بی تو ...


بی تو ...

بی تو می خشکد من اندامم بی تو باغِ چشمِ من خاموش تنها می شود مرغِ دلم, بی بال شکسته بغضِ من بی تو از غم می شود لبریز به جای دستِ پر مهرت پدر! آه ای پدر! چنگِ دلتنگی به دامانم زینب زرمسلک...



بی تو می خشکد من اندامم
بی تو باغِ چشمِ من خاموش
تنها می شود مرغِ دلم, بی بال
شکسته بغضِ من
بی تو
از غم می شود لبریز
به جای دستِ پر مهرت
پدر!
آه ای پدر!
چنگِ دلتنگی به دامانم

زینب زرمسلک صبا
18 بهمن 1387

هنوز آتش هجرت از 14 آبان 1385 شعله ور است...



شعر گم شده