شور و شوق


شور و شوق

آمیزه ای از شور و شوق کودکی دارم چون قطره ای که بر دل آینده می بارم دریایی از احساس های خیسم و یکسر بر شانه های ساحلی وحشی، وفادارم احمق ترین عاشق، که درگیر وفا بودم دیوانه، اما، ساده و بی ادعا...

آمیزه ای از شور و شوق کودکی دارم
چون قطره ای که بر دل آینده می بارم
دریایی از احساس های خیسم و یکسر
بر شانه های ساحلی وحشی، وفادارم

احمق ترین عاشق، که درگیر وفا بودم
دیوانه، اما، ساده و بی ادعا بودم
در منجلابی که خیانت موج میزد هم
با چشم بسته،در پی بوی وفا بودم

من احمقانه پای عشق تو، نشستم، یار
بر اعتماد رفته از دست ...از سر اجبار
بی رحمی ات را دیدم و چشمان خود بستم
این عشق مرده، بی هدف را، کم بکن انکار.

در خانه ای که ساختم، نامردمی می تاخت
انگار عاشق بر نگاه عاشق اش می باخت
دروازه ی تاراج بود و ، رهزن احساس
اویی که نام عشق را در سینه اش می ساخت





موج‌های نامهربانی