رضا یاراحمدی ما را به یاد عقاب تنهای خانلری می‌انداخت


رضا یاراحمدی ما را به یاد عقاب تنهای خانلری می‌انداخت

در مراسم تشییع پیکر رضا امیریاراحمدی هنرمند مجسمه ساز، او هنرمندی خلاق توصیف شد که تنهایی و سکوتش یادآور عقاب تنهای ناتل خانلری بود.

به گزارش خبرنگار مهر، پیکر رضا امیریاراحمدی هنرمند باسابقه مجسمه‌ساز، صبح امروز یکشنبه ۲۹ مهرماه با حضور جمعی از هنرمندان از محل خانه هنرمندان به سمت خانه ابدی بدرقه شد تا در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شود.

در این مراسم هنرمندانی از جمله مرتضی اسدی سعید شهلاپور عباس مشهدی زاده علی فرامرزی، شجاع الدین شهابی، لیلی گلستان، ملک‌دادیار گروسیان، کورش گلناری، سعید شهلاپور، منصور آذری، محمدحسین عماد در کنار خانواده یاراحمدی حضور داشتند.

عباس مجیدی رییس هیات مدیره هنرمندان مجسمه ساز ایران در این مراسم گفت: کمتر از یک ماه از درگذشت محسن وزیری مقدم نمی گذرد و این روزها شوک جدی بر ما وارد شده و هنرمند دیگری را از دست دادیم و در سوگش نشسته ایم.

وی افزود: هر چند او از میان ما رفته اما آثار وی همچنان خودنمایی می‌کند و حضورش را به اَشکال مختلف جاودانه می‌کند. او با سکوتش یادآور کوتاهی زندگی و با آثارش یادآور جاودانگی اندیشه‌هایش بود.

شجاع‌الدین شهابی هنرمند مجسمه‌ساز نیز در این مراسم به ذکر خاطراتی از رضا یاراحمدی پرداخت و گفت: فکر می‌کنم بهترین دوران زندگی یاراحمدی زمانی بود که در رشته مجسمه‌سازی از دانشگاه حذف شده بود و در کارگاه مجسمه‌سازی من با وسایل و ابزاری که در اختیارش بود، فعالیت می‌کرد. او بهترین آثارش را در همین دوران آفرید و از همان‌جا استثناء شد.

وی افزود: این هنرمند جزو یارانی بود که به حضورش در «کارگاه هنر» افتخار می‌کردیم. آن دوران مجسمه‌سازی رو به نابودی می‌رفت و گروهی از مجسمه‌سازان از جمله آقایان شانس، رضایی، فیاض و دولو به همراه رضا امیریاراحمدی توانستند هنرشان را ادامه دهند.

شهابی یادآور شد: هنرمند کسی است که بتواند کار خلاق کند و یاراحمدی کار خلاق می‌کرد و در کارگاه هنر نیز تدریس می‌کرد و شاگردانش علاقه بسیاری به او داشتند. او هنرمندی منحصر به فرد بود که در آثارش باقی خواهد ماند.

رضا یاراحمدی ما را به یاد عقاب تنهای خانلری می‌انداخت

در ادامه این مراسم برادر عبدالحسین زرین‌کوب شعری از فریدون مشیری با عنوان «تو نیستی که ببینی» به یاد این هنرمند خواند.

محمد امیر یاراحمدی رییس کانون نمایشنامه‌نویسان و برادر این هنرمند فقید نیز سخنران بعدی مراسم بود که پشت تریبون قرار گرفت و از حضور همه هنرمندان تشکر کرد و دل‌مویه‌ای را که به مناسبت درگذشت برادرش نوشته بود، برای حاضران خواند.

در این نوشته چنین آمده بود: «برادر! هم‌آشیان روزهای رفته، زندگی در حوصله‌ات نگنجید. زیستن در جهان کوچک ما، جهان قاعده‌ها، قاعده‌هایی که مرز می‌شوند، دیوار می‌کشند، حقیر می‌کنند، قاعده‌های خونریزی که وحشت می‌زایند و مرگ را تعبیر می‌کنند، جهانی که چهار فصل با آسمان و زمین بیگانه است؛ جهان درختان شب زده و کلاغ‌های مضطربِ سوخته. جهانی که خاطره‌هایش از یاد می‌رود و پنجره‌هایش محو می‌شوند، در مِه مسموم فراموشی جهانی که درد می‌کشند؛ جهانِ ترس از دیگری، تنهایی، جهانی با لب‌های دوخته که آواز نمی‌خواند و سایه‌ها از خواب گریه می‌کنند. زیستن در این جهان عبوس در حوصله‌ات نگنجید، تن ندادی و رفتی...»

