گردشگری علیه فقر و بیکاری
بیش از یکمیلیارد و 250میلیون نفر در سال در قالب تورهای منظم با عبور از مرزهای جغرافیایی کشورها از مبدأ به مقصد در فرایند میهمانی و میزبانی قرار میگیرند. از هر 10 نفر شاغل در جهان یک نفر در این صنعت اشتغال دارد و 10 درصد تولید ناخالص جهان (GDP) و هفت درصد صادرات...
بیش از یکمیلیارد و ۲۵۰میلیون نفر در سال در قالب تورهای منظم با عبور از مرزهای جغرافیایی کشورها از مبدأ به مقصد در فرایند میهمانی و میزبانی قرار میگیرند. از هر ۱۰ نفر شاغل در جهان یک نفر در این صنعت اشتغال دارد و ۱۰ درصد تولید ناخالص جهان (GDP) و هفت درصد صادرات دنیا (بیش از ۱.۴ تریلیون دلار) به این صنعت مربوط میشود و عدد گردشگران بینالمللی در سال ۲۰۳۰ به بیش از ۱.۸میلیارد نفر خواهد رسید.
روزنامه شرق: انتخاب رسته گردشگری، بهعنوان یک رویکرد نو به اقتصاد جهانی که در ساختار تولید و اشتغال خود بیشتر مبنی بر بخش خدمات است، برای کشور ایران که مشکلاتی اساسی دارد، یک الزام حیاتی است. عمدهترین مشکلاتی که اتخاذ رسته گردشگری را برای توسعه کسبوکار و طراحی فرایند اکتساب آن در مؤلفههای مختلف ضروری میکند، عبارتاند از:
1- استعدادها و جاذبهها: ایران یک کشور_موزه پراستعداد برای گردشگری است و جاذبههای فراوان طبیعی، فرهنگی، تاریخی، خدماتی و صنعتی دارد. در شمال و جنوب، دریا و سواحل گستردهای دارد و در نواحی مرکزی از کویر، بیابان، کوهها، درهها و مناطق مختلف برخوردار است.آبوهوا، اقلیم چهارفصل و شهر-موزههای کمنظیری با میراث فرهنگی و تاریخی باشکوهی دارد. مردمانی با تنوع قومی، زبانی و فرهنگی مختلف و منسجم در این کشور زندگی میکنند. فراوانی جوانان دانشآموخته دانشگاهی و سرمایههای انسانی بالا از مزیتهای ایران است که بههمراه دهها موضوع و جاذبه دیگر موجب میشود صنعت گردشگری در این کشور که بر سر چهارراه جهان قرار گرفته است، استعداد بالایی برای توسعه داشته باشد.
2- کمآبی: ایران در بخشهای مرکزی و پرجمعیت خود با مشکل کمآبی مواجه است و توسعه کسبوکارهایی که به آب کمتری نیاز دارند، مانند صنعت گردشگری میتواند در حل این مشکل بهصورت معنادار مؤثر باشد. برحسب گزارشهای مصرف آب در آمار جهانی، کمتر از یک درصد آب مصرفی کشورها به گردشگری تعلق دارد. برای کشاورزی 70 درصد، در صنعت 19 درصد و در مصرف خانگی 11 درصد آب مصرف میشود. برحسب گزارش وزارت نیرو، مصرف آب از منابع تجدیدپذیر در ایران 92 درصد برای کشاورزی و هشت درصد برای خانواده و امور صنعتی است.
3- اقتصاد نفتی: بیش از 60 درصد اقتصاد ایران بهطور مستقیم وابسته به صادرات و درآمد نفت است و اقتصاد نفتی و دولت در ایران پیامدهای منفی بسیاری در ابعاد مختلف نظام اجتماعی داشته است. توسعه صنعت گردشگری از مهمترین راهکارهای رهایی از اقتصاد نفتی است.
