به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، درحالیکه تا چند ماه دیگر فرایند خروج انگلستان از اتحادیه اروپا تکمیل میشود، ولی رهبران دو حزب کارگر و محافظهکار در این کشور در وضعیت شکنندهای قرار دارند. هفته گذشته شهردار لندن به لزوم برگزاری همهپرسی دوم برای باقی ماندن انگلستان در اتحادیه اروپا اشاره کرد و اعلام نمود: «خروج از اتحادیه اروپا عواقب جبرانناپذیری برای انگلستان خواهد داشت.«
صادق خان که از حزب کارگر بر کرسی شهرداری لندن نشسته است، عضو کمپین «نه به برگزیت» بود. اقدامی که او را بهعنوان یک شخصیت محبوب در انگلستان و حزب کارگر تبدیل کرد. مناظره او در مقابل نایجلفاراژ، از رهبران همهپرسی بله به برگزیت باعث شد تا وی در افکار عمومی انگلستان بهعنوان سیاستمداری با دیدگاهی درست شناخته شود.
این در حالی است که انتقادات از جرمیکوربین که در حال حاضر رهبر حزب کارگر است، به خاطر عدم جدیت در رهبری مخالفت با نخستوزیر انگلستان برای خروج از اتحادیه اروپا بسیار بالا رفته است.
در مقابل، حزب محافظهکار هم وضعیت مناسبی ندارد. ترزا می در حالی از جانب اروپائیان تحتفشار برای حصول یک توافق برای خروج از اتحادیه اروپا قرار دارد که همحزبیهای او بیشترین مخالفت را با او میکنند. هفته گذشته بود که 80 عضو حزب توریها (حزب محافظهکار) با مخالفت با ترزا می به نحوی تمایل خود را به تغییر رهبری در این حزب نشان دادند.
مهمترین گزینهای که در مقابل ترزا می مطرح میشود، بوریسجانسون است که بعد از مخالفت با طرح ترزا می درباره برگزیت از مقام خود در وزارت امور خارجه استعفا داد. وی در انتقاد از طرح ترزا می، آن را به پوشیدن جلیقه انتحاری شبیه دانسته بود و گفت: «با طرح نخستوزیر، انگلستان به زمین خواهد خورد و دور سرش دوازده ستاره خواهد چرخید.» اشاره او به پرچم اتحادیه اروپا است که بر روی آن 12 ستاره وجود دارد، به این معنی که با طرح ترزا می عملاً اتحادیه اروپا به مقصود نهایی خود خواهد رسید و انگلستان متضرر خواهد شد.
عدم کارایی دو حزب سنتی در انگلستان در پاسخگویی به مطالبات مردم و زمزمههایی برای ایجاد یک موج سوم، حالا نخبگان سیاسی این کشور را به فکر پوستاندازی در رأس هرم قدرت سیاسی احزاب انداخته است. به تصور کارشناسان، آینده سیاسی این جزیره به تحولات امروز احزاب گرهخورده است و اگر این احزاب نتوانند اقدامات خود را اصلاح نمایند، باید شاهد ضررهای جبرانناپذیری در انگلستان باشیم.
در کنار عدم کارآمدی احزاب سنتی، باید به خیزش احزاب دست راست افراطی در اروپا نیز اشارهکنیم که بسیاری از تحلیلگران اروپایی را نگران کرده است. بسیاری در انگلستان نگران هستند که اگر احزاب سنتی درگیر مجادلات داخلی خود باشند و حس سرخوردگی مردم از آنها افزایش یابد، شاهد حضور احزاب دست راست افراطی از قبیل یوکیپ در این کشور هم خواهیم بود.
افزون بر این، تغییر رهبر حزب برای حزب محافظهکار کمی سادهتر خواهد بود، چراکه بوریسجانسون عضو مجلس عوام این کشور است ولی این تغییر در حزب کارگر با دشواری زیادی روبروست. ساختار سیاست و انتخابات در انگلستان بهگونهای است که اعضای دولت و احزاب باید عضوی از مجلس عوام این کشور باشند. مسئلهای که برای حزب کارگر یک بحران ایجاد کرده است. حزب کارگر در دوران مدیریت جرمیکوربین با خلآ مدیریتی روبرو شده است و انتقادها به این حزب درباره جانشین مدتهاست بالاگرفته است.
سال گذشته نیز بعضی از اعضای این حزب در پارلمان که در دولت سایه حضور داشتند با انتقاد از ضعف مدیریتی جرمیکوربین، از مقام خود استعفا کردند تا شاید بتوانند این سیاستمدار چپگرا را وادار به کنارهگیری از رهبری حزب کارگر کنند. اقدامی که البته موفق به انجام آن نشدند و نگرانی اعضای این حزب را به نبود نخبگان سیاسی در رأس هرم بالابرده است. هرچند صادق خان محبوبیت بالایی در میان اعضای حزب کارگر دارد ولی با توجه به اینکه عضوی از مجلس نیست، فعلاً نمیتواند رهبری حزب را بر عهده گیرد؛ اما شاید بتواند رهبری خیزش اعضای حزب را برای برکناری جرمیکوربین رهبری نماید و یا بتواند با توجه به بحران جاری در انگلستان چشم امید به انتخابات پارلمانی زودهنگام داشته باشد.
برگزیت با چالشهایی که برای انگلستان از قبیل مشکلات اقتصادی و جداییخواهی اسکاتلند دربر دارد اما احتمالاً اولین قربانیان آن، رهبران دو حزب عمده این کشور خواهند بود تا شاید با این پوستاندازی، کمی از بحران سیاسی در این کشور کاسته شود. اتفاقی که برای نخستوزیر اسبق انگلستان افتاد و او را از صحنه سیاسی انگلستان حذف کرد.
*کارشناس مسائل اروپا
انتهای پیام/