باور اکبر ثبوت این است که دیگران باید مروج فرهنگ ما باشند نه خودمان


باور اکبر ثبوت این است که دیگران باید مروج فرهنگ ما باشند نه خودمان

احمد تمیم‌داری در بزرگداشت اکبر ثبوت گفت این‌استاد برخی آثارش را به پژوهشگران هندی‌ و پاکستانی‌ می‌داد منتشر کنند و باور داشت دیگران باید مروج فرهنگ ما باشند نه خودمان.

‌به گزارش خبرنگار مهر، هفتصد و نود و سومین شب از شب‌های بخارا با محوریت بزرگداشت اکبر ثبوت دیروز یکشنبه ۲ دی در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

این نشست با سخنرانی احمد تمیم‌داری، اکرم ارجح، محمدرضا نوراللهیان، آزاده ثبوت، محسن دریابیگی و علی دهباشی همراه بود.

احمد تمیم‌داری اولین‌سخنران این‌نشست بود که از سال‌های آشنایی و دوستی با اکبر ثبوت یاد و از دانش و حافظه وی در اشعار عربی، اشعار فارسی، اطلاعات و علوم اسلامی، فلسفه جدید و قدیم، تاریخ اسلام و تاریخ ایران و… تمجید کرد و تغییر رشته خود از ریاضی و جامعه شناسی به ادبیات فارسی را تحت تأثیر سخنوری و حافظه اکبر ثبوت در دیداری که جوانی داشتند دانست.

وی درباره کتاب‌ها و دروسی که نزد ثبوت خوانده توضیح داد و از کتاب‌های مبادی العربیه، منطق فارسی و عربی، کشف المراد، انوار التنزیل و اسرار التاویل بیضاوی، اشارات ابن سینا، کتاب ارزش میراث صوفیه عبدالحسین زرین‌کوب، گلشن راز و مقدمه کیوان سمیعی و مقدمه فصوص الحکم ابن عربی، تاریخ ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام و… نام برد و تحلیل‌های او را ستود.

این استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه سخنانش ضمن خواندن بخشی از اشعار عربی که از او آموخته بود، گفت: تشویق‌ها و تدریس استاد ثبوت انگیزه من در تحصیل ادبیات در دانشگاه و خارج از دانشگاه بود. او در مسجد شیخ علی پشت نوروز خان آنچه را که درس گرفته بود می‌توانست درس بدهد. در مسجد صاحب الزمان بوذرجمهری، در مدرسه شاهچراغی و منزل پدری و بعدها منزل خود استاد ثبوت، تدریس در دانشکده علوم اجتماعی و… او هرگز انسان متکبری نبود و هرگز ادعای استادی نکرد. چیزی که من از ایشان یاد گرفتم این بود که قبل از درس دادن حتماً مطالب را می‌نوشت، با وجودی که تسلط کامل به مباحث داشت و اگر دانشجویان درخواست می‌کردند این نوشته‌ها را در اختیار آنها قرار می‌داد. جناب ثبوت اصلاً طالب شهرت نبود. وقتی که در هندوستان و پاکستان بود بارها دیدم ایشان مطالبی را می‌نوشت و به اساتید دیگر می‌داد که به نام خودشان منتشر یا سخنرانی کنند. وقتی به او اعتراض کردم گفت ما در یک کشور خارجی باید کاری کنیم که دیگران مروج فرهنگ ما باشند، نه ما خودمان خودمان را جلوه بدهیم. در هند و پاکستان کتاب‌های زیادی را چاپ کرد و وقتی من برای مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان اعزام شدم ۳۶ کتاب زیر چاپ بود، که من هم سعی کردم به همان شکل کار را ادامه بدهم.

میراث فرهنگی ما در سرزمین‌های شبه قاره

تمیم‌داری در ادامه گفت: ما میراث فرهنگی زیادی در سرزمین‌های شبه قاره داریم، در ادبیات فارسی، ادبیات عربی، علوم اسلامی، شعر و نثر فارسی، و… جناب ثبوت معتقد بود اول باید اینها را اول به دقت شناسایی کنیم، دو سعی کنیم از آنها نگهداری کنیم، سه سعی کنیم آنها را به چاپ و نشر برسانیم. آنجا مرکزی بود که در سال ۱۳۴۹ تأسیس شده بود و حدود ۳۵ هزار نسخه خطی در آنجا بود؛ ۱۵ هزار نسخه خطی ارزشمند داشت که بعدها به ۲۰ هزار هم رسید ولی متأسفانه بعدها فعالیت این مرکز متوقف شد.

