سکوت
در دل زمان گرفتار و محکوم به سکوتم دیوارها کشیده میشوند و فریاد میکشند مرا به چالشی ناخواسته دعوت میکنند اما من در سکوت حقایق را میبینم نه در هجمه های بیرحمانه و هیاهو سکوت مهر...
در دل زمان گرفتار
و محکوم به سکوتم
دیوارها کشیده میشوند
و فریاد میکشند
مرا به چالشی ناخواسته
دعوت میکنند
اما من در سکوت
حقایق را میبینم
نه در هجمه های
بیرحمانه و هیاهو
سکوت مهر تٲئیدیست
بر تفکر و تٲمل
هدیه ایست
از سوی خداوند منّان
بر بندگان شتاب زده
در تصمیمات سرنوشت ساز
در برهوتم
تنهام، امًا
محتاج سکوتم
به هرجا مینگرم
خالیست، امّا
نگران نیستم و خیالی نیست
تفکر میکنم
در خلوتم، امّا
تزلزل نیست در ذهن من پیدا
حال عجیبی دارم
جالب است امّا
مانده ام در بیکسی تنها
همه جا ساکت
پر از آرامشم، امّا
هنوز باور ندارم این حس زیبا را
هیچیک
پ ن:
در شلوغی ام
سکوتی نیست
پریشان نیستم
حتی مُشوَّش، امّا
دچار تردیدم، نمیدانم چرا
بی اساس است این تردید
ثبات را حس میکنم، امّا
هنوز شک دارم
به این تشکیک بی تشدید.