1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
ابلیس...
... با گونه های خیس عمری حیف آن همه گیس که برای او بریدم؛ اویی که جوانی ام را گرفت و پیری ام را دور انداخت...
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
شانس
گویند خدا به دو قالب آدم ساخت شانس دار زشت رو زیبا روی زشت خو استثناء قاعده اش شدیم ما نه شانس و نه جمال بی گفتگو. 25 12 ..ب
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
عطرِ خاطره
نمِ بارانُ کوچه یِ بهارنارنج عابری رد شد عطری در هوا پیچید خاطره ای جوانه زد. آگرین یوسفی
1 روز پیش
شعرنو
شعرنو
3
وطن
هر روز از روی گندمهای برشته پر می کشد تا نارونهای غزل پرندهی صلح با این که چاقوی شب تا دسته فرو رفته در سینهی پرچم در فراسوی باقیماندهی فرصت...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
دیدار غزل
تقدیم به محضر شهید حاج قاسم غزل شاهکار ِ دگری از تو و دادار غزل شده سرفصل شهادت همه دیدار غزل همچو خورشید نشستی به تماشای زمین چه هیاهوی عجیبی شده...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
زمان
در مسیر خلوت ماه نیست امشب ؛ هیچ شهاب هر ستاره رفته به خواب آن ستاره که تقدیر من ست نقش بر آن تاریک شده ؛ رفته به دنبال سراب شب ؛ با آن دست سیاه ؛...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
8
یاد پدر
پدر امشب به خلوت یاد تو امد به قلبم آن صدای جاودانه عطر بودنت به خانه صوت دل نشین قرآن آن هوای عاشقانه لحظه های با تو بودن لحظه هایی جاودانه گر چه...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
سوختن و ساختن
سوختن و ساختن چاره ایی نیست بسوزی از نداشتنش و بسازی با رویاش با خاطراتش با عکسش با لحظاتی که باهاش بودی بسازی با بغض بسازی با هق هق گریه بسازی با...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
تمام می شود من...
در من کسیست که آزار می دهد مرا در من کسیست از جنسی ناشناخته که تمام می کند مرا می نوازد همه ی زنگ ها را می گشاند مرا به کوهی بلند آنجا که نشانی از...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
یار3
به جز یارم مرا دشمن نباشد چنان باشد که اهریمن نباشد کشیکم میزند هرجا که میرم برم جایی که رد از من نباشد ندونم از کدامین کیش بودی چو گرگی درلباس میش...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
8
صبوری
گفتمش لیلی که در چشم تو حوری ست سهم تو از عشق او درد ست و دوری ست گفت مجنون با تأمل در جوابم بی خبر این عشق از جنس صبوری ست
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
نقشه می کشم
نقشه می کشم باید بهانه کنم دیدن تو را همراه چلچله گل چیدن تو را در لابلای تماشای لاله ها ناز و ادا و خرامیدن تو را شاید نشانه کنم بار دیگری از هرچه...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
نذر کریم اهل البیت
باز امشب مرغ طبعم پر گرفت هان سراغ خانه دلبر گرفت ای مدینه خانه دلبر کجاست خانه زهرا و پیغمبر کجاست امشب اندر خانه حیدر چه هاست جشن میلاد امام مجتبی...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
بهاری مثال
بهار چشمم افتیده ز دوش به لبُ وکُنج حال زعشق پیر غریبانه چه آرم به سویت مجال محاله گر زاین سو به آن سو مرا ز در می بری که عالم چند ساله یه وقتی زند...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
لهجهی باران
به پای آرزوهامان بمانیم خزان سرد را مهمان بدانیم به شوق دیدن ابر بهاری غزل با لهجهی باران بخوانیم حسن عباسی
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
ویلا ساعتی
صیغه ات کردم و بعد تو بمن خندیدی که چرا زود ترا بوسیدم گذر ثانیه ها را به تو دادم نشان که چقدر زود تمام میشود این وقت روان هوس آیم می دید رد اندیشه...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
الهی نامه عشاق
الهی سینه ام پر دردُ گردان زغم میخانه ام غمخانه گردان الهی مَه ز نیمی هم گذر شد شبی با یاد یارَم هم سحر شد الهی از دلم یارم سفر کرد ببین غم در دلم...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
سال و یار
هر سال کنم کاری، یک بازی تکراری دانم که تو میفهمی این است وفاداری ما قافیه پردازیم، اسرار عزل سازیم اینگونه نکن باور، بیهوده نمی توانیم نوروز و...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
گلرخ
از بهر تو تا جان تو دل می رود درکام تو یک قراردلبری ای دلبرم باختم زاحوال تو افتاد دل دردام تو همرنگ تو همراه تو گلرخ،ماه خیال نقش توشاعرشدفرشادتو
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
حسرت
دلم برای یک ظهر بارانی،اما تاریک ببارد، اما خیس نشوم... فنجانی چای باشد، اما داغ نباشد... آتشی باشد، اما دود نباشد... تویی باشی، اماخودت نباشی......
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
بغض
در بَستر موازی و طولانی قطار جایی کنار پنجره ی تنگِ انتظار محبوس در مغاکِ تنهایی و جنون در التهابِ غرّشِ اَبرهای بهار
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
8
(574)
مُردم من از خُماری ، ساقی بگو کجایی پُرکُن پیاله ام را ، جانا اگر ز مایی دستم بگیر ساقی ، بینی که من خُمارم رفعم کن ازخُماری ،غافل زماچرایی دردی به...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
قاضی چشمهایت
همین خوب است، که میدانم نمیدانی مدام دلتنگ، قهر و آشتی هایت هستم همین بس، تا لبت بر شکوه بگشایی دلم، هفت آسمان را فتح کرده بدان، قاضی چشمان سیاهت...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
بدحالی
شب است و آفَت دنیا به جانِ ما فالی به دار میکِشَدَم ریسَدَم چونان قالی چونان که غوطه ورم در میانِ بدحالی گذر کند لحظاتَم به سانِ صد سالی غم است و...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
همای سعادت
رها وُ سردرگم مانده بودم در این دیار.. پرمیکشید هردم خیالم به سوی اغیار... چو مردابی در دل جنگل، پُر از نفرت کینه بودم.. چو آهی از غم رفتن، به هر تن...