کرخه نور


کرخه نور

نیمه شب اندر سکوت خویش بود اسمانش صاف و با رنگ کبود می درخشید اختران در بیکران در فضای بی کران اسمان اسمان پر نور و بی ابر وسحاب از رخش افتاده بود گوئی حجاب ماه بدر چون هور می خندید به ما گشته...

نیمه شب اندر سکوت خویش بود
اسمانش صاف و با رنگ کبود
می درخشید اختران در بیکران
در فضای بی کران اسمان
اسمان پر نور و بی ابر وسحاب
از رخش افتاده بود گوئی حجاب
ماه بدر چون هور می خندید به ما
گشته بود ما را چراغ راهنما
ناگهان بشکست سکوت نیمه شب
قلب دشمن ها فتاد بر تاب وتب
صوت تکبیر دلیران شد بلند
دشمن بیچاره را از جای بکند
حمله جانبازان جان افرین
بر زدند خود را میان خار و مین
پای خویش کردند فدا در راه دین
ره گشادند و خون فشاندند بر زمین
از سه جبهه حمله ها شد بی امان
رود خون بار دگر گردید روان
جبهه ها فتح گشت و کرخه شد رها
از وجود دشمنان بی خدا
عده ای گشتند شهید در راه حق
در زمان فتح رود قبل از شفق
از خطر ها جان بدر بردم چرا
چون نبودم خط شکن در جبهه ها




در خوزستان دو تا رود کرخه وجود دارد یکی پر اب است وان دیگری در زمان جنگ ابی بسیار کم داشت ان را کرخه کور می گفتند شاید الان ها خشک شده باشد در زمان ازادی ان منطقه که کرخه کور خط مقدم شده بود مهندیسی قبل از حمله به ما تعلیم می داد و می گفت این ایه را بخوانید که در امان باشید که فهمیدیم خدا بیامرز خودش در ان حمله شهید شده است اسم کرخه کور را بنام فامیلی او که نور بوده کرخه نور تبدیل کردند حالا نه می دانم به کدام اسم بیان می کنند





اینجا ها