حرمان


حرمان

???????????? آن هنگام صدای پای تو میان حال خانهٌ ‌ِ دل ام آنسو جفای پرٌ ازغم ات جگرسوز می کنٌد به تصویر ِدوچشم ات که نگاه می کنٌم درمن جنون حس ِتو شهر آشوب می کنٌد آخر چرا با قلب من اینگونهشاعر:فرزاد عرب...فریادفرزاد

????????????
آن هنگام

صدای پای تو میان حال خانهٌ ‌ِ
دل ام
آنسو جفای پرٌ ازغم ات جگرسوز
می کنٌد
به تصویر ِدوچشم ات که نگاه
می کنٌم
درمن جنون حس ِتو شهر آشوب
می کنٌد
آخر چرا با قلب من اینگونه حرمان
کرده ای؟
دارد خطای ِتو ببین چگونه سرکوب
می کنٌد!!
عشقی چنان بود و ببین عشقی چنینی
ساختی!!
هیچ می دانی که تو چه مفٌت دل ام را
باختی؟!!
کجای این دو دوی تو ، بگو که چهارتا
می شود؟
دیوار حرمت که چنین کوتاه ست ، حاشا
می شود؟
پا گذاشتی رو دل ام ، انگار من ام که
مشٌگل ام،!!!
خیال ات تخت من می روم، وقتی که
خوابی،خوشگل ام
برای آخرین کلام ، خوشبخت شوی
بدون ِمن
انگار شدم کابوس تو ، خداکند نبینی
غم...!!!

فریادفرزاد




فصل بهاران میرسد..