که در «کن» به نمایش درمیآید، با عکسی از او به صفحه اول آورد و وعده داد گزارش و یادداشتی دربارهی این فیلم به مخاطب ارائه کند.
اعتراض نمایندگان به دو موضوع مختلف در روتیترهای روزنامههای شرق و سیاست روز قرار گرفت. شرق از اعتراض نمایندگان به بیخبری مجلس از مالکان پیامرسانها پرداخت و تلاش کرد تا سرنخی از این مالکیتها ارائه کند و در بخشی از گزارش نوشت:«یکی از کارشناسان فنی این حوزه نیز به «شرق» گفته «گرچه حمایت مالی از پیامرسانهای داخلی انجام شده اما باید چند نکته را در این زمینه در نظر گرفت. نخست اینکه افرادی از طیفهای مختلف مورد حمایت قرار نگرفتهاند و اگر سرمنشأ خیلی از مالکان و صاحبان پیامرسانها را پیدا کنید، یک سر آن به افراد همیشه در مدیریت میرسد. نکته دیگر اینکه تلگرام از ۲۰۱۳ تا الان حدود ۲۵۰ میلیون دلار خرج کرده و ساخت و طراحی پیامرسانها – در سطح حرفهای – بسیار هزینهبر است. نکته مهم دیگر اینکه ایجاد یک پیامرسان خوب علاوه بر هزینههای فراوان، به دانش زیادی نیاز دارد که بعید میدانم این پیامرسانها از این سطح دانش بهرهمند باشند». همچنین پیگیریهای «شرق» نشان داده که برخی شرکتهای استارتآپی پس از برندهشدن در مناقصهها -از جمله مناقصههای صداوسیما- تأیید اهلیت نشده و قراردادی با آنها بسته نشدهاند و همواره حلقه محدودی از خودیها مطرحاند.» پیگیری روزنامه از سرنخ خبرها و صرفا بازتاب ندادن نقل قولها رویکرد درستی است که میتواند دقیقتر و مستندتر ادامه پیدا کند. سیاستروز هم از اعتراض نمایندگان به آنچه خودرایی آقای رئیس خوانده، نوشت و قانون را مانع چنین رویهای دانست. در متن یادداشت اما صرفا به این نکته بسنده نکرد و با گلایه از توجه نکردن به رویههای قانونی برای حل مشکلات بین مسئولان توضیح داد: «شاید یکی از بزرگترین چالشهایی که این روزها اکثریت دستگاههای اجرایی و تقنینی و حتی نظارتی با آن مواجه شدند و حتی این اپیدمی به مراتب بالاتر و به سران سه قوه نیز منتقل شده است این باشد که به جای حل مسایل از مجاری قانونی به هر دلیلی با سخنوری و بیان صحبتها و افشاگریها و گلایهها در رسانه تلاش میشود که خودشان را مظلوم معرفی کنند، اما انگار همه این افراد یادشان رفته که قانونمدار بودن و حقوقخوان، حقوقدان بودن کفایت نمیکند و باید همه گلایهها و حرفها را از مسیر قانون طی کرد، درباره صحیح یا غلط بودن ادعاهای نمایندگان نمیتوانیم و نمیخواهیم ورود کنیم اما میخواهیم بگوییم جای این سخنان در خبرگزاریها نیست اگر به راهکار قانون و مسیر آییننامه مجلس توجه شد و ماجرا از مسیر قانونی به نتیجه نرسید آن موقع میشود در رسانهها مستند صحبت کرد اما صحبت بدون مراجعه به قانون بیشتر به شوخیای میماند که انگار قرار است دل مردمی را راضی کند که شاید در حوزه انتخابیه از رایی که به فلان مساله داده شده گلایه داشته! و جز بدبین کردن افکار عمومی کاری از پیش نخواد برد، اگر رئیس مجلس طبق ادعاهای صورت رگفته از مجلس قبل تاکنون خودرأیی کرده باید طبق آییننامه با شکایت نمانیدگان مانعی برای او ایجاد شده و یا او رد صلاحیت شود اما نمیتوان با طرح ادعا به بدبینی و بیاعتمادی مردم به مجلس پرداخت.»