این هنرمند عکاس تصریح کرد: در حقیقت از اسلحه سربازان درون عکس هر رهگذری که یک آشنایی اولیه با نیروهای نظامی ایران داشته باشد، میتواند به این نتیجه برسد که عکس متعلق به نیروهای نظامی ایران نیست.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج، در اوایل مهرماه خبری در خبرگزاریها منتشر و به سرعت در فضای مجازی دست به دست شد؛ مبنی بر اینکه در یک اتفاق بسیار شائبه بر انگیز، به مناسبت هفته دفاع مقدس، تصویر سربازان اسرائیلی بر روی بیلبوردهای شهر شیراز نصب شده و به سرعت جمع آوری شده است. در ادامه این خبر، به بازداشت گرافیست این بیلبوردها هم اشاره ای شده بود، اماهیچ کس تا امروز در مورد اینکه چه کسی برای اولین بار متوجه این اشتباه فاحش شده، سخنی به میان نیاورده است. موضوعی که در گزارش زیر به آن پرداخته شده است.
نقد عکس سه سرباز:
چند روز پیش به بهانه تجلیل از هفته دفاع مقدس و به مناسبت آغاز تجاوزات ارتش بعثی عراق به خاک ایران در سال 1359 خورشیدی، عکسی فتوشاپ شده از سربازان ارتش رژیم کودککش صهیونیستی در میدان نمازی شهر شیراز، بر روی بیلبورد رفت و با یک شعر از علی معلم در کنار این عکس، به توصیف این سربازان همت گمارد. با این مضمون که: شدند و خیره هنوز آن شکوه میبینم/ سواد سایهشان را به کوه میبینم!
در درون کادر افقی عکس، بیننده سه مرد با یونیفرمهای سربازی خاکی را مشاهده میکند که به بافتی از ابر مقابل خود نگاه میکنند. یونیفرمهایشان به اندازه تنهاشان نیست و کلاه نظامی هم بر سر ندارند. انگاری در تمام ارتشهای جهان، قانونی نانوشته است که لباس سرباز باید به تنش زار بزند. خط نگاه سربازان هر کدام به گوشهای از کادر میرسد که به نظر غیر طبیعی میآید. چرا که وقتی انسان به یک بافت درهم پیچیده مینگرد به وسط بافت نگاه میکند و نه به دور و اطراف بافت. حالت ایستادن سه سرباز به منظره بیتفاوت است. تن رنگی آبی ابرها احساسی از سرما را به مخاطب القا میکند که دستهای در جیب فرورفته و پاهای به هم چسبیده سربازان این پیشفرض را تایید میکند که هوا سرد است. ابرها از سه سرباز فاصله دارد و در حقیقت بکگراند تصویر نتوانسته با سوژه که در اینجا سه سرباز هستند ارتباط ساختاری برقرار نماید. همچنین ابرها ارتفاع بلندیی که سربازان بر آن ایستادهاند را از مخاطب مخفی میکند و حسی دارد که انگار از قله یک کوه سربازان به این ابرها مینگرند.
سلاحهایشان بر دوش است و سر اسلحهها به سمت زمین و با معنای شعری که در ابرهای کادر نوشته شده که درباره شهید و شهادت همخوانی ندارد و بیشتر تاکید بر آن دارد که این سربازان بخشی از یک سیستم با قواعد سختگیرانه هستند و انتخابی به جز پیروی از دستور ندارند در حالیکه بیلبورد برای تبلیغ یک ایدئولوژی مقدس طراحی شده است.
چه کسی متوجه این اشتباه شد؟
شاید برای دنبال کنندگان این خبر جالب باشد بدانند این عکس چگونه شناسایی شد. شهریار خونساری، عکاس و پژوهشگر که مدت سه سال است به روی عکس غیر حرفهای در جنگ ایران و عراق برای رساله دکتری خود کار میکند درباره چگونگی مطلع شدنش از این اتفاق گفت: در اینترنت به دنبال تصاویری بودم که در شهرستان ها به مناسبت هفته دفاع مقدس استفاده شده است. خیلی اتفاقی در سایت معاونت فرهنگی شهرداری شیراز تصویر این بیلبورد را دیدم که به نظرم آشنا آمد. در واقع عکس استفاده شده در این بلیبورد توجهم را برانگیخت. با کمی تامل و مرور آنچه در گذشته دیده بودم متوجه این گاف بزرگ شدم.
این هنرمند عکاس تصریح کرد: در حقیقت از اسلحه سربازان درون عکس هر رهگذری که یک آشنایی اولیه با نیروهای نظامی ایران داشته باشد، میتواند به این نتیجه برسد که عکس متعلق به نیروهای نظامی ایران نیست. با توجه به موضوع رسالهام که درمورد عکسهای جنگ است، عکسهای بسیاری از ارتشهای دنیا دیدهام و یونیفورم سربازان اسرائیل و اسلحه ام شانزده آ-1 برایم قابل شناسایی بود. نکته ای که پس از انتشار این تصویر در رسانههای اجتماعی اسرائیل، یکی از کاربران اسرائیلی هم به آن اشاره کرد و گفت اسلحه های ام ۱۶، بند حمایل، لباس، کلاه روی دوش و نشان های سربازان رژیم صهیونیستی نیز در عکس قابل تشخیص است.
