در باورم شکفتن گل رز بود در نگاه کودکی یگانه سفر دور بود نمی دانستم آبستن یک حادثه ام با تمامی زیبایی ترنم شبنم سحرگاه شاهد آب شدن دانههای برف هستم...
ای مه گذر به گوشه ی ویران نمیکنی یک دم نظر به محنت یاران نمیکنی ای ابر مرحمت ز چه در شوره زار جان با ما سخن به شیوه ی باران نمیکنی چون نافه ام به...
باید گذر کرد، باید گذشت، همراه جوش و خروش نهر؛ و من، مسافر مسیر آب، حال خواه برکه باشد، خواه سراب، یا که مرداب. مقصد رهایی است. باید بود رها، رها شد...
این ترجیح بند تقدیم به روح صدیقه شهیده طاهره بانو فاطمه زهرا (س) فاطمه (س) فاطمه زود نرو حادثه ها در راه است پدرت سختی آن حادثه ها آگاه است پدرت دید...
تنهایم مگذار میان این طوفان اشک وُ آه که شکسته است پارویِ زورقم تنهایم مگذار که بی تو تیشهٔ این ثانیه ها کنده است بیستون طاقتم منم قامت خمیدهٔ یک غم...