مشاور شورای عالی جنگل و عضو پیشین این شورا درباره عملکرد عیسی کلانتری در حوزه محیط زیست طبیعی طی یک سال حضورش در این سازمان به خبرنگار مهر گفت: این یکسال پر از دغدغه و مصیبتهای محیط زیستی از بس سخت گذشت که انگار صد سال پیش بود وقتی اسم کلانتری بطور غیر رسمی از کانالهای به عنوان رئیس منتخب محیط زیست مطرح شد.
مرتضی شریفی افزود: آن زمان خبرنگار گرانقدری پرسید ویژگیهای رئیس کارآمد برای محیط زیست از نظر شما چیست و گفته بودم این یک حقیقت است که رفع مشکلات محیط زیست کشور صرفاً منوط به یک فرد نیست و مجموعهای از عوامل در حل این مشکلات تأثیرگذار هستند اما با این همه من معتقدم رئیس سازمان محیط زیست قبل از هر چیز باید فن مدیریت را خوب بداند و اینکه بتواند نقش یک هماهنگکننده را بین کارشناسان و تصمیم گیران ایفا کند نه اینکه به جای کارشناسان تصمیمگیری کند و نظرات خودش را هم به آنها اعمال کند.
وی ادامه داد: همان زمان اضافه کرده بودم رئیس آینده سازمان محیط زیست باید مواضع شفافی در حوزه مدیریت مناطق حفاظت شده و تنوع زیستی داشته باشد و از آسیبهای محصولات تراریخته در ایران و دنیا و خطراتش برای تنوع زیستی آگاه باشد. در شوک انتخاب کلانتری بودیم که حداقل دو خبرنگار شجاع از دو خبرگزاری و بسیاری دیگر از اهل رسانه و دوستان فعال محیط زیست اعتقاد داشتند که باید موضع بگیریم که طرف اینکاره نیست! همیشه جوابم این بود که چه کسی درست سر جایش است که این یکی باشد و نباید پیشداوری کنیم و با توجه به عملکردش نقد یا تقدیر میکنیم.
مشاور شورای عالی جنگل تأکید کرد: در مدت یک سال چنین کردیم اما آرزو به دل ماندم که یک عملکرد مثبت در محیط زیست طبیعی داشته باشد تا تقدیر هم بکنیم.
شریفی افزود: اگر بخواهیم عملکرد یکساله عیسی کلانتری در محیط زیست را در چارچوب ویژگیهایی که قبل از حضورش تعریف کردیم ارزیابی کنیم، در حوزه تراریختهها آن چه دغدغه داشتیم و برایمان کابوس بود با آمدن کلانتری به واقعیت پیوست! او دریک مصاحبه فاجعهبار اعلام کرد هیچ مخالفتی با محصولات تراریخته ندارد و سخنان گروههای مخالف محصولات تراریخته را شعار خواند و به آن هم بسنده نکرد و از رئیس صداوسیما، جهت اقناع وی در تائید تولید محصولات تراریخته در خواست ملاقات کرد.
وی ادامه داد: نظر به اینکه سالها عضو کمیته علمیـفنی پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی بودم از حساسیت عزیزان فرهیخته اعم از بدنه کارشناسی و مدیریتی محیط زیست به تصمیمات کمیته در مورد توسعه و واردات تراریخته مطلع هستم و حتی مورد بوده که به جلسه اضطراری در محیط زیست دعوت شدم تا در ارتباط با چگونگی اصلاح اشتباهات کمیته یاد شده هماندیشی شود. حال چه اتفاقی افتاده که محیط زیست یک شبه همه موارد را فله ای تائید می کند!؟ آنچه مسلم است این سیاست مغایر دیدگاههای کارشناسی محیط زیست است یعنی کلانتری آن ویژگی که گفته بودیم «نقش هماهنگکننده را بین کارشناسان و تصمیم گیران ایفا کند نه اینکه به جای کارشناسان تصمیمگیری کند و نظرات خودش را هم به آنها اعمال کند» را ندارد.
