تکافل


تکافل

دفتر چارپاره تکافل موش در باغ، تله ای را دید هرچه گفت اوبه گاو وبز وشوال آن سه با یک تمسخری گفتند مشکل تو است ، در چنین احوال = مار بر تله رفت و سالم ماند نیش زد باغدار را، او ، شاعر:صادق عماری

دفتر چارپاره
تکافل

موش در باغ، تله ای را دید
هرچه گفت اوبه گاو وبز وشوال
آن سه با یک تمسخری گفتند
مشکل تو است ، در چنین احوال
=
مار بر تله رفت و سالم ماند
نیش زد باغدار را، او ، سخت
مرغ شد سوپ و گوسفند چو نذر
گاو شد صرف ماتم بدبخت
=
هر زیانی به یک نفر برسد
جمع ما را ضرر زند بسیار
رفع مشکل ز هرکسی از ما
حال ما را کند به و پر بار

شوال = بوقلمون
مرغ = مطلق پرندگان




تولد بهاری