در ادامه این مراسم بهروز امیری هنرمند مجسمه‌ساز به ذکر خاطرات کوتاهی از رضا امیریاراحمدی پرداخت و پس از او، عباس مشهدی‌زاده پشت تریبون قرار گرفت و با بیان اینکه قدیمی‌ترین هنرجوی هنرستان پسران است که در قید حیات است، درباره رضا امیریاراحمدی گفت: او هنرمندی بود که زندگی متفاوتی داشت، انسان درستکار، راست‌رو و قائم‌قامت مثل درختانش بود. ما مجسمه‌سازان بیشتر به دنبال روند تجسّدی مجسمه‌ هستیم و رضا کسی بود که صفای طبیعت را به نمایش می‌گذاشت بنابراین به درخت و ساقه پرداخت که تفاوت میان این دو بسیار است.

رضا یاراحمدی ما را به یاد عقاب تنهای خانلری می‌انداخت

وی عنوان کرد: رضا امیریاراحمدی مرا به یاد عقاب تنهای ناتل خانلری می‌اندازد و توصیه می‌کنم که همه شما نیز این کتاب را بخوانید.

در ادامه لیلی گلستان مدیر گالری گلستان نیز در سخنانی درباره رضا امیریاراحمدی گفت: فکر نمی‌کردم روزی پشت تریبون از رفتن مجسمه‌سازی بزرگ صحبت کنم. او را چند سال پیش در گالری برگ دیدم که نمایشگاه فوق‌العاده‌ای از درخت برپا کرده بود. پس از آن بود که با یاراحمدی آشنا شدم و دوبار نمایشگاه انفرادی در گالری گلستان برایش برگزار کردم.

گلستان، یاراحمدی را حساس‌ترین هنرمند گالری گلستان ذکر کرد و افزود: یاراحمدی به دلیل همین حساسیت بود که حال خوبی نداشت. از رفتن او خیلی شوکه شدم، او هنرمند مبتکر، مدرن، خوش‌فکر و شریفی بود که از خودش و استعدادش مراقبت نکرد.

رضا یاراحمدی ما را به یاد عقاب تنهای خانلری می‌انداخت

وی ابراز امیدواری کرد که همه هنرمندان قدر خودشان را بیشتر بدانند و بتوانند حساسیت‌های خودشان را کنترل کنند تا بهتر بیافرینند.

در پایان این مراسم پیکر رضا امیریاراحمدی روی دستان هنرمندان و دوستدارانش تشییع شد و به سمت قطعه نام‌آوران بهشت‌زهرا (س) بدرقه شد. همچنین اعلام شد روز سه‌شنبه اول آبان ماه ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ در باشگاه پیام واقع در خیابان شریعتی بالاتر از پارک اندیشه، مراسم گرامیداشت این هنر برگزار خواهد شد.

رضا امیریاراحمدی شامگاه ۲۵ مهرماه بر اثر سکته قلبی درگذشت.


به گزارش خبرنگار مهر، پیکر رضا امیریاراحمدی هنرمند باسابقه مجسمه‌ساز، صبح امروز یکشنبه ۲۹ مهرماه با حضور جمعی از هنرمندان از محل خانه هنرمندان به سمت خانه ابدی بدرقه شد تا در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شود.

در این مراسم هنرمندانی از جمله مرتضی اسدی سعید شهلاپور عباس مشهدی زاده علی فرامرزی، شجاع الدین شهابی، لیلی گلستان، ملک‌دادیار گروسیان، کورش گلناری، سعید شهلاپور، منصور آذری، محمدحسین عماد در کنار خانواده یاراحمدی حضور داشتند.

عباس مجیدی رییس هیات مدیره هنرمندان مجسمه ساز ایران در این مراسم گفت: کمتر از یک ماه از درگذشت محسن وزیری مقدم نمی گذرد و این روزها شوک جدی بر ما وارد شده و هنرمند دیگری را از دست دادیم و در سوگش نشسته ایم.

وی افزود: هر چند او از میان ما رفته اما آثار وی همچنان خودنمایی می‌کند و حضورش را به اَشکال مختلف جاودانه می‌کند. او با سکوتش یادآور کوتاهی زندگی و با آثارش یادآور جاودانگی اندیشه‌هایش بود.

شجاع‌الدین شهابی هنرمند مجسمه‌ساز نیز در این مراسم به ذکر خاطراتی از رضا یاراحمدی پرداخت و گفت: فکر می‌کنم بهترین دوران زندگی یاراحمدی زمانی بود که در رشته مجسمه‌سازی از دانشگاه حذف شده بود و در کارگاه مجسمه‌سازی من با وسایل و ابزاری که در اختیارش بود، فعالیت می‌کرد. او بهترین آثارش را در همین دوران آفرید و از همان‌جا استثناء شد.

