شاهزاده سعودی خواستار کودتا در این کشور شد

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از پایگاه اینترنتی میدل ایست آی، این پایگاه خبری در گزارشی نوشت یک شاهزاده مخالف سعودی خواستار کودتا در عربستان سعودی شد.
در این گزارش به قلم دیوید هرست آمده است: یک شاهزاده مخالف سعودی از عموهای خود خواست ملک سلمان را عزل کنند و اداره امور این کشور را در دست بگیرند.
شاهزاده خالد بن فرحان این درخواست را از شاهزاده احمد بن عبدالعزیز و شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز مطرح کرد و گفت آسیبی که به واسطه "نابخردی، دمدمی مزاجی و احمق بودن" سلمان به خاندان سلطنتی سعودی و این پادشاهی وارد شده است غیر قابل بازگشت است.
شاهزاده خالد -که در سال دو هزار و سیزده از آلمان پناهندگی سیاسی گرفت- در مصاحبه با میدل ایست آی گفت اگر احمد و مقرن مقامات را با یکدیگر متحد کنند در آن صورت، "نود و نه درصد از اعضای خاندان سلطنتی، نیروهای امنیتی و ارتش از آنها حمایت خواهند کرد."
شاهزاده خالد یکی از اعضای دور خاندان سلطنتی سعودی محسوب می شود. ریاض به موضوع شکسته شدن این رتبه بندی ها حساس است، اما او در جایگاهی قرار ندارد تا بتواند در صف جانشینی قرار گیرد.
این شاهزاده گفت سخنان اخیر ممدوح بن عبدالعزیز -یکی از سالخورده ترین برادران ملک سلمان- نشان دهنده وجود خشم گسترده تر در داخل خاندان سلطنتی به طور کلی است. شاهزاده خالد گفت: "خشم زیادی در داخل خاندان سلطنتی وجود دارد. من با توجه به این اطلاعات از عموهای خود احمد و مقرن -که پسران عبدالعزیز تحصیلکرده هستند- می خواهم برای تغییر شرایط و بهتر شدن اوضاع تلاش کنند. می توانم بگویم همه ما از آنها حمایت می کنیم."

این شاهزاده همچنین گفت احمد بن عبدالعزیز -معاون سابق وزیر کشور عربستان سعودی- از حمایت بخش های مهمی در نیروهای امنیتی و قبایل برخوردار است. مقرن بن عبدالعزیز در ابتدا از سوی برادر خود سلمان به عنوان ولیعهد انتخاب شد تا در آوریل سال دو هزار و پانزده جایگزین محمد بن نایف شود اما در ژوئن سال دو هزار و هفده، محمد بن سلمان جایگزین او شد. شاهزاده خالد گفت شمار زیادی ایمیل از مقامات پلیس و ارتش عربستان در حمایت از درخواستش دریافت کرده است. او گفت: "برداشت من این است که آنها خواهان این موضوع هستند و از شاهزاده احمد بن عبدالعزیز می خواهند ابتکار عمل را برای تغییر شرایط کنونی در دست بگیرد."
درخواست برای انجام این کودتا در حالی مطرح می شود که ابهامات در ارتباط با شنیده شدن صدای تیراندازی در مقابل کاخ العوجا در ماه آوریل در ریاض همچنان ادامه دارد. توضیح رسمی که در این باره ارائه شد این بود که نیروهای گارد امنیتی یک "هواپیمای بدون سرنشین اسباب بازی" را سرنگون کردند.
اما یک وبلاگ نویس ناشناس سعودی گفت این کاخ با حمله یک خودرو مواجه شد که طی آن، شش تن از نیروهای امنیتی و دو فرد مهاجم کشته شدند. محمد بن سلمان اخیرا و از زمان وقوع این حادثه تیراندازی در ملأ عام دیده نشده و این موضوع سبب افزایش گمانه زنی ها در رسانه های روسی در این باره شده است که او ممکن است کشته شده باشد. طی روزهای اخیر، دفتر محمد بن سلمان تصاویری از او را در کنار مقامات منطقه ای منتشر کرد تا با این شایعات مقابله کرده باشد.
شاهزاده خالد گفت این هواپیمای بدون سرنشین پوششی بر داستان واقعی مرتبط با این ماجرا بود. او گفت: "من شخصا بر این باورم که این اقدام لزوما تلاشی برای سرنگونی محمد بن سلمان نبود بلکه یک اقدام اعتراضی علیه او بود."
او در عین حال هشدار داد اگر محمد بن سلمان در قدرت باقی بماند در آن صورت، آشوب هایی ایجاد خواهد شد. او افزود: "می خواهم به اروپایی ها بگویم که اوضاع در عربستان سعودی همانند آتشفشانی است که آماده فوران است. اگر این آتشفشان فوران کند، نه تنها بر اوضاع داخل عربستان سعودی یا در منطقه عربی بلکه بر شما نیز تأثیر گذار خواهد بود."
عربستان سعودی آمیخته ای از نسل ها، قبایل، مناطق مختلف و همچنین وهابیت است. او گفت اگر یک کودتا در خارج از خاندان سلطنتی شروع شود، در آن صورت، این پادشاهی با تفسیر سخت گیرانه وهابیت که از اسلام دارد می تواند به آسانی به کانونی برای تروریسم بین المللی تبدیل شود. شاهزاده خالد تصریح کرد شبکه های تروریستی پنهانی در داخل عربستان سعودی وجود دارند و این که ایدئولوژی وهابیت یک ایدئولوژی افراطی محسوب می شود. او خاطر نشان کرد: "از این رو، اگر عربستان سعودی به یک کشور آشوب زده تبدیل شود، این آشوب جهانی خواهد بود و عربستان سعودی به منبع تروریسم برای کل جهان تبدیل خواهد شد زیرا از تروریسم بین المللی حمایت می کند."
شاهزاده خالد به شاخه فرحان در خاندان سلطنتی سعودی تعلق دارد. پیشینه آنها به قرن هجدهم باز می گردد، زمانی که فرحان یکی از سه برادر محمد بن سعود بود، همان شاخه ای که عبدالعزیز شاخه اصلی خاندان سلطنتی از آن نشأت گرفته است. اختلافات بین آنها پس از آن آغاز شد که پدر خالد که به شاهزاده سرخ مشهور بود، از ایجاد یک رژیم سلطنتی مبتنی بر قانون اساسی حمایت کرد.
شاهزاده خالد ظرف دو ماه پس از رسیدن به آلمان از سوی مقامات این کشور پناهندگی دریافت کرد زیرا خطر ربودن این شاهزاده وجود داشت. مقامات اطلاعاتی آلمان همچنین به او گفتند که امنیت او در خارج از این کشور را نمی توان تضمین کرد، حتی اگر او در داخل اتحادیه اروپا سفر کند.
این شاهزاده که گفت به طور منظم با دیگر شاهزاده ها در تماس است، خاندان سلطنتی را این گونه توصیف کرد که همه آنها در معرض بازداشت شدن و بدرفتاری از سوی شاهزاده های بلندپایه قرار دارند و ملک سلمان طی دوران پاکسازی دستور داد مقرن و پسرش محمد در اواخر سال دو هزار و هفده دستگیر شوند. او گفت: "این یک شوک برای کل خاندان بود زیرا اعضای برجسته خاندان به شیوه ای دستگیر شده بودند که با حقارت مواجه شده بودند. این یک شوک برای کل خاندان بود. این خاندان در حال حاضر در حال تضعیف جایگاه خود در میان مردم است. و این موضوع در نهایت سبب تضعیف مشروعیت آن می شود."
محمد بن سلمان طی سال گذشته به قدرت رسید اما شاهزاده خالد گفت او سال های زیادی یکی از اعضای معمولی خاندان بود و این که او در دوران جوانی از "مشکلات روانی" رنج می برد. شاهزاده خالد گفت: "نمی گویم رفتار او خشونت آمیز بود اما زمانی که او جوان تر بود در خاندان سلطنتی جایگاهی نداشت. او یکی از اعضای عادی خاندان بود. برادران او سمت های بلندپایه تری داشتند و آنها در میان نخبگان حاکم سعودی حرفی برای گفتن داشتند. البته، پسرعموهای او بزرگ تر، با تجربه تر بودند و در جایگاه بهتری قرار داشتند. آنها تحصیل کرده تر هم بودند."
