به گزارش خبرنگار مهر، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بعد از تقریظ رهبری روی کتاب «فرنگیس»، در توئیتی درباره این کتاب نوشت: «فرنگیس» چون کتاب «دا» روایتی ویژه از روزهای نخست جنگ است؛ «دا» از خرمشهر و «فرنگیس» از روستایی مرزنشین از استان کرمانشاه.
وی در ادامه به تفاوتهای روایت جنگ از نگاه روایتگران زن و مرد، عنوان کرده است: دفاع مقدس در تابلوی زنانه تصویری دگر دارد. تلخی و ترشی جنگ را ملس میکند.
همچنین به اعتقاد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، «فرنگیس» با تقریظ رهبری، فرصت خواندنهای جدید یافته است.
یادآوری میشود، کتاب «فرنگیس» شامل خاطرات زنی به نام فرنگیس حیدرپور از اهالی روستای اوازین از توابع شهرستان گیلان غرب در استان کرمانشاه، از دوران جنگ است. این خاطرات را مهنار فتاحی گردآوری و انتشارات سوره مهر چاپ کرده است. در حال حاضر چهارمین چاپ این کتاب در بازار موجود است.
بر اساس مطالب این کتاب، در سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به روستای اوازین، مردم به درههای اطراف فرار میکنند. فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز میگردند. اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته میشوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر میکند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل میدهد.
به گزارش خبرنگار مهر، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بعد از تقریظ رهبری روی کتاب «فرنگیس»، در توئیتی درباره این کتاب نوشت: «فرنگیس» چون کتاب «دا» روایتی ویژه از روزهای نخست جنگ است؛ «دا» از خرمشهر و «فرنگیس» از روستایی مرزنشین از استان کرمانشاه.
وی در ادامه به تفاوتهای روایت جنگ از نگاه روایتگران زن و مرد، عنوان کرده است: دفاع مقدس در تابلوی زنانه تصویری دگر دارد. تلخی و ترشی جنگ را ملس میکند.
همچنین به اعتقاد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، «فرنگیس» با تقریظ رهبری، فرصت خواندنهای جدید یافته است.
یادآوری میشود، کتاب «فرنگیس» شامل خاطرات زنی به نام فرنگیس حیدرپور از اهالی روستای اوازین از توابع شهرستان گیلان غرب در استان کرمانشاه، از دوران جنگ است. این خاطرات را مهنار فتاحی گردآوری و انتشارات سوره مهر چاپ کرده است. در حال حاضر چهارمین چاپ این کتاب در بازار موجود است.
بر اساس مطالب این کتاب، در سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به روستای اوازین، مردم به درههای اطراف فرار میکنند. فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز میگردند. اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته میشوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر میکند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل میدهد.