دل zwnj;مُردگان


دل zwnj;مُردگان

ما که دل چون سنگ می‌پَروَرده‌ایم بگریستیم ما که عمری اشکِ خود جمع کرده‌ایم بگریستیم گریه گر خیسانده رخساری ز این بیچارگان ما که از رخوت دِگر دل‌‌مرده‌ ایم بگریستیم بعدِ آن روزی که رحمت شد میانِ ما...




شور دل