مجموعه فرهنگی و هنری-نیوزین

هر سالاری ممنوع

تُرا گفتــــم: پدرسالاری موقوف نباشد معنـــــی، زن سالار باشی پدرسالار و زن سالار و بچّه سالار بُود ممنــوع و در قیدش نباشی... سلیمان بوکانی حیق...

17 ساعت پیش شعرنو شعرنو 2

رستم مصلوب

غم دیرینه‌ی من باز به آشوب گرفت ذهن در مسلک تو باز به محبوب گرفت به شب ظلمت من ثانیه‌ای بیش نشد بس که تاریکی ما بر همه مغلوب گرفت کیکاووسم و بر غار...

17 ساعت پیش شعرنو شعرنو 2

گم گشته

جانسوز ترین لحظه عمرم به سرآمد وانگه که از گم شده ی من خبر آمد شد خرمن آفت زده ام سبز دگر بار چون در شب آشفته ی چشمم سحر آمد خوردم من از این هجر بسی...

17 ساعت پیش شعرنو شعرنو 2

نمک‌گیر

باشد که مرا‌ باده نمک‌گیر کند از حاجتِ بیهوده مرا سیر کند... جان‌را به‌ جوانیش عطا خواهم کرد ساقی گذری اگر بر این پیر کند... حسن‌کریم‌زاده نمک‌گیر...

17 ساعت پیش شعرنو شعرنو 2

رَسمِ عاشقی

عاشقِ معشوق گشتی سنبلِ ایثار باش دَم مزن از من مَنم ها در رَه آشکار باش عاشقِ دلسوخته ای گر دَم زَند از من منم طرد نِمایَش وانگهی با لشگرِ بی زار...

17 ساعت پیش شعرنو شعرنو 2

بیخوابی

الهه‌ی عشق و نگهبان شب است عمق نگاهش را که دیدم کوکب است این حکایت آشنایی با شب است غریبه چشمان با خواب، تن در تب است

17 ساعت پیش شعرنو شعرنو 2

درد عمیق

به چنان دردی گرفتارم که شراب، از غمم می‌نوشد... علیرضا تندیسه

17 ساعت پیش شعرنو شعرنو 2

گفتگو با دل

گفتگو با دل........ می خواهم کمی با دلم سخن بگویم می خواهم راه چاره ای در پس این گفتگو پیدا کنم گذشته که گذشت باید که فکری برای امروز خود کنم فصل...

1 روز پیش شعرنو شعرنو 6

قول عاشقی

من و تو که نمیتونیم از همدیگه دور بمونیم چرا باید به هر دلیل همدیگه رو برنجونیم بیا با یه عهد جدید دوباره هم قسم بشیم حیفه با عشق پاک مون قدر همو...

1 روز پیش شعرنو شعرنو 6

فرخنده ای سپیده

علی جعفری عشقت درون دل هست وجای دگر نمی رود پا بند تو گشته ایم و بر پای حدر نمی‌رود دردی درون سینه داری و هم دردت میشوم تا زنده‌ ام فدای تو میشوم...

1 روز پیش شعرنو شعرنو 8

پیراهن

من به پیراهن تو حس حسادت دارم به نگاهت که به چشمان کسی خورده گِره به همان لحن صدا و بی قراری هایت به همان کنج اتاق و خلوتی تک نفره من همانم که ندارم...

1 روز پیش شعرنو شعرنو 5

خودم.در آینه

در آینه به خود نگاه میکنم آیا او مرا می شناسد آیا او چه من رنج میکشد آیا او چون من خستس نکند او مرا نمی بیند آیا او فقط...

1 روز پیش شعرنو شعرنو 6

صنم

می دویدم... هرکسی دنبال یار خویش بود من به دنبالش، صنم از پیش (جلو) بود درپی اش دامن کشان من بی نشان پای لرزان نق زنان از ریش (زخم) بود نای رفتن از...

1 روز پیش شعرنو شعرنو 6

یار بی‌ خبر

ز غمش اسیر گشتم،ز سرم خبر ندارد ز لبش ابیر گشتم،ز دلم خبر ندارد قدحی پر از شرابی بنوشم به روی ماهش ز رخش قصیر گشتم،ز چشم خبر ندارد شب و روز در خیالی...

1 روز پیش شعرنو شعرنو 11

عشق بی پایان

به چشمان زیبایت نگریستم گفتم چقدر مرا دوست داری گفت به اندازه ستارگان آسمان به آسمان نگریستم اما اما در اسمان هیچ ستاره ای ندیدم

1 روز پیش شعرنو شعرنو 6

ردپا..

رد تو درست مثل رد پای ماهی برآب است خودت رانشان بده شب شد

1 روز پیش شعرنو شعرنو 9

پیشانی ِ بلنــد

گفتــم این پیشانی ِ بلنــد مگر نشان ِ بخت ِ بلند نیست؟ گفت : بوسه خــواه ِ یار بوده پیشانی اَت یادت نیست ؟ گفتم بوسه که هیــچ یارَم کجــا بود ؟ گفت...

1 روز پیش شعرنو شعرنو 5

شیوع بی غیرتی

کرده در عالم شیوع بی‌غیرتی یا علی جان تیغ بر کش همتی دختران بی‌معجر و عریان شدند فاش می‌گویم که چون شیطان شدند فتنه دشمن تهاجم گشته است مردی و...

1 روز پیش شعرنو شعرنو 8

چهار قول

چاره یی دنیا بر چهار چیز بود کس نداند من بگم چهار قول بود

1 روز پیش شعرنو شعرنو 5

شاعر شب

رفتُ من تنهاترین تنهای این دنیا شدم بعد تو من در سکوتم محو این سودا شدم رفته اند یاران به دنبال نگاری من هنوز شب به شب در قلب خود می خانه غم ها شدم...

1 روز پیش شعرنو شعرنو 7