1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
3
(586)
بی تو همچون روحِ سرگردان در این دنیاشدم حالِ زارم رانگر مجنونِ بی لیلاشدم نیم شبها تا سحر نالم ز هجرانت صنم همچو موجی پُرتلاطم رویِ هردریا شدم ناله...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
3
عین غزل
نامت به یقین عین غزل میارزد وقتی که نباشی قلمم میلغزد تصویر تو در آینهام تار شدهست با رفتن تو پای دلم میلرزد حسن عباسی
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
3
بمان
بمان جهان به نام من شود لب به کلام می کنی دمی که میرسی ز در به من سلام میکنی به لحظه نگاه تو چه لحظه ها که طی شده قصدِ نگاه می کنی باده به جام می...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
3
ذِکر خیر حافظ
حافظِ غیب لِسان، دستِ مرا می خواند احتیاجی به سخن نیست ،خودش می داند خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نگفت پرده داریست که بر عهد خودش می ماند از ازل تا...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
0
...
و من بسیار بسیار بسیار از تو دورم از تو و فلسفه ی سرخ لبانت از پیامبری که میان پیراهنت، به یوسف شدن هنوز امیدوار است مرا بسیار ببخش.... لیلا رنجبران
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
14
بیهمنفسی
چندیست که غم شعر تو را میسازد در بازیِ این زمانه، دل میبازد بیطاقتم از لحظهی بیهمنفسی همواره غمت بر دل من میتازد حسن عباسی
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
عالَم هستی .فلسفی
عالَم هستی .فلسفی تو نظر کن تمام عالَم را بین به هرلحظه اش چها باشد بی هدف نیست زندگی جانا بین جهان حرکتش کجا باشد
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
8
قول عاشقی
من و تو که نمیتونیم از همدیگه دور بمونیم چرا باید به هر دلیل همدیگه رو برنجونیم بیا با یه عهد جدید دوباره هم قسم بشیم حیفه با عشق پاک مون قدر همو...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
فرخنده ای سپیده
علی جعفری عشقت درون دل هست وجای دگر نمی رود پا بند تو گشته ایم و بر پای حدر نمیرود دردی درون سینه داری و هم دردت میشوم تا زنده ام فدای تو میشوم...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
پیراهن
من به پیراهن تو حس حسادت دارم به نگاهت که به چشمان کسی خورده گِره به همان لحن صدا و بی قراری هایت به همان کنج اتاق و خلوتی تک نفره من همانم که ندارم...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
خودم.در آینه
در آینه به خود نگاه میکنم آیا او مرا می شناسد آیا او چه من رنج میکشد آیا او چون من خستس نکند او مرا نمی بیند آیا او فقط...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
صنم
می دویدم... هرکسی دنبال یار خویش بود من به دنبالش، صنم از پیش (جلو) بود درپی اش دامن کشان من بی نشان پای لرزان نق زنان از ریش (زخم) بود نای رفتن از...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
یار بی خبر
ز غمش اسیر گشتم،ز سرم خبر ندارد ز لبش ابیر گشتم،ز دلم خبر ندارد قدحی پر از شرابی بنوشم به روی ماهش ز رخش قصیر گشتم،ز چشم خبر ندارد شب و روز در خیالی...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
عشق بی پایان
به چشمان زیبایت نگریستم گفتم چقدر مرا دوست داری گفت به اندازه ستارگان آسمان به آسمان نگریستم اما اما در اسمان هیچ ستاره ای ندیدم
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
ردپا..
رد تو درست مثل رد پای ماهی برآب است خودت رانشان بده شب شد
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
11
پیشانی ِ بلنــد
گفتــم این پیشانی ِ بلنــد مگر نشان ِ بخت ِ بلند نیست؟ گفت : بوسه خــواه ِ یار بوده پیشانی اَت یادت نیست ؟ گفتم بوسه که هیــچ یارَم کجــا بود ؟ گفت...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
10
شیوع بی غیرتی
کرده در عالم شیوع بیغیرتی یا علی جان تیغ بر کش همتی دختران بیمعجر و عریان شدند فاش میگویم که چون شیطان شدند فتنه دشمن تهاجم گشته است مردی و...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
شاعر شب
رفتُ من تنهاترین تنهای این دنیا شدم بعد تو من در سکوتم محو این سودا شدم رفته اند یاران به دنبال نگاری من هنوز شب به شب در قلب خود می خانه غم ها شدم...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
تولد
میلاد تو و هیچ ندارم که بود لایق تو من که هیچم نبود لایق تو خالق تو همهی آنچه که دارد نفسش دار و ندارش به فدای تو کند از دل و جان عاشق تو
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
رنگواژهها
شاعر با واژههایش میرقصد... نقاش با رنگهایش... و او با رنگواژهها رقصیدن را تکثیر میکند شبنم حکیم هاشمی
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
عشق اهورایی
این حس دل انگیز همان عشق اهورایی و پیری قشنگی است که از موهبت دولت یار است دیوانگی و دلبری با حضرت دلدار که دچار است یک عمر، که کم نیست این قصه...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
هر سالاری ممنوع
تُرا گفتــــم: پدرسالاری موقوف نباشد معنـــــی، زن سالار باشی پدرسالار و زن سالار و بچّه سالار بُود ممنــوع و در قیدش نباشی... سلیمان بوکانی حیق...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
رستم مصلوب
غم دیرینهی من باز به آشوب گرفت ذهن در مسلک تو باز به محبوب گرفت به شب ظلمت من ثانیهای بیش نشد بس که تاریکی ما بر همه مغلوب گرفت کیکاووسم و بر غار...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
گم گشته
جانسوز ترین لحظه عمرم به سرآمد وانگه که از گم شده ی من خبر آمد شد خرمن آفت زده ام سبز دگر بار چون در شب آشفته ی چشمم سحر آمد خوردم من از این هجر بسی...