لیست ضرب المثل های حرف ج به همراه معنی
جانماز آب کشیدن، جنگ اول به از صلح آخر، جواب ابلهان خاموشی است، جوانی کجایی که یادت بخیر، جوجه را آخر پاییز میشمارند و... بخشی از پرکاربردترین ضرب المثل های فارسی و ایرانی هستند که با حرف ج شروع میشوند. با داستان، طرز استفاده و معنی این ضرب المثل ها همراه ستاره باشید.
فهرست انواع ضرب المثل ایرانی که با حرف ج آغاز میگردند
جا تره بچه نیستوقتی چیزی یا کسی در محل مورد انتظار نباشد.
جانا سخن از زبان ما میگوییحرف دل خود را از زبان طرف صحبت شنیدن.
جان به لب رسیدنتحمل رنج و سختی زیاد.
جانماز آب کشیدنخشکه مقدسی و تظاهر به تقدس و ایمان، در حدی که پاکی جانماز شک کند.
جای سوزن انداختن نیستشلوغی و ازدحام و فشردگی جمعیت است که به اندازه پایین آمدن سوزن جا وجود ندارد.
جایی نمیخوابه آب زیرش برهآدم زرنگ و زیرکی کگه کاملاً مواظب است و کاری نمیکند که باعث ضرر و زیانش شود.
جسته گریختهحرف یا موضوعی که کم و بیش پراکنده و ناقص گفته یا شنیده شود.
جلوی حرف مردم را نمیتوان گرفتسفارش در مورد بیاعتنایی به حرف مردم.
جلوی ضرر را از هر کجا بگیری منفعت استدر هر مرحله بتوان به ضرر و زیان خاتمه داد کمترین فایدهاش ضرر کردن بیشتر است.
جلوی کسی گاو زمین زدننهایت مهماننوازی و خیر مقدم از رودربایستی.
جمعتان جَمعه، یکیتون کَمهمعمولاً کسی که تازه وارد جایی شود خطاب به جمع می گوید.
جنس ارزان را پولدارها میخرندچون جنس ارزان بیعیب و یا با دوام نیست، لذا باید مجدداً خریداری شود یا پولی صرف تعمیرش گردد.
جنگ اول به از صلح آخروقتی تمام حرفها و قرار مدارها و حساب کتابها در همان ابتدای کار گفته شود بعداً دلخوری و ناراحتی پیش نمیآید.
جنگ زرگریجنگ و جدال ساختگی برای گول زدن و سود بردن.
جواب ابلهان خاموشی استبا نادان و یا کسی که خود را به نفهمی زده نباید هم کلام شد و جوابش را داد.
جواب های! هویجواب فحش و بد زبانی، خشونت و بدزبانی و جواب خوبی و خوش زبانی، ملایمت و خوشزبانی است.
جوان است و جویای نام آمدهتازهکار یا جوانی که غرور و جسارت و هارت و پورت زیادی داشته و به دنبال کسب شهرت و مقام باشد.
جوانها در قفسند، پیرها در هوسند
معروف است که پیرها بیشتر از جوانها سر وگوششان میجنبد.
جوانی کجایی که یادت بخیرکسی که به پیری رسیده باشد و با تاسف و حسرت دوران جوانی و نشاط خود را بیاد آورد.
جوانیه و نادانیتبرئه جوان و توجیه حرکات و اعمال ناپسندش.
جو بده منزل عوض کنامر به آماده شدن برای رفتن و جا عوض کردن و مرخص شدن از جایی.
جوجه را آخر پاییز میشمارندنتیجه کار آخرش مشخص میشودنباید از ابتدا زیاد دلخوش و امیدوار بود.
جور استاد به ز مهر پدرخشونت و سختگیری و آزار معلم و استاد از محبت و نوازش پدر هم بهتر و مفیدتر است.
جوش نزن شیرت خشک میشهبه کسی که در مورد چیزی یا در مشاجره سر و صدا میکند و حرص میخورد میگویند.
جو فروش گندم نماکسی که ظاهری خوب و باطنی نازیبا دارد.
جون به جون کسی کردنبرای فهماندن مطلب به شخص نفهم، لجوج یا بد جنس و یا برای کار آمدن و جذب او از جان مایه گذاشتن وآخر هم نتیجه نگرفتن.
جون به عزرائیل نمیدهسختگیر، خسیس.
جـون تو جـون خونه، علیالخصوص صندوقخونهکسی که بخواهد خانهاش را به کسی بسپارد به شوخی این سفارش را میکند.
جهود بازی در آوردنسر و صدا و بیآبرویی کردن.
جهوده خون دیدهکسی که از اندک خون و جراحت بترسد. ترسو
جیب گدا ته ندارهاشاره به اشخاصی که برای جمعآوری پول حرص میزنند.
3جیبش را تار عنکبوت زدهبیپول و فقیر شدید.
جیک نزدن
کوچکترین حرفی نزدن، صدایی از کسی در نیامدن.
جیک و پیکشون یکی استهمه حرفها و راز و رمزشان پیش هم است.
جیگر جیگره، دیگر دیگرهعشق و محبت نسبت به جگر گوشه با عشق و محبت دیگران فرق میکند.
جیم شدنگریختن و ترک کردن جایی به طور پنهانی و ناگهانی.
سایر ضرب المثلهای فارسی و ایرانی به ترتیب حروف الفبا:
الف | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ |
ر | ز | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف |
ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |