پچپچه های خواب


پچپچه های خواب

دیوانه رو به در ایستاده سلام می گفت ابرمی گریست ستاره رغبت اش می رُفت جلنگ جلنگِ النگو خسته شد کِل کِلِ دستان مادرم شعری برای یک درخت کسی به کسی نبود لباس ژنده روی شانه هی خوابشاعر:حسن گائینی

دیوانه رو به در ایستاده سلام می گفت
ابرمی گریست ستاره رغبت اش می رُفت
جلنگ جلنگِ النگو خسته شد
کِل کِلِ دستان مادرم شعری برای یک درخت

کسی به کسی نبود
لباس ژنده روی شانه هی خواب کشید
مرگ نشنود،
کسی می گفت؟!




ح . رزاس
*پچپچه های خواب - ۹۷٫۲٫۱۰

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


هیچگاه موز و تخم مرغ را باهم نخورید