مشاور شورای عالی جنگل تصریح کرد: در دوران کلانتری نه تنها قدمی در جهت اصلاح و اعمال مدیریت اصولی در مناطق چهارگانه برداشته نشد بلکه با چوب حراج بر این منابع ارزشی، اصول فنی و حقوقی مدیریت این منابع نقض میشود. آشوراده مصداق و نمونه بارز این سیاست شوم است. محیط زیست بدون توجه به فلسفه وجودی پناهگاه حیات وحش، مغایر با چارچوب تعریفشده اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت، حتی با عدم توجه به دستورالعمل مصوب خود و مغایریتهای قانونی، اصرار به تغییر کاربری و واگذاری حساسترین بخش پناهگاه در جوار سایت مهم پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی را دارد. این در حالی است که حتی تغییرات مرفولوژی سواحل در سیکل حیاتی پرندگان اختلال ایجاد خواهد کرد.
شریفی هشدار داد: ورود هزاران تن پسماند و هزاران لیتر فاضلاب تهدید بسیار جدی برای فن و فلور و اکوسیستم محلی حساس آشوراده تلقی میشود. فاضلاب با تغییر PH منابع آبی محیط زندگی آبزیان را نامساعد میکند. افزایش رسوبات ناشی از خاکبرداری و خاکریزی با افزایش مواد معلق با تهدید جدی فیتوپلانکتون و بیمهرگان آبزی، اختلال زنجیره غذائی نهایتاً به همپایشی اکوسیستم منتهی میشود.
وی تصریح کرد: با حضور عیسی کلانتری رویه شکار از حالت هر از چندگاهی با چراغ خاموش، به حالت حراج روزمره حیات وحش تبدیل شد تا دزدان میراث طبیعی سرزمینمان با چراغ آیند و گزیدهتر برند. در مقوله شکار، محیط زیست با یک عوامفریبی آشکار تلاش دارد، افکار مردود پارینهسنگی را حاکم و عمل ضد حیات وحشی را توجیه کند، منتها فراموش کرده است که باورهای فرهنگی و ملی ایرانی، چنین وارونه نماییهایی را برنمیتابد!
مشاور شورای عالی جنگل ادامه داد: دوره یکساله کلانتری مواجه بود با کلید خوردن طرح ایجاد قرقهای اختصاصی که جلوهای دیگر از نقشه شوم برای طبیعت مظلوم ایران است. قانون شکار و صید، قانون عقبمانده قجری مصوب سال ۱۳۴۶ را از زبالهدانی طاغوت بیرون کشیدند و عملیاتی کردند. این در حالی است که مدیران گذشته به تبعیت از بدنه کارشناسی فهیم محیط زیست در تمامی این مدت از ابلاغ قانون ضد حیات وحش قرقهای اختصاصی خودداری کرده بودند. شایان ذکر است قرقهای اختصاصی بر خلاف آنچه قرقداران و مسئولان محیط زیست منعکس میکنند نه تنها کمکی به افزایش جمعیت حیات وحش نمیکنند بلکه در اصل مانند دام و تله عمل میکنند. تلهای که با فراهم کردن آب و علوفه، چارپایان را از زیستگاههای کم آب و علوفه به سوی خود جذب کرده و در تیررس خونخواران قرار میدهد.
شریفی تأکید کرد: در مقوله شکار مقام معظم رهبری به صراحت اعلام کرده اند صید لهوی حرام است، چه برای آن قانونا مجوز صادر شده باشد یا نه، با این وجود مسئولان محیط زیست به توسعه این تلهگذاری و صدور پروانههایی که برای شکار در این تلهها صادر میکنند هم اکتفا نکرده و سفره شکارچیان را تا نابترین عرصههای محیط زیست کشور مثل پناهگاه حیات وحش حیدری هم گستراندهاند.