او همچنین گفت: "از این رو، فکر می کنم او از مشکلات روحی و روانی رنج می برد زیرا او از یکی از پسرعموهایش خواسته بود سمتی را برایش در نظر بگیرد. همین موضوع سبب ایجاد مشکلات روحی برایش شد و او در حال حاضر در حال گرفتن انتقام از پسرعموهایش است."
عربستان سعودی ادعا می کند توانسته است از بیش از سیصد نفری که در اواخر سال دو هزار و هفده در هتل ریتز چارلتون ریاض آنها را بازداشت کرد، صد میلیارد دلار بگیرد.
شاهزاده خالد گفت اما حتی پس از آزادی آنها، این افراد کاملا آزاد نبوده اند. ابزارهای ردیابی بر پاهای آنها نصب شده است، موبایل هایشان تحت نظر است و آنها نمی توانند به خارج از این پادشاهی سفر کنند. او افزود: "از این رو، آنها تحت شرایط حقارت آمیزی زندگی می کنند."
این شاهزاده گفت در شرایط عادی او می تواند به برخی از اصلاحات انجام شده از سوی محمد بن سلمان اشاره کند از جمله دادن مجوز رانندگی به زنان و محدود کردن تأثیر مقامات مذهبی.
او در عین حال این اقدامات را موقتی و با هدف مماشات با غرب و نادیده گرفتن مشکلات واقعی موجود در نظام سیاسی عربستان سعودی دانست که بر اساس آن، پادشاه از اختیارات مطلق برای انتخاب قضات، اعضای شورا و خود دولت برخوردار است.
شاهزاده خالد گفت: "ترکیب دولت به طور منظم بر اساس شخصیت پادشاه تغییر خواهد کرد. چه طرح راهبردی برای کشور وجود دارد؟ ما باید یک هدف مشخص برای حرکت رو به جلو داشته باشیم. و این کار پادشاه است که باید یک طرح تاکتیکی را در پیش بگیرد تا بتوان این راهبردها را اجرایی کرد. اما با اقداماتی که ما در پیش گرفته ایم، کشور ما نمی تواند به این اهداف دست پیدا کند. خیلی دیر شده است. ما عادت داریم بر این باور باشیم که دارایی های مالی و افراد تحصیل کرده داریم اما متأسفانه، اوضاع کنونی سبب بازگشت ما به سال ها قبل می شود."
شاهزاده خالد گفت نظام سیاسی پادشاهی عربستان سعودی ارائه کننده اراده و خواست پادشاه است نه فردی دیگر. زمانی که یک پادشاه جدید به قدرت برسد، همه چیز تغییر می کند. او خاطر نشان کرد عربستان سعودی ممکن است یکی از بزرگترین کشورها در خاور میانه باشد، ممکن است بزرگترین صادر کننده نفت در جهان باشد، ممکن است دومین ذخایر بزرگ نفتی را در جهان دارا باشد، ممکن است حق وتو در صندوق بین المللی پول داشته باشد اما خود این کشور چیزی فراتر از تجسم پادشاه حاکم نیست.
این شاهزاده به مشکلات شخصی اش با ملک سلمان -که به عنوان امیر ریاض از اختیارات گسترده ای در امور خاندان برخوردار بود- اذعان کرد. او سلمان را یک نژاد پرست توصیف کرد و گفت او پدر این شاهزاده را وادار کرد تا از همسر مصری خود طلاق بگیرد و همچنین خواهر خالد را وادار کرد از همسر کویتی اش جدا شود.
شاهزاده خالد گفت در حالی که این پادشاهی قبل از به قدرت رسیدن سلمان یک دیکتاتوری بود، اما دست کم سمت ها بین همه تقسیم می شد اما در حال حاضر همه قدرت در دستان یک شخص متمرکز شده است.
او در ارتباط با سخنان اخیر بن سلمان که گفته بود تنها مرگ می تواند مانع از حکومت او به مدت پنجاه سال شود، گفت: "می خواهم از طریق شما این سؤال را از او (بن سلمان) بپرسم و آن این که آیا او با خدا قرارداد امضا کرده است که به او اجازه می دهد پنجاه سال زندگی کند؟ او چگونه می تواند این موضوع را تضمین کند؟"