زمین دلگیر


زمین دلگیر

زمین دلگیر ز ادمهاست ز آدمهای بی بنیاد ز آنانی که به مسلکی، بیگانه اند با عشق ز آنانی که عشق را با سنگ تکفیر میکوبند بجز راهی که خود دارند، دگر راهی نمیجویند زمین افسرده از این نامرادیهاست نمانده...

زمین دلگیر ز ادمهاست
ز آدمهای بی بنیاد
ز آنانی که به مسلکی، بیگانه اند با عشق
ز آنانی که عشق را با سنگ تکفیر میکوبند
بجز راهی که خود دارند، دگر راهی نمیجویند
زمین افسرده از این نامرادیهاست
نمانده نغمه عشقی و درگیر تعصب هاست
چرا باید چنین تدبیر یا قانون روا باشد
من به هر آیین و مسلک
که کس را از عشق بازدارد
گشته ام منفور و محزون
من از این رنگ زمانه گشته ام خسته
سر تسلیم به هر آیین و مسلک نیاوردم فرود
نتوانم در این عرصه بمانم بوف کور
بدنبال هوایی تازه از عشق میگردم
هوایی مملو از شور و نشاط
هوایی آبی و دشتی سبز
من هنوزم در پی،
آیین و مسلک عشق میگردم




دست های سپیده