وی با تاکید اکبر ثبوت بر دانستن تاریخ ایران و دانستن تاریخ صدر اسلام و ورود آن به ایران، گفت: ما باید این تاریخ را طوری تدریس و تحقیق کنیم که با عقل و واقعیات مطابق باشد و بتوانیم در دنیا به فرهنگ خودمان افتخار کنیم. در مباحثات با افرادی که مسلک‌های مختلف داشتند این نکته را مهم می‌دانست و این معیار و ملاک را داشت که آن مکتب و آن مسلک نظرش درباره مسائل اجتماعی و عدالت چیست؟ اگر در این مکتب به این مفاهیم پرداخته می‌شود نمی‌توان فرد را از عقیده اش برگرداند. او با روایتی از عدالت امیرالمومنین سخنان خود را به پایان برد.

سخنران بعدی این‌جلسه اکرم ارجح بود که از همکاران ثبوت در دانشنامه جهان اسلام است، سخنان خود را دو بخش کرد تا تصویری از سه دهه حضور او در دانشنامه ارائه کند.

وی پس از معرفی مختصری از این دانشنامه گفت: این دانشنامه در سه گستره زمانی، جغرافیایی و موضوعی به مسائل مختلف می‌پردازد و مداخل متنوعی دارد. مداخل کوتاه و بلند اصطلاحات و موضوعات مختلفی را در بر می‌گیرد، مانند تاریخ، عرفان، فلسفه، کلام، هنر، فقه، تاریخ اجتماعی، تاریخ علم و شاخه‌های مختلف تاریخ. آقای ثبوت مشاور اصلی گروه عرفان و فلسفه است اما تمام گروههای دیگر به او مراجعه می‌کردند و در آن نکات مشکل و غامض و چالشها از او مشاوره می‌خواستند. در واقع اگر بخواهیم بگوییم آقای ثبوت کجاست؟ باید بگویم در سطر سطر آن نوشته‌ها که مسائل پیچیده مطرح شده و دیده نمی‌شود چون حل شده است. سعدی می‌گوید «نگهدار فرصت که عالم دمی است/دمی پیش دانا به از عالمی است»

این‌پژوهشگر در ادامه گفت: ما با دانا برخورد کردیم و این فرصت را غنیمت دانستیم. تسلطی که او به نسخ خطی دارد، در متون مختلف مسائل تاریخی که با یک ریز بینی و روشنگری خاصی به تحلیل مسائل می‌پردازد، حافظه عجیب او چشمگیر است و با این حافظه و با آن دانایی در تطبیق و تحلیل مسائل نکاتی رو بیرون می‌کشد که اصلاً فکر نمی‌کنی و اصلاً در هیچ کتابی پیدا نمی‌کنی. بخشی از اطلاعات و دایره فکری او مربوط به تجارب شخصی اس است که داشته است و در فضاهای مختلف آموزشی در این چند دهه حضور داشته، در دانشگاه‌های ایران، در حوزه‌های علمیه ایران، در حوزه‌های نجف و… و نکاتی که می‌گوید خیلی جذاب و شنیدنی است؛ از تاریخ معاصر سیاسی، از تاریخ روحانیت، از تاریخ آموزش، از مدارس، از کتاب شناسی و نکات ظریفی که در این متون هست، تبحر خاص و تسلطی که بر ادبیات دارد، حتی اگر یک جلسه‌ای را نقل می‌کند، شعری که در آن جلسه قرائت شده به یاد میاورد و در همه آنها هم حتی به شوخی یک نکته‌ای و ظرافتی را مطرح می‌کند.

ارجح گفت: انسانیت و عطوفت و مهربانی به مشاوره علمی و تسلط او اضافه می‌شود. هیچ وقت چیزی را رد نمی‌کند، اگر سوالی داشتی باشی. من همیشه یکی از مراجعین به ایشان بودم در سال‌های مختلف، در مباحث فقه و تاریخ و عرفان و فلسفه و… و اگر بعضاً نکته‌ای را به یاد بیاورد فردا تماس می‌گیرد و ادامه می‌دهد؛ انگار باید شما را تا سرمنزل مقصود برساند تا خیالش راحت بشود. این احساس مسئولیت آن دانایی است که سعدی می‌گوید، و در وجود استاد ثبوت کاملاً تبلور یافته. دانایی معرفت و انسانیت این بخشی از حضور ایشان است.

سخنران بعدی این‌مراسم لطف‌الله میثمی بود که با اشاره به سال‌های فعالیتش در مطبوعات گفت: در این مدتی که ما نشریه را اداره می‌کردیم یکی از همکاران عزیز ما آقای ثبوت بود، من بارها به منزلشان می‌رفتم و گفتگو می‌کردیم و ضبط می‌کردیم و مطالبش در نشریه منتشر می‌شد. آخرین کاری که در دست اقدام دارد راجع به فلسطین است که قرار است چاپ شود و خیلی کار خوبی است. من همیشه از گستردگی دانشش استفاده می‌کردم. او ضمن اشاره به کتاب ثبوت درباره آخوند خراسانی و تلاش‌های ایشان و بزرگان دیگر برای قرارگیری عدالت در مبنای فقه، به تلاش‌های خانواده آقای ثبوت بخصوص دختر او که در جریان فلسطین و از حقوق فلسطینی‌ها دفاع می‌کنند افزود: امیدوارم این چهره‌های درخشانی که در ایران هستند قدرشان دانسته شود.