وی افزود: عکس اصلی توسط تیمون استودلر عکاسی شده است و در توضیح عکس نیز آمده است که چهار سرباز اسرائیلی بر روی تپهای نزدیک گوشه ازیون عکاسی شدهاند. ابرهای داخل این تصویر گرافیکی از عکس دیگری مونتاژ شده و تصویر سرباز زن هم از عکس حذف شده بود.
خونساری ادامه داد: دوست عکاسی داشتم که از اولین عکاسان در سوریه بود و با اهالی رسانه هم ارتباط داشت. این کار گرافیکی و اصل عکس را برای او ارسال کردم و او هم این اطلاعات را در اختیار یکی از همکاران رسانهای خود قرار داد؛ چند دقیقه بعد مهدی مالمیر در توییتی در حساب شخصی خود با عنوان "زمانی برای مستی گرافیستها" به این رخداد اعتراض نمود.
این مدرس و پژوهشگر افزود: نکته عجیب و شاید جالب این که، پس از آنکه در ساعات اولیه این عکس از بیلبورد پایین کشیده شد شبکههای اجتماعی مخالف در تلگرام و توییتر شروع به کار کردن روی این خبر نمودند، اولین گروهی که این خبر را پوشش داد، شبکه بی بی سی کشف این مساله را به کاربری به نام موساد نسبت داد!
آیا این گاف عمدی بوده؟
برای یافتن پاسخ این سوال، به سراغ علی نیکویی دانشجوی دکتری تاریخهنر، کارشناسارشد تاریخ ایرانباستان، کارشناس تاریخ مدرس دانشگاه، مولف و روزنامهنگار که شهریار خونساری را هم به خوبی می شناسد، رفتیم.
این استاد دانشگاه گفت: راحتترین فکر آن است که بیندیشیم این یک گاف گرافیکی بوده است! اما آیا نمیتوان بداندیشتر نیز بود!؟
وی افزود: شیراز شهری است که بعد از تهران جمع کثیری از یهودیان ایرانی در آنجا زندگی میکنند؛ و به یاد بیاوریم در زمستان 1377، در همین شهر شیراز یک شبکه جاسوسی اسرائیلی مشتمل بر 13 نفر از یهودیان توسط دولت ایران شناسایی و متلاشی شدند. از سوی دیگر شهر شیراز یکی از مراکز فرقه ضاله بهائیان ایران است که متاسفانه در چند روز اخیر توئیت یکی از اعضای شورای شهر این شهر در حمایت از بهائیان جنجال برانگیز شد و او هم بازداشت شد. تمام این اتفاقات در کنار هم و این بیلبورد میتواند ذهن هر پرسندهای را دچار سوال کند که آیا این تنها یک گاف بود؟!
نیکویی در ادامه سوالات قابل تامل دیگری هم مطرح کرد و گفت: آیا نمیتوان اندیشید در مدیریت فرهنگی در سطح میانی شاهد نفوذ شدید عناصر دشمن هستیم؟ آیا خریدن یک عکس به قیمت چند صد هزار تومان از انجمن عکاسان جنگ برای شهرداری ثروتمند شیراز هزینهای زیاد یا گزاف بود؟ آیا هنوز نوبت آن نشده در عرصهی مدیریت فرهنگی از متخصصان این امر که به آرمانهای فرهنگی کشور باورمند هستند استفاده نماییم؟
این پژوهشگر اظهار داشت: ما در همین کشور متخصصان باورمندی داریم که هزینههای بسیار گزاف تحصیل را از جیب خود میدهند و روی موضوعاتی کار میکنند که مدیران میانی دولتی، از کنار آنها به نان و نوا میرسند و گهگاه، شاید مزدورانه و شاید از روی جهل چنین رفتاری از ایشان سر میزند که ثمره مجاهدتها و خون شهدا، اسباب تشکر رژیم صهیونیستی شود!
وی افزود: آیا ما هر چقدر در عرصهی نظامی پیشرفت کردهایم، به همان اندازه میدان را در عرصه فرهنگی به مانند عرصه اقتصادی وا دادهایم؟ شاید اگر شهریار خونساری در ساعات اولیه این عکس را نمیشناخت و به همت دوستان فرهنگی این عکس از بیلبورد بزرگترین شهر فرهنگی جمهوری اسلامی ایران پایین نمیآمد، باید شاهد حملات رسانهای فجیعتر و دهنکجی و پوزخند بیشتر بر تلاش مردان بیادعایی که صلابت و شکوه ایران امروزی رمز جانبازی و پایمردی ایشان است، بودیم!