وی تأکید کرد: وقتی چنین مدیرانی در راس امور قرار میگیرند از آنجایی که اعتقادی به تخصص ندارند عرصه را برای تاخت و تاز زیر مجموعه مدیریتی و کارشناسنماهای غیر متخصص مهیا میکنند. چنین مجموعهای حتی قادر نخواهد بود لااقل نقشه پایه شبکه مدیریت حیات وحش (شامل زیستگاهها و کریدورهای ارتباطی) ارائه دهد. حتی در زیستگاههای ایزوله تحت مدیریت قادر به زونبندی و مهندسی زون و اعمال مدیریت نخواهد بود.
مشاور شورای عالی جنگل ادامه داد: گفته میشد اگر میخواهی خانهای ساخته نشود بنا را بگذار جای جوشکار، جوشکار را بگذار جای لولهکش و ... حتی اگر همه ایشان قصد خدمت داشته باشند خانه هرگز ساخته نخواهد شد. در اوائل انقلاب وقتی صحبت تشنگان قدرت یا شیفتگان خدمت بود حرف به یاد ماندنی از شادروان دکتر چمران با عنوان «خائن یا خادم» رسانه ای شد در آن یاداشت دکتر به صراحت یاد آور شده بود کسی که پستی را قبول میکند که تخصصی در آن ندارد شک نکنید که بیتقواست.
شریفی در پایان گفت: وقتی کسی به صراحت اعلام میکند هیچگونه توان پاسخگویی علمی مسائل زیستمحیطی را تا پنجدرصد هم ندارم [عیسی کلانتری در نشست خبری ۱۳ شهریور ۹۶] چه اجباری است در عصر بحران و بحرانهای محیط زیستی هدایت کشتی شکسته محیط زیست در میان طوفانهای ویرانگر به چنین شخصی محول شود؟ البته که اعتراف شجاعانهاش جای تقدیر دارد!
مشاور شورای عالی جنگل و عضو پیشین این شورا درباره عملکرد عیسی کلانتری در حوزه محیط زیست طبیعی طی یک سال حضورش در این سازمان به خبرنگار مهر گفت: این یکسال پر از دغدغه و مصیبتهای محیط زیستی از بس سخت گذشت که انگار صد سال پیش بود وقتی اسم کلانتری بطور غیر رسمی از کانالهای به عنوان رئیس منتخب محیط زیست مطرح شد.
مرتضی شریفی افزود: آن زمان خبرنگار گرانقدری پرسید ویژگیهای رئیس کارآمد برای محیط زیست از نظر شما چیست و گفته بودم این یک حقیقت است که رفع مشکلات محیط زیست کشور صرفاً منوط به یک فرد نیست و مجموعهای از عوامل در حل این مشکلات تأثیرگذار هستند اما با این همه من معتقدم رئیس سازمان محیط زیست قبل از هر چیز باید فن مدیریت را خوب بداند و اینکه بتواند نقش یک هماهنگکننده را بین کارشناسان و تصمیم گیران ایفا کند نه اینکه به جای کارشناسان تصمیمگیری کند و نظرات خودش را هم به آنها اعمال کند.
وی ادامه داد: همان زمان اضافه کرده بودم رئیس آینده سازمان محیط زیست باید مواضع شفافی در حوزه مدیریت مناطق حفاظت شده و تنوع زیستی داشته باشد و از آسیبهای محصولات تراریخته در ایران و دنیا و خطراتش برای تنوع زیستی آگاه باشد. در شوک انتخاب کلانتری بودیم که حداقل دو خبرنگار شجاع از دو خبرگزاری و بسیاری دیگر از اهل رسانه و دوستان فعال محیط زیست اعتقاد داشتند که باید موضع بگیریم که طرف اینکاره نیست! همیشه جوابم این بود که چه کسی درست سر جایش است که این یکی باشد و نباید پیشداوری کنیم و با توجه به عملکردش نقد یا تقدیر میکنیم.
