ریزه کشکول19


ریزه کشکول19

سر راست خدا را بی پرده دوست داشت پرده های پنجره بر کند وریخت .............. ضرب عشق داس شیرین را ببین فرق فرهاد می کند حفره های کنده عشق بیستون ها می کند ............. کاریکلماتور...

سر راست

خدا را
بی پرده دوست داشت

پرده های پنجره
بر کند وریخت

..............

ضرب عشق

داس شیرین را ببین
فرق فرهاد می کند


حفره های کنده عشق
بیستون ها می کند

.............

کاریکلماتور


ارز درز

درز عرض کرد


.............


پرواز

نشسته بودند
رو صندلی

مرد : دراز نشده ، دراز بکشیم ؟

زن: چی
کنار هم
چرا ؟

: تمرین کنیم ،شاید .......
: نه زودِ ،تمرین لازم نیست ، سر وقت
: شاید شد ها
: با هم
: خدا نکند
: یکدفعه بد نیست ،مثل خوابیدن

: می ترسم ،
با تو بودن را دوستم دارم ،ولی نه اینطور

:فقط بازی ،مثل کودکی ها ،
: برای دل تو قبول

: کجا خوبه
: روی تخت
: نه آنجا که جای خوابِ ، روی زمین ،نه اصلا بریم حیاط
: کار خوبی نیست آخه در و همسایه ببیند ....
: تا ببینند تمرین تمام

: کار عجیب وغریبی است ولی ....
: عالی ، بریم زود


.......

چهار ساعت بعد
همسایه : الو اورژانس ............

یاداشتِ پرواز پدر و مادر دوستی بود با کمی پردازش



تصاویر | سریع‌ترین 0 تا 100 خودروهای زمین