رباعی ها


رباعی ها

سوگندنامه: سوگند به جان که در جهان نیست جز او غمخوار من است و غیر جان نیست جزاو غم در دل ما له کهکشان دارد راه سوگند خورم که غیر جان نیست جز او. ( ش،ک کاظمی) سوگند عشق و آنکه بر دارم کرد...

سوگندنامه:
سوگند به جان که در جهان نیست جز او

غمخوار من است و غیر جان نیست جزاو

غم در دل ما له کهکشان دارد راه

سوگند خورم که غیر جان نیست جز او.
( ش،ک کاظمی)

سوگند عشق و آنکه بر دارم کرد
خود بود طبیب اگر چه بیمارم کرد.
مجنون شدم و شیفته ی قامت دوست.
دلدار من آن بود که دلدارم کرد.
( ش، ک شهرام)

سوگند به خلوتی که با دل کردم.
دل در تب و تاب من تحمل کردم.
دل در تب و تاب و من ولی بی تابم.
در تاب و تبم از آنچه با دل کردم
( ش،ک شهرام)

سوگند به قامت قیامت تاثیر.
با آمدنش جهان رهد از زنجیر.
نوریست زانوار خدا می آید.
شمشیر علی بدست و بر لب تکبیر
(ش،ک،)شهرام

سوگند به عشق و با ملک بودن ما.
در خلد برین دمی نیاسودن ما.
گر کوس سفر زنند باری دیگر.
آن لحظه بهشت و راحت آسودن ما.
( ش.ک) شهرام

سوگند به سوز آتشینت ای عشق
یا یاد بهار دلنشینت ای عشق
در خاطرمن خاطره ات تازه شده
یک بوسه ،کلام دل نشینت ای عشق.
( شهرام،ک)

ش کاظمی:
بهار دلنشینی خاطرت هست؟

همان تنها نشینی خاطرت هست؟

بیاد خاطرات روز وصلت؟

دمی بالا نشینی خاطرت هست؟
(شهرام، ک)

سوگند به خلوتی که با دل کردن.
دل در تب و تاب و من تحمل کردم.
دل در تب و تاب و من ولی بی تابم.
در تاب و تبم از آنچه با دل کردم.
ش،کاظمی( ش،ک)

برگ برگ عمر را بر باد باورها زدم
باورم را دوش بر دریایی از غمها زدم
غم نمی دانست حالم حال من را آب داد
حالیا نالم که دل را بر کف دریا زدم
کاظمی( ش، ک)


سوگند به شب هزار و یک راز و نیاز
با جوشن و صد هزار دل ذکرو نماز
از لطف خدا و چهارده معصومش
درهای بهشت باز و رحمت آغاز
کاظمی ( ش، ک)

سوگند به عشق و آنکه بر دارم کرد
خود بود طبیب اگر چه بیمارم کرد
مجنون شدم و شیفته ی قامت او
دلدار من آن بود که دلدارم کرد
کاظمی (ش،ک)


سوگند به فریاد و سکوت ماهت
فریاد بدون واژه و گاه گاهت
در مُهر سکوت مٕهر ماهت پیداست
فریاد بزن هرآنچه شد دلخواهت
(ش، کاظمی)



اشتیاق