مشاور شورای عالی جنگل تأکید کرد: در مدت یک سال چنین کردیم اما آرزو به دل ماندم که یک عملکرد مثبت در محیط زیست طبیعی داشته باشد تا تقدیر هم بکنیم.
شریفی افزود: اگر بخواهیم عملکرد یکساله عیسی کلانتری در محیط زیست را در چارچوب ویژگیهایی که قبل از حضورش تعریف کردیم ارزیابی کنیم، در حوزه تراریختهها آن چه دغدغه داشتیم و برایمان کابوس بود با آمدن کلانتری به واقعیت پیوست! او دریک مصاحبه فاجعهبار اعلام کرد هیچ مخالفتی با محصولات تراریخته ندارد و سخنان گروههای مخالف محصولات تراریخته را شعار خواند و به آن هم بسنده نکرد و از رئیس صداوسیما، جهت اقناع وی در تائید تولید محصولات تراریخته در خواست ملاقات کرد.
وی ادامه داد: نظر به اینکه سالها عضو کمیته علمیـفنی پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی بودم از حساسیت عزیزان فرهیخته اعم از بدنه کارشناسی و مدیریتی محیط زیست به تصمیمات کمیته در مورد توسعه و واردات تراریخته مطلع هستم و حتی مورد بوده که به جلسه اضطراری در محیط زیست دعوت شدم تا در ارتباط با چگونگی اصلاح اشتباهات کمیته یاد شده هماندیشی شود. حال چه اتفاقی افتاده که محیط زیست یک شبه همه موارد را فله ای تائید می کند!؟ آنچه مسلم است این سیاست مغایر دیدگاههای کارشناسی محیط زیست است یعنی کلانتری آن ویژگی که گفته بودیم «نقش هماهنگکننده را بین کارشناسان و تصمیم گیران ایفا کند نه اینکه به جای کارشناسان تصمیمگیری کند و نظرات خودش را هم به آنها اعمال کند» را ندارد.
مشاور شورای عالی جنگل تصریح کرد: در دوران کلانتری نه تنها قدمی در جهت اصلاح و اعمال مدیریت اصولی در مناطق چهارگانه برداشته نشد بلکه با چوب حراج بر این منابع ارزشی، اصول فنی و حقوقی مدیریت این منابع نقض میشود. آشوراده مصداق و نمونه بارز این سیاست شوم است. محیط زیست بدون توجه به فلسفه وجودی پناهگاه حیات وحش، مغایر با چارچوب تعریفشده اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت، حتی با عدم توجه به دستورالعمل مصوب خود و مغایریتهای قانونی، اصرار به تغییر کاربری و واگذاری حساسترین بخش پناهگاه در جوار سایت مهم پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی را دارد. این در حالی است که حتی تغییرات مرفولوژی سواحل در سیکل حیاتی پرندگان اختلال ایجاد خواهد کرد.
شریفی هشدار داد: ورود هزاران تن پسماند و هزاران لیتر فاضلاب تهدید بسیار جدی برای فن و فلور و اکوسیستم محلی حساس آشوراده تلقی میشود. فاضلاب با تغییر PH منابع آبی محیط زندگی آبزیان را نامساعد میکند. افزایش رسوبات ناشی از خاکبرداری و خاکریزی با افزایش مواد معلق با تهدید جدی فیتوپلانکتون و بیمهرگان آبزی، اختلال زنجیره غذائی نهایتاً به همپایشی اکوسیستم منتهی میشود.
وی تصریح کرد: با حضور عیسی کلانتری رویه شکار از حالت هر از چندگاهی با چراغ خاموش، به حالت حراج روزمره حیات وحش تبدیل شد تا دزدان میراث طبیعی سرزمینمان با چراغ آیند و گزیدهتر برند. در مقوله شکار، محیط زیست با یک عوامفریبی آشکار تلاش دارد، افکار مردود پارینهسنگی را حاکم و عمل ضد حیات وحشی را توجیه کند، منتها فراموش کرده است که باورهای فرهنگی و ملی ایرانی، چنین وارونه نماییهایی را برنمیتابد!
مشاور شورای عالی جنگل ادامه داد: دوره یکساله کلانتری مواجه بود با کلید خوردن طرح ایجاد قرقهای اختصاصی که جلوهای دیگر از نقشه شوم برای طبیعت مظلوم ایران است. قانون شکار و صید، قانون عقبمانده قجری مصوب سال ۱۳۴۶ را از زبالهدانی طاغوت بیرون کشیدند و عملیاتی کردند. این در حالی است که مدیران گذشته به تبعیت از بدنه کارشناسی فهیم محیط زیست در تمامی این مدت از ابلاغ قانون ضد حیات وحش قرقهای اختصاصی خودداری کرده بودند. شایان ذکر است قرقهای اختصاصی بر خلاف آنچه قرقداران و مسئولان محیط زیست منعکس میکنند نه تنها کمکی به افزایش جمعیت حیات وحش نمیکنند بلکه در اصل مانند دام و تله عمل میکنند. تلهای که با فراهم کردن آب و علوفه، چارپایان را از زیستگاههای کم آب و علوفه به سوی خود جذب کرده و در تیررس خونخواران قرار میدهد.
شریفی تأکید کرد: در مقوله شکار مقام معظم رهبری به صراحت اعلام کرده اند صید لهوی حرام است، چه برای آن قانونا مجوز صادر شده باشد یا نه، با این وجود مسئولان محیط زیست به توسعه این تلهگذاری و صدور پروانههایی که برای شکار در این تلهها صادر میکنند هم اکتفا نکرده و سفره شکارچیان را تا نابترین عرصههای محیط زیست کشور مثل پناهگاه حیات وحش حیدری هم گستراندهاند.
وی تأکید کرد: وقتی چنین مدیرانی در راس امور قرار میگیرند از آنجایی که اعتقادی به تخصص ندارند عرصه را برای تاخت و تاز زیر مجموعه مدیریتی و کارشناسنماهای غیر متخصص مهیا میکنند. چنین مجموعهای حتی قادر نخواهد بود لااقل نقشه پایه شبکه مدیریت حیات وحش (شامل زیستگاهها و کریدورهای ارتباطی) ارائه دهد. حتی در زیستگاههای ایزوله تحت مدیریت قادر به زونبندی و مهندسی زون و اعمال مدیریت نخواهد بود.
مشاور شورای عالی جنگل ادامه داد: گفته میشد اگر میخواهی خانهای ساخته نشود بنا را بگذار جای جوشکار، جوشکار را بگذار جای لولهکش و ... حتی اگر همه ایشان قصد خدمت داشته باشند خانه هرگز ساخته نخواهد شد. در اوائل انقلاب وقتی صحبت تشنگان قدرت یا شیفتگان خدمت بود حرف به یاد ماندنی از شادروان دکتر چمران با عنوان «خائن یا خادم» رسانه ای شد در آن یاداشت دکتر به صراحت یاد آور شده بود کسی که پستی را قبول میکند که تخصصی در آن ندارد شک نکنید که بیتقواست.
شریفی در پایان گفت: وقتی کسی به صراحت اعلام میکند هیچگونه توان پاسخگویی علمی مسائل زیستمحیطی را تا پنجدرصد هم ندارم [عیسی کلانتری در نشست خبری ۱۳ شهریور ۹۶] چه اجباری است در عصر بحران و بحرانهای محیط زیستی هدایت کشتی شکسته محیط زیست در میان طوفانهای ویرانگر به چنین شخصی محول شود؟ البته که اعتراف شجاعانهاش جای تقدیر دارد!