4- بیکاری : براساس گزارش سال 2015، اتحادیه اروپا از ترکیب کل مشاغل گردشگری 58 درصد به زنان اختصاص یافته است. مشاغل زنان در بخش هتل و اقامت 60 درصد و در بخش آژانس و خدمات مسافرتی 64 درصد بوده است. در ماده 13 دستورالعمل سازمان بینالمللی کار برای کار شایسته و مسئولیت اجتماعی گردشگری آمده است: «در بخش گردشگری نهتنها کار به نسبت فشرده است، بلکه تقریبا بیشتر از بخشهای دیگر زنان و جوانان را استخدام کرده است. در سطح جهانی بیشتر کارگران زیر 35 سال سن دارند و نیمی از آنها 25ساله یا کمتر میباشند. زنان بین60 تا 70 درصد از نیروی کار گردشگری را تشکیل میدهند.کارگران مهاجر نیز بخش بزرگی از شاغلان این بخش را به خود اختصاص میدهند. درحالیکه کشورهای مبدأ از اتباع خود در خارج از کشور از طریق جریان وجوه ارسالی (جریان پول) میزان قابلتوجهی سود میبرند، کشورهای میزبان از خدمات گردشگری و مسافرتی که فعالیت کارگران مهاجر در اقتصاد این کشورها به وجود آورده، سود میبرند» ضریب تکاثر اشتغال در گردشگری بیش از دیگر رشتههاست؛ بهگونهای که در ازای هر 80هزار دلار سرمایهگذاری در صنعت گردشگری، 41 شغل ایجاد میشود؛ یعنی 25 شغل بیشتر از صنعت نفت و 26 شغل بیشتر از صنایع فلزی.
5- سرگردانی سرمایههای مردم: در ایران به دلیل ماهیت رانتی و دولتی اقتصاد و خطرپذیری بالای فعالیتهای تولیدی بسیاری از سرمایههای کوچک و نقدی مردم سرگردان است و بازار سرمایه و بورس توان و استعداد جذب آنها را به دلایل متعدد ندارد. اگر گردشگری مبتنی بر رویکرد پایداری توسعه یابد و گردشگری پایدار با برنامهریزی تخصصی رونق پیدا کند، مشارکت محلی و ملی برانگیخته میشود.
6- فقر: ددر کشورهای مختلف، حتی در شهرها و مناطق گوناگون، اثر تکاثری دلار گردشگری بر اقتصاد و معیشت مردم متفاوت است؛ بهگونهای که در کشورهایی که کمتر واردات دارند، اثر تکاثری و مشارکتآفرینی درآمدهای گردشگری بیشتر است؛ برای مثال، اثر هر دلار حاصل از صنعت گردشگری در کشور کانادا 2.5 برابر دلار حاصل از فعالیتهای عادی و دیگر صنایع است. در واقع، مشارکت جامعه محلی در کسبوکارها و نفوذ به لایههای مختلف مردم در این تکاثر مفید دیده شده و این عدد برای ایران حدود 1.7 است؛ اثر تکاثری درآمدها و دلارهای گردشگری ممکن است به دلیل ورود سهم بیشتر کالاهای وارداتی درمقایسهبا تولیدات و خدمات داخلی در کشورهای فقیر یا در مناطقی که واردات بیشتر دارند، کمتر باشد. کسبوکارهایی که در صنعت گردشگری ایجاد میشوند، کسبوکارهای خدماتی و کممصرفی هستند؛ بهویژه از نظر مصرف آب که برای کشورهای کمآب، توسعه گردشگری راهبردی بهینه به شمار میرود.
7- نارسایی در تعامل بینالمللی: با هزینهای که گردشگران در ایران میکنند، اقتصاد محلی و مردم به شبکههای بینالمللی اقتصادی متصل میشوند و ارز به دست مردم میرسد.گردشگری نهتنها از نوسانات نرخ ارز آسیب نمیبیند، بلکه با رونق بیشتر مواجه میشود و حتی به تعادل روابط بازار پول ملی و خارجی کمک میکند.