پشتِ پردهِ راز


پشتِ پردهِ راز

گویی که جان ندارد، بی عشق زندگانی بی عشق زندگانی، مرگ است در جوانی نا محرمان چه دانند، از پشتِ پرده ی راز آنچه که بی نشان است، از دیده هم نهانی در راهِ جاودانان، بی رنج کی...

گویی که جان ندارد، بی عشق زندگانی
بی عشق زندگانی، مرگ است در جوانی
نا محرمان چه دانند، از پشتِ پرده ی راز
آنچه که بی نشان است، از دیده هم نهانی
در راهِ جاودانان، بی رنج کی توان رفت
با رنج و غم هویداست، آن راهِ بی نشانی
ای عاقل و جهان بین، از باده بهره بِستان
بی باده عمر بادی ست، بر رَهگذارِ فانی
دنیا تضادِ فهم است، با چشمِ علم و منطق
بی دل نمی توان یافت همدرد و هم زبانی
این جویبارِ هستی، بیهوده در گذر نیست
هر ذره اش سؤالی ست در برگِ اِمتحانی
در ترجمانِ هستی ذرّاتِ عشق جاری ست
بی آن نه راست گردد، این هستِ جاودانی
محبوبِ دل کجایی، بگشای در به روی اَم
تا زان بهارِ بی غش، جان گردد اَرغوانی
ای کاش عمرِدنیا، یک ذرّه می شد از مهر
آن را چو هدیه ی عشق، می داد مهربانی ( مقصود )



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


این خواننده معروف باعث جدایی مهستی از همسرش شد / داستان خیانت به او چه بود؟! + عکس ها