همدرد


همدرد

پس از یک دوره دشوار ؛همدرد وقتی آمدم دنبالت؛ در آغوشت می افتم، همدرد عشق و خانواده؛ برایت چشم انتظاری مکشن برای لحظه آمدن، ودیدار تو؛ همدرد چه صبح تیره وتاری است؛ قوی باش دلتنگی می‌آید ،چشم...

پس از یک دوره دشوار ؛همدرد
وقتی آمدم دنبالت؛ در آغوشت می افتم، همدرد

عشق و خانواده؛ برایت چشم انتظاری مکشن
برای لحظه آمدن، ودیدار تو؛ همدرد

چه صبح تیره وتاری است؛ قوی باش
دلتنگی می‌آید ،چشم انتطاری گریه، گیتار؛ همدرد

خدا: هزاران ماهی افتادند، در ساحل، کمک کن
جوانی تباه شد؛ جوانی کی شود، تکرار

چرا حس میکنم، امشب نبضت کندتر می‌زد
روزهای خودت را بشمار، برای پاکی ،همدرد .

دعا کن؛ بچه‌های انجمنی، پاکی همدردها
روزی بغل گیرم؛ در کلاس naتو را بین همدردها

همدرد قوی باش؛ این سختی طوفان بگذری
همدرد، پشت این طوفان باد شدید: آرامش میرسی



مقدمه