دوستت دارم


دوستت دارم

همسرم ، دوستت دارم نمی گوید شب دوستت دارم را به پای خسته ام می مالد دوستت دارم را به لباس هایم می ریزد پهن می کند اطو می کند دوستت دارم را بیدار و به مدرسه می برد بوی دوستت دارم قورمهشاعر:محمد شمس باروق

همسرم ، دوستت دارم نمی گوید

شب دوستت دارم را به پای خسته ام می مالد

دوستت دارم را به لباس هایم می ریزد

پهن می کند اطو می کند

دوستت دارم را بیدار و به مدرسه می برد

بوی دوستت دارم قورمه سبزی دیوانه ام می کند

میوه پوست کنده دوستت دارم گواهی می دهد

او مرا دوست دارد

وقتی من از او خجالت می کشم

او خجالت را با دوستت دارم پاک می کند

بهترین دوستت دارم را به من می کشد

بشقاب او از دوستت دارم خالی می ماند

من غافل از این دوستت دارم

کله سحر ، قل قل سماور ، پنیر لیقوان

دوستت دارم دم می کند

دوستت دارم را در فنجان می ریزد

دوستت دارم ها را ذره ذره پس انداز می کند

آنها را به خانه جاری می کند

جلوی آینه دوستت دارم دو برابر می شود

هر وقت مرا جلوی آینه می خواهد

آینه از خجالت میافتد قلبم می شکند

دوستت دارم خیلی شکسته است

دوستت دارم را به دیوار قلبم سنجاق کرده ام

راستی ، همسرم دوستت دارم نمی گوید






از دور این بداهه ای را برایت با پیک وجودم دو فبضه میکنم من از دوستت دارم دورم ولی لحظه به لحظه عطر وجودش مستم می کند
نزدیک تر می شوم باد با بوسه ای صورتم را نوازش می کند و می گوید

دوستت دارم مهربان همسرم



حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تغییر فوق العاده زیبای خانم بازیگر سریال در پناه تو بعد 29 سال ! / انگار قالی کرمانه !