نارسیسمی ها


نارسیسمی ها

نارسیسمی ها مرا احمق ترین پنداشتند، آن زمان که جای خود را در دل من داشتند نارسیسمی ها مرا کِی بهر خود می خواستند؟ در دل من درد های بی دوا را کاشتند نارسیسمی ها دلم را هیچ دیدند و مرا با تمام...

نارسیسمی ها مرا احمق ترین پنداشتند،

آن زمان که جای خود را
در دل من داشتند

نارسیسمی ها مرا کِی بهر خود می خواستند؟

در دل من درد های بی دوا را کاشتند

نارسیسمی ها دلم را هیچ دیدند و مرا

با تمام سادگیهایم چه خر پنداشتند

روی تل صبر های دردناک این دلم،

پرچمی از افتخارو اقتدار افراشتند

آنچنان از خنجر مکار و تیزاب زبان،

لطفها بر این دل صدپاره ی من داشتند

نارسیسمی ها که من را از درون پاشیده اند

از من و آرامشم بر جان خود انباشتند

شاعر مهتاب پرشاد
از دفتر مهواژه
سایت شعر نو







کلاف عشق