لیست ضرب المثل های حرف ح به همراه معنی
حرف باد هواست، حرف، حرف میآورد، حرف حق تلخه، حساب حسابه، کاکا برادر، حسود هرگز نیاسود و... بخشی از پرکاربردترین ضرب المثل های فارسی و ایرانی هستند که با حرف ح شروع میشوند. با داستان، طرز استفاده و معنی این ضرب المثل ها همراه ستاره باشید.
فهرست انواع ضرب المثل که با حرف ح آغاز میگردند
حاجی حاجی مکهکسی که برای شانه خالی کردن از انجام کاری برود و دیگر پیدایش نشود.
حاشا و کلاّاصرار و لجاجت، یکدندگی و پافشاری رو حرف خود.
حرف باد هواست
اشاره به کسانی که روی قولشان نتوان حساب کرد و حرفشان اعتبار چندانی نداشته باشد.
حرف مفت، کفشت جفتکسی که مزاحمی را جواب کرده، عذرش را بخواهد و راه خروج را نشانش بدهد.
حرف تو دهن کسی گذاشتننظر خود را به دیگری القا کردن و حرفی را که نگفته از قول او گفتن.
حرف، حرف میآوردبه هنگام سخن گفتن از چیزی، حرف به موضوعات دیگر کشیده شده و حرفهای جدیدی بوجود میآید.
حرف حساب جواب نداردسکوت در برابر حرف حق و درست و به جا.
حرف حق تلخهچون بسیاری از حرفهای درست و به حق، واقعیتی تلخ و غیر قابل انکار را بیان میکند و ممکن است به ضرر بعضی تمام شود.
حرف دهنت را بفهمبه کسی که هنگام صحبت به دلیلی از ادب خارج شده و حرف نامربوطی زده و به مخاطب توهین کند.
حرف راست را باید از بچه شنیداز آنجا که بچهها فطرتی پاک و دست نخورده دارند و دروغ و ریا را نمیشناسند و از طرفی قوه تشخیص خوب و بد یا نفع و ضرر را ندارند هرچه میگویند عین حقیقت و از ته دل میباشد.
حرف گل انداختنگرم شدن صحبت.
حرف مردم تمامی ندارداشاره به اینکه: هر کار کنی مردم بالاخره چیزی میگویند.
حرف مرد یکی است
مرد یا جوانمرد کسی است که حرف خود را عوض نکند و روی حرفی که زده بایستد و به قول خود پایدار و پایبند باشد.
حرمت امامزاده با متوالی استهرکس بزرگترش و همچنین نزدیکان و اطرافیانش را بزرگ بدارد و احترام کند، دیگران نیز به او و وابستگان او احترام میگذارند.
حساب به دینار، بخشش به خرواردر هنگام کَرم و بخشش دقت و حسابگری وجود ندارد، اما در حساب و کتاب باید دقیق بود و حتی یک دینار را حساب کرد.
حساب حسابه، کاکا برادرحساب و کتاب به جای خود، دوستی و برادری هم به جای خود.
حساب سر انگشتیحساب سطحی و سرسری و نه چندان دقیق.
حسرت به دل کچل خدیجه، مُردم ندیدم نوه و نتیجهحرف آدم حسود یا حسرتکس در مورد کسی که به مقصود خود رسیده و دق میکند اما خود از مثل آن محروم است.
حُسن خدا داده را حاجت مشاطه نیستکسی که زیباست دیگر نیازی به آرایش و آب رنگ اضافی ندارد.
حسنی به مکتب نمیرفت وقتی میرفت جمعه میرفتکنایه از وقت نشناسی و انجام کار بیموقع.
حسود هرگز نیاسودحسود هیچگاه آرامش و آسایش ندارد همیشه از خوشی و پیشرفت دیگران ناراحت و در رنج و حسرت است.
حق به حقدار میرسدسرانجام حق به صاحب و سزاوار حق میرسد.
حق گرفتنی است نه دادنینباید منتظر رسیدن حق و حقوق خود شد بلکه باید به دنبال آن رفت و آن را مطالبه کرد؛ زیرا کسی آن را به آدم تعارف نمیکند.
حلال زاده به دائیش میروداشاره به اینکه معمولاً بیشتر اشخاص طرز رفتار و حرکاتشان موروثی است.
حلوای تن تنانی تا نخوری ندانیدر جواب کسی میگویند که از وضعیت یا از فرد یا چیزی سؤال کند، یعنی: قابل شرح و تعریف نیست و خودت باید امتحان کنی.
حمام زنانهجای شلوغی که صدای همه در آن پیچیده باشد.
حمومک مورچه داره، بشین و پاشو خنده دارهشعری که در مورد بچه ناآرام و بیقرار یا کسی که از کار زیاد و بشین و پاشو گله دارد، میخوانند.
حناش رنگ نداردکسی که نزد دیگران آبرو نداشته و قول عملش بیارزش باشد، کسی که قبولش نداشته باشد.
حیا را خورده، آبرو را قی کردهآدم بیشرم و بیآبرو و بیادب، کسی که اختیار زبان خود را نداشته باشد و هرچه بخواهد میگوید و یا هر کار میخواهد انجام میدهد.
حیف از طلا که خرج مطلا کند کسی
هنگامی که پول و هزینه زیادی صرف کسی یا چیزی شود که ارزش و نتیجه نداشته و به درد نخورد.
سایر ضرب المثلهای فارسی و ایرانی به ترتیب حروف الفبا:
الف | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ |
ر | ز | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف |
ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |