غزل شماره 64 حافظ: اگر چه عرض هنر پیش یار بی ادبیست
غزل شماره 64 حافظ در زمان شاه شجاع سروده شده و مطالب و مضامین آن ریشه در رویدادهای جلسات ادبی درباری در حضور شاه دارد. حافظ سخن نگفتن و سکوت در برابر یار را نه از ندانستن بلکه از ادب خویش میداند. او در ادامه به مستی و میپرستیاش و دوری از زهد و ریاکاری اشاره میکند که به نوعی کنایه زدن به حاضران در مجلس شاهانه است.
ستاره | سرویس فرهنگ و هنر
اگر چه عرض هنر پیش یار بیادبیست
زبان خموش ولیکن دهان پر از عربیست
پری نهفته رخ و دیو در کرشمه حسن
بسوخت دیده ز حیرت که این چه بوالعجبیست
در این چمن گل بی خار کس نچید آری
چراغ مصطفوی با شرار بولهبیست
سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شد
که کام بخشی او را بهانه بی سببیست
به نیم جو نخرم طاق خانقاه و رباط
مرا که مصطبه ایوان و پای خم طنبیست
جمال دختر رز نور چشم ماست مگر
که در نقاب زجاجی و پرده عنبیست
هزار عقل و ادب داشتم من ای خواجه
کنون که مست خرابم صلاح بیادبیست
بیار می که چو حافظ هزارم استظهار
به گریه سحری و نیاز نیم شبیست
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
تعبیر فال حافظ شما
در راهی قدم گذاشتهای که به رقابت با دیگران میپردازی. مبادا برای رسیدن به هدف تعیین شده خودت دست به هر کاری بزنی و خویی شیطان صفت در خود بپرورانی.
هیچ انسانی بی عیب نیست و تو هم از این قاعده مستثنی نیستی. کار دیگران را بی ارزش نکن تا کار خودت پُربها شود که این دور از ادب است.
رسیدن به سعادت ساده و آسان نیست و سعی و تلاش و ثبات قدم می خواهد.
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
شاهد فال: