30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
سخن دل
سخن دل............. گاهی وقتا ما آدمها دوست داریم مردم آزاری کنیم یا که لباس جنگ بپوشیم و ویرانی و آشوبها بر پا کنیم گاهی هم آنقدر خوب می شویم که...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
مصلحت بود...
مصلحت بود که روزی سرکویت آیم بهرتسکین دلم باز به سویت آیم تو مرا هیچ نگفتی که چرا رنجه شدی که چرا رنجه چنین بر سر کویت آیم دل خود را که گره بسته آن...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
3
نمی دانم
کجای این غزلی در کجا ؟ نمی دانم همیشه با منی ، اما چرا ؟ نمی دانم گرفته بوی تو را ، کلِّ دفتر شعرم.... دلیل و علّت این قصّه را ، نمی دانم شبی بدون...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
طعم گس ( بی نقطه)
درک کدام احساس هاله های روح را مسدود کرد در رودهای وهم؟ که می دهد طعم گس سالهای دور را می روی سرد می روم گرم و در سماع وصله های دل هوای حوصله سَر می...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
آغوش خدا
گفتم هدف از خلقت من جور و مکافاتت بود؟ گفت سفله کنان را باید کَس می بود گفتم پیری و ظلمِ دیرینه همراه من است گفت خوش نوش که جانت هم ازآن من است گفتم...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
تا کی رجز خوانی
خدایا آسمانت را، زمینت را زمانت را شکوه و هستی و اوج توانت را اگر در دست خود داری،برای چشمهای این جهان رو کن برای چشمهای ما بیا غمزه لطفی به چشم و...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
شهر خواب است
شهر که خوابید خطاها کنید هر که خطا کرد تماشا کنید شهر که خواب است خرابم کنید مست و حطاکار خطابم کنید
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
بهار
با شروع فصل نو دل را بهاری می کنم غنچه های سرخ جان را آبیاری می کنم نغمه و بانگ بلندی از درون سر می دهم اندرین بزم طبیعت، شادمانی می کنم هر کجا شعر...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
فتح صادق
مقاومت غزل فتح صادق در پناه نور دنیا را تکان داده علی فتح صادق را سحرگاهان نشان داده علی روز و شب در خون شناور بود جسم کودکان غزه را با اذن مولایش...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
3
که نبود
که نبود شده ام مثل تماشای غروبی که نبود ساحلی گمشده در قایق چوبی که نبود مثل امواج رها گشته دریای شمال تب گرمای پر از هرم جنوبی که نبود شده ام مثل...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
برای تو
علی جعفری وقتم گذشت و ننوشته ام شعری برای تو از بس در فکر تو بودم که گشتم نوای تو پاکیزه ترین عشق منی و در خلقت جهان دستان تو را میبوسم و میشوم فدای...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
اعجاز عشق
نام اثر : اعجاز عشق نوشتن عشق میخواهد قلم بی عشق حیران است کدامین بلبل دنیا بدون عشق میخواند کدامین شاعر شیدا غزل میگوید و شعرش ندارد بهره ای از...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
2
وصال
رضایت های پی در پی تو را از من جدا کرده شبیه بغض و آشوبی که اشکم را صدا کرده اگر بودم در این دنیا که می میرم به این حالم اگر مردم بگو از دلبرِ جانی...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
روبند چوبی(3)
نگار نه روزگار زمین گماشته آفرین سرشته دریغ در میان هنگامه مَست پاره گوشت از گوشت هست گستره ی پوست از پوست سزاوارگی کدامین دوست؟ از بُن روبند چوبی...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
7
تو
وقتی که از هر جایی رونده میشم میام دخیل رحمت تو میشم دو دست خالی و دو چشم گریون بر میدارم برای تو میارم تو هم همیشه دستمو میگیری نمیذاری تو غصه ها...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
خواهم بگویمَت از
خواهم بگویمت از موج های پهلو گرفته در کنار صخره ها از طوفان رام شده بر شنزار لحظه ها از سیلاب به هامان زده برجان تپه ها از قایق به گِل نشسته و چشم...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
3
لحظه ی دلواپسی
آسمون دلامون ابری شده بغض گریه ها رو ویرون می کنه روی سایه ی پریشون دلم داره قلبامونُ گریون می کنه لحظه هامون همه توی غربتن دل آسمونُ جارو می کنن از...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
وعده ی صادق
بارش بارانِ موشک نشأت از ایمانِ ماست پارسیان یکتاپرستند شأنِ ما یاران ماست یادتان باشد که ایران مهدِ شیرانِ خداست وعدهِ صادق همانا وعدهِ قرآن ماست...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
3
زلزله نگاه
نظام مهندسی ساختمان افکار من با زلزله هزار ریشتری نگاه تو در هم فرو میشکند بیچاره قلب من زیر خروارها آوار غمت نفس نفس زنان لحظات سختی تجربه می...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
بیعدالتی
عدالت شاخهی پوسیدهی این سرزمین است چنین باشد یقین دارم شکستن در کمین است چنان در نقش فرعون غلت خوردند که انسان و خدا از یاد بردند دفاع از حق خود...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
گل تنهائی
بخت ما دفترِ ایام چرا باز نکرد ؟ شرح حالی زگرفتاریم آغاز نکرد ؟ ما که رندیم و گدائیم چرا مرشد ما پرده ای در هنرآرائی ما ساز نکرد ؟ همه آوای سلامت به...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
خواب غفلت
در خوابی که می پنداشتی رویا نخواهی دید اسلامی تر از این خطه در دنیا نخواهی دید در وهم و خیالت با وقاحت رسم می کردی دیواری دگر کوتاهتر از ما نخواهی...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
8
عشق بهار
گاه دنیا را به کامم می کند رویای عشق گاه زهری بر روانم می نهد سودای عشق گاه با لبخند جانان، اوج می گیرد دلم گاه اما اشک باران می کند فتوای عشق گاه...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
دیدار
دیدار تپش قلب من از لحظه ی دیدار تو بود شَرم و سُرخی من از چهره و انوار تو بود هر چه از دوری و دلتنگی خود می گفتی نُت به نُت حرف دلم،هرچه به افکار...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
دل دیوانه
بیمه اش کردم به نامت این دل دیوانه را قاب چشمت بسته آذین کُنجِ این ویرانه را آتشی انداخت بر جان ، پیچش مستانه ات از مِی سرخِ لبت پُر کرده ام پیمانه...