تصمیمات بن سلمان، عربستان را در تنگنا قرار داده است

"حسین مجدوبی" نویسنده مغربی، دوشنبه شب در پایگاه اینترنتی روزنامه القدس العربی افزود: «دسامبر ۲۰۱۷ (آذر/ دی ۹۶) بود که دستگاه تبلیغاتی و رسانه ای "محمد بن سلمان" ولیعهد سعودی فیلم کارتونی را منتشر کرد که در آن شاهزاده سعودی اقدام به جنگ علیه ایران کرده بود، اکنون و درحالی که هنوز دو سال از آن حادثه نمی گذرد و با وجود آن که عربستان سومین کشور پر هزینه جهان به لحاظ نظامی است، برای به راه انداختن جنگ، دست نیاز به سوی کشورهای غربی دراز کرده است.

این شرایط تأسف آور و ناراحت کننده ناشی از سیاست های بن سلمان است که با تصمیماتی که در عرصه نظامی و سیاسی گرفت، عربستان را در تنگنا قرار داده است.

در روزهای گذشته، و پس از آن که تأسیسات زیربنایی سعودی هدف حمله قرار گرفت، عربستان و امارات به صورت رسمی از آمریکا خواستند که از تأسیسات زیربنایی آنان دفاع کند و با وجود آن که حوثی ها (انصارالله) مسؤولیت آن را برعهده گرفتند اما همچنان ایران متهم به این حمله می شود. این حمله موجب شده است، عربستان از دنیای توهم بیدار شود و افکار عمومی در سطح جهان نیز دریابد که سعودی بزرگ ترین تناقض در تاریخ نظامی دنیاست.

بودجه نظامی عربستان در سال ۲۰۱۹ میلادی، بالغ بر ۶۷ میلیارد دلار برآورد شد که با این احتساب سعودی ها در این زمینه از روسیه، هند، انگلیس، فرانسه و آلمان پول بیشتری برای خرید تسلیحات و ارتش خود خرج کردند. بودجه نظامی عربستان همچنین ۳۰ برابر مغرب، ۱۰ برابر ایران و هفت برابر کشور الجزایر است، اما با وجود این بودجه هنگفت، هنوز قادر نیست جنبش انصارالله را شکست دهد و برای پیروزی بر این گروه، همواره دست یاری به صورت کشورهای دیگر دراز می کند.

سالهاست که عربستان قراردادهای عظیم تسلیحاتی را با آمریکا امضا می کند، اما وقتی که موعد آزمایش این تسلیحات فرا می رسد، مشخص می شود، سعودی نمی تواند از تجهیزات نظامی خریداری شده، استفاده کند و این سلاح ها بیشتر از آن که بتواند در جنگ مؤثر باشد، بیشتر جنبه دکوری دارد و از آنها تنها برای کشتن بی گناهان در یمن استفاده می شود.

جایگاه عربستان اکنون در سطح بین الملل تنزل پیدا کرده است و به عنوان یک کشور ضعیف در برابر همسایگانش بویژه در مقابل ایران دیده می شود که این موضوع دو علت دارد: نخست آن که عربستان یک دید راهبردی برای آینده و درک درستی از تحولات ندارد، تکیه آن بر کارشناسان غربی است و دوم آن که بویژه در دورانی که بن سلمان قدرت را در دست گرفته است، تک روی بر این کشور حاکم است.

عربستان نمی خواهد قبول کند که جایگاه خود را در سطح بین الملل بویژه از نظر آمریکایی ها را از دست داده است، "باراک اوباما" رئیس جمهوری پیشین آمریکا مارس ۲۰۱۶ در گفت و گو با روزنامه آتلانتیک صراحتا گفته بود، کشورهای حاشیه خلیج (فارس) و در رأس آنها عربستان دیگر در قرن بیست و یکم، در برنامه ریزی های آمریکا جایگاهی ندارند. اکنون که ترامپ بر صندلی کاخ سفید تکیه زده است، بار دیگر تأکید می کند که برنامه آمریکا در دفاع از کشورهای عربی حوزه خلیج (فارس) تغییر کرده است و این بمعنای فروپاشی آمریکا نیست، بلکه به این معناست که این کشورها دیگر اولویت کلیدی و اصلی دولت واشنگتن نیستند.

عربستان دچار توهم شده بود که اگر جنگی در خلیج (فارس) به راه بیفتد، واشنگتن از آن دفاع می کند، اما اینک ریاض واقعیت تلخ را درک کرده است که واشنگتن هرگز حاضر نمی شود از عربستان در برابر ایران دفاع کند. کارشناسان آمریکایی آل سعود را متقاعد کردند که از آمریکا سلاح بخرد، اما بعدها مشخص کند که این سلاح ها متناسب با ارتش عربستان نیست. آنها در واقع منافع شرکت های جنگ افزار آمریکایی را پیش می برند و بیشتر از آن که در اندیشه تأمین منافع ریاض باشند بدنبال آن هستند که جنگ افزارهای آمریکایی بفروش برسد.

عربستان، کشوری است که فاقد یک مؤسسه تصمیم گیر مردمی است و تصمیم گیر اصلی در آن، پادشاه و شاهزاده است و چشم انداز کشور به فردی بستگی دارد که حاکم است، چشم انداز فردی چون بن سلمان که ایده احیای دوباره خاندان سعود را در سر می پروراند و بدنبال آن است که عربستان را به یک کشور مهم در خاورمیانه و جهان تبدیل کند، اما فقدان نهادهای مردمی برای مشورت دادن به بن سلمان، بویژه پس از جنایت ترور "جمال خاشقچی" موجب تنزل جایگاه عربستان در سطح جهان شده است.

دستگاه های تبلیغاتی وابسته به آل سعود همواره این گفته را تکرار می کنند که کشورهای منطقه از جمله ایران و ترکیه در صدد به انزوا کشاندن سعودی هستند و همین امر موجب شده است، تهران و آنکارا به ریاض اجازه ندهند که یک نقش محوری در سطح جهان بازی کند، اما شواهد و قرائن نشان از آن دارد که این سردمداران سعودی و در رأس آنها محمد بن سلمان هستند که با تصمیمات بچه گانه، کشورشان را در تنگنا قرار داده اند.»

المجدوبی در پایان نوشت: «می توان گفت که عربستان با سه تصمیمی که محمد بن سلمان از زمان به قدرت رسیدن گرفت، در تنگنا قرار گرفت، این تصمیمات شامل به راه انداختن جنگ یمن می شود که عربستان در آن خسارت های زیادی را متحمل شده است، دوم ترور خاشقچی و سوم تلاش هایی است که ولیعهد سعودی برای شعله ورکردن جنگ های مذهبی به راه انداخته است و آگاه نیست که در نهایت، عواقب آن دامن خود سعودی را خواهد گرفت.»