کارآفرینی به وقت چرم


سر و کارشان با چرم است. طراحی می‌کنند، ایده هایشان را به روز می‌کنند، هم فکری می‌کنند و هر کدام گوشه‌ای از کار را می‌گیرند تا یک کیف دست ساز چرمی شکل بگیرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، ملاقات با مینا و نیلوفر، خواهرانی که صاحب نشان چرم جوانند کار ساده‌ای نبود. هر روز و ساعتشان پر بود از برنامه ریزی برای رسیدن به کار‌های روزمره کارگاهشان؛ با این حال، صبح یک روز کاری موفق به دیدن و تهیه گزارش از فعالیتشان شدم. در کارگاه شخصی تولید کیفشان در غرب تهران؛ کارگاهی زنانه با کلی آوای کار؛ صدا‌هایی که خبر از رونق کسب و کار می‌داد و اشتیاق برای آماده کردن سفارش مشتری!
وقتی مهارت از تخصص دانشگاهی سبقت می‌گیرد
مینا جوان خواهر بزرگ‌تر است؛ فارغ التحصیل رشته نقاشی و ۳۶ ساله. کسی که بیشترین شادی هایش را در محیط کار تجربه کرده است. خودش این را می‌گوید و اضافه می‌کند: ” به همراه خواهرم و بقیه اعضا کارگاه مدت زیادی را اینجا کنار هم هستیم. از این بابت خیلی خوشحالم؛ اینکه همه خانم هستیم هم باعث شده فضای کاری برایمان راحت‌تر باشد؛ با این حال هیچ وقت در پیشبرد کارهایمان دچار مشکل نشده ایم؛ تجربه به ما نشان داده خانم‌ها در کنار هم می‌توانند بسیار توانمند باشند. “
سر و کارشان با چرم است. طراحی می‌کنند، ایده هایشان را به روز می‌کنند، هم فکری می‌کنند و همراه خانم‌های دیگر هر کدام گوشه‌ای از کار را می‌گیرند تا یک کیف دست ساز چرمی شکل بگیرد. کیف‌هایی با طراحی‌های منحصر به فرد؛ مینا طراح کیف‌های چرم جوان نمونه‌ای از کارهایشان را نشان می‌دهد و می‌گوید: ”این یک کاری است که کناره هایش از چوب استفاده شده. روی آن شعر خیام کار شده و یک قفل سنتی شبیه به قفل صندوقچه‌های قدیمی روی آن نشسته است. “
کیف‌هایی که در این کارگاه تولید می‌شود تلفیقی است از سه عنصر طبیعی چوب و چرم و فلز. با طراحی‌هایی که طبق نیازسنجی مخاطب امروز و تقاضای بازار صورت می‌گیرد. استفاده از خوشنویسی ایرانی در قالب تزئینات فلزی و نقوش سنتی، اصلی‌ترین ویژگی کیف‌هایی است که با نشان چرم جوان تولید می‌شود. نیلوفر توضیح می‌دهد:” اولین بار در بازار سنتی ایران ترکیب چوب با چرم را ما انجام دادیم؛ من خودم نسبت به فرم‌ها و طراحی‌های ایرانی تعصب خاصی دارم و در سوخته کاری‌هایی که روی کیف‌ها انجام می‌دهم از نقوش سنتی ایرانی مثل بته جقه استفاده می‌کنم. نقوش سنتی که روی کیف‌های مدرن می‌نشیند یک کار پست مدرن را می‌سازد که بازار و مشتری‌های امروز ما خیلی آن را می‌پسندند؛ به همین دلیل با این که خیلی از این کار‌ها ممکن است سلیقه شخصی من نباشد، اما به دلیل تقاضای بازار تولید می‌کنیم. اشعاری هم که در قالب خوشنویسی ایرانی روی کیف‌ها استفاده می‌کنیم آثار شعرای بزرگ کشورمان است. “
کیف‌هایی که از طراحی تا تولیدش در این کارگاه انجام می‌شود، حالا بیش از هر زمانی به سلیقه مشتری‌های داخلی و خارجی نزدیک شده. نیلوفر خواهر کوچک‌تر که ۳۲ ساله است و فارغ التحصیل رشته اقتصاد در این باره توضیح می‌دهد:” کار‌هایی که خط نوشته‌های فارسی با اشعار شعرای معروف ما را دارند و معروفند به کالیگرافی به دلیل نوآوری‌های به کار رفته در آن‌ها طرفداران زیادی را جذب خودش کرده. این کار‌ها فرهنگ و سنت ایران را معرفی می‌کند و مشتریانی از دیگر کشور هم که این خط را نمی‌شناسند به خاطر فرم جالبی که خوشنویسی ایرانی دارد این کیف‌ها را از ما خریداری می‌کنند. “
اتاقی در خانه پدری که کارگاه اولیه می‌شود
خواهران جوان کارشان را هجده سال پیش و از یک اتاق در خانه پدری شروع کردند. خواهر بزرگ‌تر یاد می‌کند از آن روز‌ها و اضافه می‌کند: ” قسمتی از اتاقمان را کرده بودیم کارگاه و با هم کار می‌کردیم؛ وقتی دیدیم بستر مناسبی است و می‌توانیم به عنوان یک شغل به آن نگاه کنیم کار را گسترده کردیم. تحصیلات آکادمیک یا آموزش خاصی هم در این زمینه نداشتیم. “
سال‌های پایانی مدرسه برایشان آغاز مهارت آموزی بود. پدر و مادر هم نقش زیادی در موفقیت امروز دخترانشان داشتند. آن طور که مینا تعریف می‌کند: ” مادرم از زمان کودکی نسبت به رشد خلاقیت ما خیلی حساسیت به خرج می‌داد؛ بازی‌های کودکانه‌ای که ما داشتیم بازی‌هایی بود که موجب رشد خلاقیتمان می‌شد. بازی‌های ساده‌ای مثل گل بازی، خمیر بازی و درست کردن کاردستی. “
کیف‌های چرمشان بار‌ها نشان مرغوبیت کالا را از سازمان یونسکو و سازمان صنایع دستی گرفته است. نیلوفر می‌گوید: ” در صفحات شخصی چرم جوان در فضای مجازی درباره طرح و رنگ و اندازه از مخاطبانمان می‌پرسیم و بر آن اساس طراحی می‌کنیم. در واقع این مخاطب است که امروز به ما می‌گوید چه رنگی را دوست دارد. ایده ها‌ی ما این قابلیت را دارند که گسترش. من با طراحی هایم زندگی می‌کنم؛ آن قدر که گاهی در خواب هم مشغول طراحی کیف هستم. خیلی وقت‌ها بیدار که می‌شوم احساس می‌کنم باید دو ساعت دیگر بخوابم که ذهنم استراحت کرده باشد. “
بن بست‌هایی که امیدوارانه پشت سر گذاشتند
برای رسیدن به چنین روزهایی، اما بالا و پایین‌های زیادی را تجربه کرده اند. نیلوفر آن روز‌ها را این طور مرور می‌کند: ” خیلی از ایده‌ها و طرح هایمان که مدت‌ها درباره اش فکرمی کردیم و برایش انرژی می‌گذاشتیم موفق نمی‌شد و شکست می‌خورد؛ همین هم باعث می‌شد برویم سراغ یک کار دیگر، و یک ایده بهتر و طرح دیگری را جایگزین کنیم. “
او به نقش پشتکار در مسیری که پشت سرگذاشته اند اشاره می‌کندو می‌گوید: ” اگر قرار بود پشتکار نداشته باشیم و ناامید شویم، باید کار را می‌گذاشتیم کنار، ولی روز بعد که از خواب بیدار می‌شدیم با خودمان می‌گفتیم که امروز یک روز جدید است و حالا باید به دنبال یک ایده جدید بگردیم؛ دیروز هر اتفاقی افتاده و هر طرحی به موفقیت نرسیده امروز یک طراحی و ایده جدید در راه است. “
دلیل اصلی کم نیاوردن و خسته نشدنشان در این مسیر هم شنیدنی است. خواهر بزرگ‌تر توضیح می‌دهد:” همیشه به این فکر می‌کردیم ما چیزی را درست کردیم و حالا باید پرورشش بدهیم، بزرگش کنیم، باید برایش زمان بگذاریم. ایده پردازی خیلی به کارمان کمک کرد، چون یکی از ابزار‌های این کار خلاقیت است. “
نیلوفر خواهر کوچک‌تر هم معتقد است:” ما باید اول ببینیم چه چیزی را دوست داریم؛ آنجاست که مسیر زندگی به ما کمک می‌کند که چکار کنیم. وقتی من یک چیزی رو دوست دارم خلاقیت هم خودش به وجود می‌آید. نباید به دنبال کپی کردن مسیر دیگران باشیم. “
نیلوفر این را که می‌گوید مینا به یاد کپی برداری از طرح هایشان می‌افتد و حرف خواهرش را این طور تکمیل می‌کند: ” اتفاقا زمانی که کارت را کپی می‌کنند تو باید خوشحال باشی؛ چون کارت یک جنبه مثبت به اسم خلاقیت دارد و می‌توانی یک کار جدید تولید کنی وایده پردازی جدید داشته باشی. به همین دلیل هر زمانی که کار ما را کپی می‌کنند ما می‌رویم دنبال یک مجموعه کار جدید و یک ابتکار جدید در کارمان ایجاد می‌کنیم. “
خواندن سرگذشت آدم‌های موفق، ترس از شکست را از همان نوجوانی در وجود این دو خواهر از بین برده. نیلوفر می‌گوید:” خیلی‌ها وقتی کلمه شکست را می‌شنوند فکر می‌کنند همه چیز باید نابود شود، ولی من معتقدم که شکست می‌تواند دکمه‌ای برای پرتاب به سوی موفقیت باشد؛ به شرطی که پشتکار داشته باشیم و ناامید نشویم؛ ناامید نشدن خیلی مهم است. “
شیرین‌ترین بخش هم صحبتی با این دو خواهر همین بود. تعریفشان از شکست و تقابلشان با ناملایمات کاری که هر بار دریچه‌ای تازه رو به موفقیت بر رویشان گشوده. نیلوفر اضافه می‌کند:” برای من شکست همیشه یک مانعی بوده که متوجه بشوم حتما مسیرم یک کوچه دیگر است؛ بن بستی برای من وجود ندارد. “
پول توجیبی‌هایی که سرمایه شروع کار می‌شود
با سرمایه‌ای که حاصل جمع کردن پول توجیبی هایشان بوده کار رو شروع کردند. نیلوفر به یاد می‌آورد:” زمانی که کار را شروع کردیم پنجاه هزار تومن داشتیم؛ و تا الان هیچ سرمایه‌ای از پدرمان نگرفتیم؛ تمام سرمایه‌ای که امروز داریم از کارکرد خودمان بوده؛ کم کم جمع شد یعنی هر چه کار فروختیم مواد اولیه خریدیم و تولیدمان را بیشتر کردیم تا مجموعه به اینجا رسید. “
از همان ابتدا در خلوت خواهرانه شان و در دل کار رویا پردازی می‌کردند. این را از صحبت هایشان می‌شود فهمید وقتی مینا تعریف می‌کند: ” خیلی وقت‌ها من و نیلو با هم صحبت می‌کردیم که باید یک کارگاه با تعدادی هم کار داشته باشیم و اطلاعاتمان را به آن‌ها انتقال بدهیم و در بازار طراحی کیف و کفش صاحب سبک و صاحب نظر شویم. امروز خدا را شکر این اتفاق افتاده است. “
رؤیاهایشان هر چند امروز به واقعیت تبدیل شده، اما انگار تازه مقدمه رؤیا‌های بزرگ‌تر شده:” قطعا این انتهای کار نخواهد بود. “ این را نیلوفر می‌گوید و ادامه می‌دهد:” به این دلیل که مجموعه ما و طراحی‌های ما این پتانسیل را دارد که در سطح جهان مطرح شود؛ کما اینکه در حال حاضر هم کار‌های ما به چندین کشور صادر می‌شود؛ ولی تصویر و هدفی که من دارم خیلی بزرگ‌تر از این حرف هاست؛ رقابت با برند‌هایی که در سطح جهان معروف هستند؛ این ایده را هم دور نمی‌بینم، چون ما تمام آن چه حدود ده پانزده سال پیش برای خودمان هدف قرار داده بودیم به مرور زمان محقق شد. پس به هدف‌هایی هم که امروز برای آینده داریم قطعا خواهیم رسید. “
تولیدی چرم جوان هشت سال است علاوه بر این دو خواهر برای دیگران هم منبع درآمد خوبی ایجاد کرده. خانم علوی یکی از شاغلان در این کارگاه می‌گوید: ” من هشت سال است با خواهران جوان کار می‌کنم و امروز می‌توانم صفر تا صد درست کردن یک کیف را انجام بدهم. “ مینا عباسی دختر جوان دانشجویی که اینجا شاغل است هم می‌گوید: ”سه ساله اینجا کار می‌کنم و بیشتر کار‌ها را کامل بلدم یعنی می‌توانم یک کیف کامل درست کنم؛ هم یک مهارت دارم و هم هزینه تحصیلم را خودم می‌پردازم. “
مینا و نیلوفر همه واژه‌هایی را که ابزار رسیدن به موفقیت است در عمل به کار بسته اند. مینا می‌گوید: ” معتقدم که اگر یک مقدار صبوری به خرج بدهیم، یک مقدار تمرکز روی هر کاری داشته باشیم، قطعا می‌توانیم کار را یاد بگیریم؛ اما موفقیت حسابش جداست. برای موفق شدن به ممارست، صبوری، پشتکار و خلاقیت نیاز داریم. “
هجده سال از روزی که این دو خواهر با پول توجیبی هایشان این کار را شروع کردند می‌گذرد. حالا آن‌ها آن قدر حرفه‌ای شده اند که با همه بالا و پایین‌های بازار توانسته اند به ثبات خوبی در کارشان برسند. آن قدر که همیشه تقاضای بازار و سفارش مشتری بیش‌تر از تولیدات آن‌ها بوده. تولیدی چرم جوان همان جایی است که مهارت از تخصص دانشگاهی سبقت گرفته.

روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

این تلویزیون با فرمان صوتی کنترل می شود