یک اسرائیلی با انتشار کتابی در آمریکا، ادعاهایی درباره فعالیت‌های اسرائیل علیه ایران مطرح کرد. این ادعاها هنوز از سوی مقامات ایرانی یا اسرائیل تأیید یا رد نشده‌اند.

نویسنده کتاب «عجله کن و بُکُشش»، رونن برگمن نام دارد و یک اسرائیلی است. او درباره حمله به ایران در دوران اوباما روایت می‌کند: «در دوره ریاست اوباما در آمریکا، میان بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر و داگان، رئیس وقت موساد درباره حمله نظامی اسرائیل به ایران اختلاف نظر پیش آمد و داگان برای جلوگیری از این حمله نظامی، نقشه حمله را به اوباما اطلاع داد تا مانع از حمله شود. در نهایت نتانیاهو تصمیم گرفت به ایران حمله کند و وضعیت صفر+۳۰ را اعلام کرد که براساس آن باید تا ۳۰ روز آینده حمله صورت می‌گرفت، اما دخالت اوباما مانع از حمله شد».

به گزارش عصر ایران، نویسنده این مطالب را از طریق گفت‌وگو با سران سیاسی و امنیتی اسرائیل به دست آورده است. نویسنده این کتاب مدعی است که در روز ترور عماد مغنیه (عضو ارشد حزب‌الله لبنان)، سردار قاسم سلیمانی نیز همراه او بوده و تروریست‌ها منتظر می‌مانند تا او، عصر از مغنیه جدا شود. البته آنها تمایل داشتند که هر دوی آنها را ترور کنند، اما گویا جورج بوش، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا، فقط مجوز یک ترور را به آنها داده بود. سایت مشرق در این‌باره این‌گونه نوشته است: «عماد مغنیه معروف به حاج‌رضوان (۱۹۶۲ – ۲۰۰۸ م) بنیان‌گذار یگان نظامی حزب‌الله لبنان و از فرماندهان جنگ ۳۳روزه بود… وی به «مرد سایه» در مقاومت اسلامی شهرت داشت و بسیاری او را مغز متفکر حزب‌‌الله قلمداد می‌کردند».

نویسنده درباره ترور عماد مغنیه این‌گونه روایت می‌کند: «در روز مأموریت ترور عماد مغنیه (عضو ارشد حزب‌الله لبنان) توسط اسرائیل، او به همراه قاسم سلیمانی در سوریه بود. اسرائیلی‌ها مجوز این ترور را از جورج بوش، رئیس‌جمهور وقت آمریکا دریافت کرده بودند اما این مجوز یک شرط داشت و آن اینکه در این عملیات، تنها و تنها یک نفر کشته شود. به همین دلیل مأموران اسرائیلی از صبح تا عصر منتظر ماندند تا قاسم سلیمانی وی را ترک کرده و عماد مغنیه تنها شود. در این لحظه عملیات تروریستی اجرا شد. بمب در لاستیک چرخ خودروی حامل عماد مغنیه تعبیه شده بود».

در جزئیات این ماجرا آمده است که «مأموران موساد وقتی متوجه حضور قاسم سلیمانی در کنار عماد مغنیه شدند تصمیم می‌گیرند برای کشتن هر دو در یک عملیات، با رئیس وقت موساد تماس بگیرند در حالی که وی در مراسم ختم مادرش بود و از او سؤال شد که آیا بهتر نیست «با یک سنگ دو گنجشک زده شود» رئیس موساد هم با نخست‌وزیر وقت اسرائیل ایهود اولمرت تماس می‌گیرد اما در نهایت اولمرت به دلیل تعهد اسرائیل به جورج بوش درباره اینکه این عملیات تنها منجر به قتل عماد مغنیه شود، مخالفت می‌کند. اسرائیلی‌ها در سال ۲۰۰۴ توانستند از یک فیلم تصویر جدید عماد مغنیه را شناسایی کنند».

سایت «مشرق» درباره عماد مغنیه نوشته: «یکی از بزرگ‌ترین ویژگی‌های وی در مورد تدابیر امنیتی این بود که حتی در زمان دیدنش نیز کسی او را نمی‌شناخت، این موضوع باعث شده بود او به صورت یک فرد عادی و ساده بدون ناظر و محافظ به فعالیت‌هایش ادامه دهد. وی در نشست‌های رسمی و عمومی حاضر می‌شد، اما به عنوان یک فرد عادی در مقاومت مانند دیگر اشخاص حضور پیدا می‌کرد، زیاد در مناقشه‌ها شرکت نمی‌کرد، بلکه فقط گوش می‌کرد.

حاج‌رضوان معمولا به صورت یک فرد عادی و بدون محافظ فعالیت‌ می‌کرد. در زمان دیدار سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس با «محمد ناصیف» معاون رئیس‌جمهور فقید سوریه، حاج‌عماد در هیئت ایرانی حضور داشت. در زمان صحبت‌ها، مترجم در انتقال جمله‌ای از فارسی به عربی اشتباه کرد که حاج‌عماد این اشتباه را تصحیح و خود را به عنوان یک مشاور در هیئت معرفی کرد. این نحوه رفتار، آزادی عمل زیادی را به وی داده بود. با این ‌وجود وی همواره سلاح کمری را در قاب خاکستری‌رنگش با خود حمل می‌کرد».

بخش‌هایی از کتاب «عجله کن و بُکُشش» که در بخش عربی سایت بی‌بی‌سی منتشر شده، درباره ترور دانشمندان هسته‌ای ایران است. نویسنده نوشته: «مصطفی احمدی‌روشن به این دلیل توسط اسرائیل ترور شد تا میان سایر دانشمندان ایرانی رعب و وحشت ایجاد شود. او برای اسرائیل خطرساز نبود. تهرانی‌مقدم مسئول ارشد بخش موشکی سپاه توسط موساد ترور شد. دانشمندان هسته‌ای ایرانی مثل داریوش رضایی‌نژاد، مسعود علی‌محمدی، مجید شهریاری و فریدون عباسی توسط اسرائیل ترور شدند.

این افراد براساس نقش آنها در برنامه اتمی و خطرسازی برای اسرائیل انتخاب و ترور شدند. موساد برخی از افراد را نه براساس خطرسازی برای اسرائیل، بلکه با هدف ایجاد رعب و وحشت در میان دانشمندان هسته‌ای ایران ترور کرد. مصطفی احمدی‌روشن با این هدف، ترور شد. تصویر او برای نخستین‌بار در تصویری در کنار احمدی‌نژاد هنگام بازدید از یکی از تأسیسات اتمی منتشر شده بود».

شرق