غزل شماره 26 حافظ: زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست


غزل شماره 26 حافظ: زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

غزل شماره 26 حافظ در وزن، قافیه، معنا، مضمون و اسلوب بیان، حاصل اندیشه و تصحیح و تکمیل عده‌ای از شاعران از قرن پنجم تا زمان حافظ است. در این شعر از آمدن معشوق بر بالین عاشق و به تندی حرف زدن با او تصویرسازی زیبایی صورت گرفته است. فال حافظ، تفسیر کامل فال و معنی بیت به بیت غزل بیست و ششم دیوان حافظ را در ستاره بخوانید.

غزل شماره 26 حافظ: زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست
سر فرا گوش من آورد به آواز حزین
گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست
عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست
برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر
که ندادند جز این تحفه به ما روز الست
آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم
اگر از خمر بهشت است وگر باده مست
خنده جام می و زلف گره گیر نگار
ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰

تعبیر فال حافظ شما

آرزوهای دست نیافتنی در سر داری؛ از این آرزوهای محال دوری کن و خود را اسیر آن‌ها نکن. چرا کاری که به سود تو نیست را انجام می‌دهی و بهایی سنگین برای هرچیز بی‌ارزش می‌پردازی؟ قفل کارهایت فقط به دست خود باز می‌شود، بنابراین منتظر معجزه نباش. فقط به بازوی خودت اتکا کن تا به مقصودت برسی. به قضای الهی رضایت بده تا بهترین مقدراتش را سر راه تو قرار دهد.
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
شاهد فال:
غزل شماره 27 - در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰

معنی بیت به بیت غزل شماره بیست و شش حافظ


بیت اول:


زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل‌خوان و صُراحی در دست


(معشوق) با موی پریشان و عرق بر چهره و خنده بر لب و مست، در پیراهنی باز و بی‌پروا، در حال غزل‌خوانی و پیاله شراب به دست...
این بیت و بیت بعد معطوف به یکدیگر هستند و مضمون بیت بعد در ادامه این بیت است.
خوی: عرق چهره و بدن انسان و حیوان. واو معدوله است و خوی بر وزن مَی خوانده می‌شود. برای مطالعه‌ی بیشتر معنی بیت چهارم از غزل شماره ۱۶ حافظ: خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت را بخوانید.

✦✦✦✦

بیت دوم:


نرگسش عربده‌جوی و لبش افسوس‌کنان
نیمشب دوش به بالین من آمد بنشست


چشمش چون نرگس مست ستیزه‌جو و لبش استهزاءکنان (با این حالات) نیمه‌های دیشب آمد و بر سر بالینم نشست.
افسوس: دو معنا دارد، یکی حسرت و تأسف و معنای دوم تمسخر و ریشخند. در اینجا معنای دوم مد نظر شاعر بوده است و در غزل‌های دیگر همچون «آمد افسوس‌کنان مغبچه‌ی باده‌فروش» در بیت دوم غزل شماره ۴۲۳ حافظ و... سابقه‌ی تکرار دارد.

✦✦✦✦

بیت سوم:


سر فرا گوش من آورد به آواز حزین
گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست


سرش را کنار گوش من آورد و با صدای غمگین (یا شورانگیز) گفت: ای عاشق قدیمی من، آیا خوابت می‌آید؟ (یا آیا با وجود دلدادگی باز هم خوابت می‌برد؟ که اظهار شگفتی از این حالت عاشق است و عاشق نباید خواب و خوراک داشته باشد.)

✦✦✦✦

بیت چهارم:


عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده‌پرست


دلداده‌ای که از دست محبوب سحرگاه باده نوشد؛ اگر هوادار دلباخته شراب نشود، به مذهب عشق ناسپاس و منکر است.
شب‌گیر: آن چیز یا آن امری است که سبب شب زنده‌داری شود و به وقت سحر شبگیر گویند.
شبگیر در دیوان حافظ بارها بکار رفته است. به عنوان مثال در بیت پنجم از غزل شماره ۲۶۷ حافظ می‌گوید:«عشرت شبگیر کن، می نوش کاندر راه عشق / شبروان را آشنایی‌هاست با میرعسس» و یا در بیت هفتم از غزل شماره ۴۷۴ حافظ می‌سراید: «دریغا عیش شبگیری که در خواب سحر بگذشت / ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که درمانی».

✦✦✦✦

بیت پنجم:


برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر
که ندادند جز این تحفه به ما روز الست


ای زاهد، برو و ما را رها کن و از باده‌نوشان کهنه‌کار عیب‌جویی نکن؛ چراکه روز نخست بجز شراب هیچ ارمغانی به ما ندادند و میگساری و رندی و شوریدگی سرنوشت ازلی ماست.
این بیت دلیل بر جبری بودن شاعر دارد.
دُردکشان: باده‌نوشانی که تا ته پیاله را می‌نوشند. برای مطالعه بیشتر به معنی بیت پنجم غزل شماره ۹ حافظ مراجعه کنید.
روز الست: روز نخست که تقدیر انسان‌ها در آن مشخص شد. به معنی بیت اول غزل شماره ۲۴ حافظ مراجعه کنید.

✦✦✦✦

بیت ششم:


آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم
اگر از خَمر بهشت است وگر باده مست


هرچه یار در ساغر و جام شراب ما ریخت، ما بدون چون و چرا نوشیدیم، خواه شراب طهور بهشتی باشد و خواه شرابی که مستی‌آور و خود عین مستی است. یعنی راضی به قضا و رضای او هستیم.
خَمر: باده انگوری
خمر بهشت در شعر حافظ مضمونی تکراری است؛ چنان‌که در غزل با مطلع «ما را ز خیال تو چه پروای شراب است» می‌سراید: «گر خَمر بهشتست بریزید که بی‌دوست / هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است»
باده‌ی مست: دو معنا دارد؛ یکی باده‌ی مخصوص مستان و دوم باده‌ای که خود مست است که این تعبیر برای مبالغه بکار می‌رود.

✦✦✦✦

بیت هفتم:


خنده جام می و زلف گره‌گیر نگار
ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست


فروغ و لرزش شراب در جام و موهای پیچان و مجعد یار، توبه‌های زیادی را همچون توبه حافظ شکسته است.
خنده‌ی جام: سودی و دکتر خطیب رهبر می‌گوید خنده جام درخشندگی و تلألؤ قدح است وقتی که پر از باده باشد. خرمشاهی خنده جام را صدای ریخته شدن می در پیاله می‌داند که به صدای یک خنده کوتاه انسانی شباهت دارد. در جای دیگر و در غزل با مطلع «مقام امن و می بی‌غش و رفیق شفیق» حافظ می‌گوید:«بیا که توبه ز لعل نگار و خنده‌ی جام / تصوریست که عقلش نمی‌کند تصدیق»
گره‌گیر: مجعد یعنی وقتی بکشی صاف می‌ایستد و وقتی رها می‌کنی باز گره پیدا می‌کند.

در متن فوق، تعبیر فال حافظ با بهره گرفتن از شرح جلالی و معنی ابیات با کمک دیوان حافظ شرح دکتر خلیل خطیب رهبر و حافظ‌نامه بهاءالدین خرمشاهی و ترجمه شرح سودی بر حافظ نوشته شده بود.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعر

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


بیوگرافی نشنیده آیسان آقاخانی زن محمدرضا گلزار ! + عکس ها و خصوصی ها