محمدرضا نوراللهیان هم با بیان اولین آشنایی با اکبر ثبوت در سال ۱۳۶۶ در پاکستان که تا امروز و قریب به چهل سال ادامه یافته، به دقت او در شناسایی کتاب‌ها اشاره کرد که ۹ جلد کتاب خاص را از نسخه‌های خطی درخواست کرده بود.

وی افزود: بزرگان می‌گویند إیاکم أن تجلسوا فی الأسواق إلا عند زرَّاد أو ورَّاق (در بازارها ننشینید مگر نزد سلحشوران و سلاح داران یا آنان که با کتاب سر و کار دارند) رئیس جدید کتابخانه ملی که توسط رئیس جمهور انتخاب شد، گفت اولین کاری که من می‌کنم، باید برویم خدمت استاد ثبوت و دعوت کنیم که دو مرتبه قدم رنجه کنید و بیایید. و تشریف آورد، گفتیم برای شما یه اتاقی در فلان طبقه با ویژگی‌های فلان آماده کردیم؛ گفت نه نه! همان اتاقی که آقای سید جعفر طباطبایی هستند و آقایان دیگر… همانجا! گفتیم آخر آنجا درس و بحث و مطالعاتتان؟ گفت نه! من همانجا می‌مانم.

وی در ادامه سخنانش خاطراتی از محمود حکیمی و کتاب اکبر ثبوت درباره آخوند خراسانی و اهمیت عدالت در اداره جامعه‌ای متکثر مانند ایران بیان کرد و با ذکر روایتی از عدالت مولا علی علیه السلام با این دو بیت سخنش را به پایان برد: «گرچه عرب زد چو حرامی به ما/داد یکی دین گرامی به ما

گرچه ز جور خلفا سوختیم/ز آل علی معرفت آموختیم»

در ادامه نیز آزاده ثبوت دختر اکبر ثبوت و فعال در حوزه حقوق فلسطین سخنانی درباره سلوک و دیدنداری پدرش گفت.

محسن دریابیگی نیز در سخنان کوتاهی درباره مقام علمی و فروتنی و اخلاص ثبوت صحبت کرد.

آخرین سخنران برنامه هم اکبر ثبوت بود که گفت: «من همه عبرتی از باختن دیروزم/تو همه غیرتی از یافتن فردایی» همیشه دنبال فرصتی بودم که از کسانی که بر گردن من حقوقی دارند یادی کرده باشم. از پدر و مادرم از همسرم و فرزندانم، دوستان و آشنایان و استادان بسیار بزرگواری که در تعلیم و تربیت من بالاترین نقش رو داشتند و شاگردی در محضر آنها برای من نه تنها موجب بالاترین افتخار بوده، بلکه اصولاً هم بالاترین نعمتی است که خدای تعالی به من ارزانی داشت. استاد ابوالحسن شعرانی، استاد محمد تقی آملی، استاد مهدی الهی قمشه‌ای، استاد محمود شهابی، استاد عبدالعظیم جواهر، استاد مرتضی مطهری، استاد علی اکبر برقعی، استاد شیخ بزرگ، استاد شیخ حسین حلی، استاد میرزا باقر زنجانی… همین‌طور تا برسیم به استادان بسیار بزرگواری که در دانشگاه از محضر اونها بهره مند شدیم، استاد دکتر غلامحسین صدیقی، استاد دکتر امیرحسین آریان پور، استاد دکتر کریم سنجابی، استاد دکتر امیر ناصر کاتوزیان، استاد دکتر یحیی مهدوی، استاد بزرگوار سید محمد علی میرفخرایی. آنچه که برای من جای تأسف دارد این است که میبینم به قول حافظ نیست در شهر نگاری که دل از ما ببرد. چرا حوزه امروز، دانشگاه امروز، دیگه آن خبرهایی که ۶۰ سال پیش تویش بود، الان نیست؟

ثبوت در ادامه ضمن تأسف از قدر ندیدن اهل فرهنگ و قدرناشناسی اصحاب قدرت فقیه مانند محمد مشکات را مثال زد که تمام ثروت اجدادی را در راه خرید نسخه‌های خطی صرف کرد و آنها را به دانشگاه تهران اهدا کرد و به این ترتیب کتابخانه دانشگاه تهران را بنیان گذاشت. سپس به شیوه علمای بزرگی چون سید رضی و سید مرتضی در قدرشناسی از مقام علمی حتی از یک غیر مسلمان اشاره کرد و ابراز امیدواری کرد اهل فرهنگ قدر بیشتری ببینند.

در پایان مراسم نیز متن تقدیرنامه ارسالی غلامرضا امیرخانی رئیس کتابخانه ملی ایران قرائت و این تقدیر نامه به استاد اکبر ثبوت اهدا شد.



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

توضیحات فرزند سعید راد درباره بیماری او