فعل معاصر

زنانِ شعر سیاسی، زنان آزادی
زنان رد شده از مرز های الحادی
زنان فعل معاصر، زنان استقلال
زنانِ پرسه زدن در طراوت و شادی

فرار کردن از آن دختر پریروزی
هوای تازه دمیدن به جان پیروزی
عبور از وسطِ گله ی تحجرها
زمان تازه شدن با زنان امروزی

اگر چه صبح زمستان هواش تاریک است
همین که تن نسپردی، سزاش تبریک است
سپیده می دمد اینجا دوباره، می بینی
که روز خوب رهایی چقدر نزدیک است

محمدحسین ناطقی