لیست ضرب المثل های حرف ی به همراه معنی
یک آشی برات بپزم که یک وجب روش روغن باشه، یک روده راست تو شکمش نیست، یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به مردم و... بخشی از پرکاربردترین ضرب المثل های فارسی و ایرانی هستند که با حرف ی شروع میشوند. با داستان، طرز استفاده و معنی این ضرب المثل ها همراه ستاره باشید.
فهرست انواع ضرب المثل با حرف ی
یا زنگی زنگ، یا رومی رومیا این طرفی یا آن طرفی، دل به دریا زدن، تردید را کنار گذاشتن و بر یک عقیده پا برجا شدن برای انجام کاری.
یا نصیب و یا قسمتامید و اعتقاد به خدا و قسمت داشتن.
یک آشی برات بپزم که یک وجب روش روغن باشهخط و نشان کشیدن برای کسی، تهدید کردن.
یک بار جستی ملخک، دوبار جستی ملخک، آخر به دستی ملخک
تذکر و نصیحت به کسی که کار خطرناک و اشتباهی را چندیدن بار تکرار نموده و از آن رهیده باشد و هشدار به اینکه بالاخره گیر میافتد.
یک تختهش کمهدیوانه و کم عقله، مغزش عیب داره.
یک تیر و دو نشانبا انجام یک کار به دو هدف و مقصود رسیدن.
یک خوبی میمونه یک بدیهمه چیز میگذرد اما یاد و اثر کارهای خوب و بد همیشه برجا خواهد ماند.
یک دست صدا نداردبه تنهایی نمیتوان کاری را از پیش برد، موفقیت در سایه اتحاد و همکاری بدست میآید.
یک دل نه صد دل عاشق شدنعشق مفرط، با تمام وجود عاشق و از خود بیخود شدن.
یک ده آباد به از صد شهر خرابیک چیز یا کار درست و حسابی و کامل بهتر از چندین کار جور واجورِ ناقص و بدردنخور میباشد.
یک دیوانه سنگی به چاه میاندازد که صد عاقل نمیتوانند بیرون بیاورنداشاره به خراب شدن و گره خوردن به دست اقراد نادان و بیفکر و کم تجربه که باعث دردسر بقیه شده و حتی افراد مجرب هم از اصلاح آن ناتوانند.
یک روده راست تو شکمش نیستاشاره به آدم دروغگو و پشت هم انداز.
یک روزی میدهد یک روزی هم میگیرد
دلداری به شکوه کننده و اشاره به لطف و عنایت و حکمت و مصلحت خداوند در دادن و گرفتن چیزی، اینکه باید راضی بود و ناراحت نشد.
یک سر داره هزار سوداکسی که مشغله و گرفتاری زیادی دارد.
یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به مردمدر هنگام عیجبجویی و توقع بیجا از مردم خود را به جای آنها بگذار و اگر عیوب آنها را بزرگ و بیشمار میبینی منصف باش و کمی هم به عیوب خودت نگاه کن.
یک سیب را که بالا بیندازی هزار چرخ میخوره تا پایین بیادنباید زود ناامید و یا حتی بیجهت دلخوش و امیدوار شد زیرا روی کارهای روزگار نمیتوان حساب کرد و معلوم نیست چه پیش خواهد آمد، آینده را نمیتوان پیشبینی کرد و هر لحظه ممکن است وضع عوض شود.
یک شبه مهمان، صد ساله دعاگوحرف مهمان یا تازه واردی که با بیاعتنایی میزبان روبرو شده باشد.
یک کلاغ چهل کلاغحرف یا خبری که با دهان به دهان گشتن بزرگ و بزرگتر شده و به حّدی ناباوری برسد.
یک گوشش دره یک گوشش دروازهبیاعتنا و بیتوجه به حرف یا اندرز دیگران، حرف نشنو و ادبناپذیر.
یک لاقبابه آدم فقیر و بیپول و آس و پاس میگویند.
یک لب و هزار خنده
آدم خوش اخلاق و خوشرو.
یک لحظه نادانی، یک عمر پشیمانییک آن غفلت و سهلانگاری ممکن است به قیمت عمری گرفتاری و ندامت تمتم شود بنابراین باید هوشیار و آگاه بود.
یک من رفتم صد من برگشتمسر حال و امیدوار به جایی رفتن و با ناامیدی و حقارت و دلِ پُر برگشتن.
یک من ماست چقدر کره میدهخطاب به کسی که بخواهند به او زحمت و رنج بهدست آوردن مال یا حسن سابقه و نظایر آن را نشان دهند.
یک نون بخور صد نون خیر کنسفارش شکرگذاری و سپاس به کسی که از خطر یا ضرری بزرگ رهیده باشد.
یک نه بگو نُه ماه به دل نکشهنگام مواجه شدن با پیشنهاد کار یا برخورد با موقعیتی مشکل و نامساعد و خارج از توان، بهتر است از همان ابتدا با رد کردن و جواب منفی دادن خود را از دام بلا و گرفتاری و دردسر خلاص نمود.
یک وقت از سوراخ تو میره، یک وقت از دروازه تو نمیرهمتغیرالحال، دو شخصیته، کسی که هر وقت یک حالت و یک رفتار را در پیش بگیرد.
یکه یالقوزآدم تنها و مجردی که بیکس و کار باشد.
یکی به نعل میزنه یکی به میخدوپهلو و دوجور حرف زدن، کلام بینابین و ناواضح، مراعات هر دو طرف را کردن و مقصود خود را در لفافه بین نمودن.
یکی را تو ده را نمیدادند سراغ خانه کد خدا را میگرفتاشاره به کسی که اصل وجودش زجرآور بوده و قبولش ندارند و تقاضا و توقع بیجا نیز داشته باشد.
یکی کمه، دوتا غمه، سه تا که شد خاطر جَمعهعقیدهای خرافی مبنی بر اینکه: هیچ دویی نیست که سه نشود.
یکی یک دونه خلو دیوونهبعضیها معتقدند تک فرزندها به دلیل لوس و از خود راضی بودن، عقل و رفتار چندان منطقی و درست حسابی و قابل قبولی ندارند.
سایر ضرب المثلهای فارسی و ایرانی به ترتیب حروف الفبا:
الف | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ |
ر | ز | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف |
ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |