اون قدیما خونه مادربزرگ و سحرهای ماه رمضون اینطوری بود !
یادش بهخیر سحرهای ماه رمضان که خوابم میآمد و صدای دعای سحر و برخورد قاشق و بشقاب، وسوسهام میکرد از سفرهی سحر عقب نمانَم ...
اون قدیما خونه مادربزرگه و سحرهای ماه رمضون 😍🌹
یادش بهخیر سحرهای ماه رمضان
حال و هوای ماه رمضان جور عجیبی دلنشین است.
آدم یاد کودکیاش می افتد؛
یادِ سادگی آن روزها
یک سفرهی بی ریا،
یک جمع صمیمی،
و یک عالمه اشتیاق و بی تابی.
دلم برای آدم های ناب آن روزگار تنگ شده؛
برای تمام حال خوبی که داشتیم،
برای هرچیز کوچکی که دنیایمان را قشنگ تر می کرد .
آخ که یک استکان چای و خرما موقع افطار چقدر می چسبید!
یادِ تمام روزهای نابی که گذشته،
یاد تمام دلخوشیهایی که بر نمیگردند،
یاد صفا و صمیمیتی که دیگر نیست؛
به خیر