وی افزود: این هنرمند جزو یارانی بود که به حضورش در «کارگاه هنر» افتخار می‌کردیم. آن دوران مجسمه‌سازی رو به نابودی می‌رفت و گروهی از مجسمه‌سازان از جمله آقایان شانس، رضایی، فیاض و دولو به همراه رضا امیریاراحمدی توانستند هنرشان را ادامه دهند.

شهابی یادآور شد: هنرمند کسی است که بتواند کار خلاق کند و یاراحمدی کار خلاق می‌کرد و در کارگاه هنر نیز تدریس می‌کرد و شاگردانش علاقه بسیاری به او داشتند. او هنرمندی منحصر به فرد بود که در آثارش باقی خواهد ماند.

رضا یاراحمدی ما را به یاد عقاب تنهای خانلری می‌انداخت

در ادامه این مراسم برادر عبدالحسین زرین‌کوب شعری از فریدون مشیری با عنوان «تو نیستی که ببینی» به یاد این هنرمند خواند.

محمد امیر یاراحمدی رییس کانون نمایشنامه‌نویسان و برادر این هنرمند فقید نیز سخنران بعدی مراسم بود که پشت تریبون قرار گرفت و از حضور همه هنرمندان تشکر کرد و دل‌مویه‌ای را که به مناسبت درگذشت برادرش نوشته بود، برای حاضران خواند.

در این نوشته چنین آمده بود: «برادر! هم‌آشیان روزهای رفته، زندگی در حوصله‌ات نگنجید. زیستن در جهان کوچک ما، جهان قاعده‌ها، قاعده‌هایی که مرز می‌شوند، دیوار می‌کشند، حقیر می‌کنند، قاعده‌های خونریزی که وحشت می‌زایند و مرگ را تعبیر می‌کنند، جهانی که چهار فصل با آسمان و زمین بیگانه است؛ جهان درختان شب زده و کلاغ‌های مضطربِ سوخته. جهانی که خاطره‌هایش از یاد می‌رود و پنجره‌هایش محو می‌شوند، در مِه مسموم فراموشی جهانی که درد می‌کشند؛ جهانِ ترس از دیگری، تنهایی، جهانی با لب‌های دوخته که آواز نمی‌خواند و سایه‌ها از خواب گریه می‌کنند. زیستن در این جهان عبوس در حوصله‌ات نگنجید، تن ندادی و رفتی...»

در ادامه این مراسم بهروز امیری هنرمند مجسمه‌ساز به ذکر خاطرات کوتاهی از رضا امیریاراحمدی پرداخت و پس از او، عباس مشهدی‌زاده پشت تریبون قرار گرفت و با بیان اینکه قدیمی‌ترین هنرجوی هنرستان پسران است که در قید حیات است، درباره رضا امیریاراحمدی گفت: او هنرمندی بود که زندگی متفاوتی داشت، انسان درستکار، راست‌رو و قائم‌قامت مثل درختانش بود. ما مجسمه‌سازان بیشتر به دنبال روند تجسّدی مجسمه‌ هستیم و رضا کسی بود که صفای طبیعت را به نمایش می‌گذاشت بنابراین به درخت و ساقه پرداخت که تفاوت میان این دو بسیار است.

رضا یاراحمدی ما را به یاد عقاب تنهای خانلری می‌انداخت

وی عنوان کرد: رضا امیریاراحمدی مرا به یاد عقاب تنهای ناتل خانلری می‌اندازد و توصیه می‌کنم که همه شما نیز این کتاب را بخوانید.

در ادامه لیلی گلستان مدیر گالری گلستان نیز در سخنانی درباره رضا امیریاراحمدی گفت: فکر نمی‌کردم روزی پشت تریبون از رفتن مجسمه‌سازی بزرگ صحبت کنم. او را چند سال پیش در گالری برگ دیدم که نمایشگاه فوق‌العاده‌ای از درخت برپا کرده بود. پس از آن بود که با یاراحمدی آشنا شدم و دوبار نمایشگاه انفرادی در گالری گلستان برایش برگزار کردم.

گلستان، یاراحمدی را حساس‌ترین هنرمند گالری گلستان ذکر کرد و افزود: یاراحمدی به دلیل همین حساسیت بود که حال خوبی نداشت. از رفتن او خیلی شوکه شدم، او هنرمند مبتکر، مدرن، خوش‌فکر و شریفی بود که از خودش و استعدادش مراقبت نکرد.

رضا یاراحمدی ما را به یاد عقاب تنهای خانلری می‌انداخت

وی ابراز امیدواری کرد که همه هنرمندان قدر خودشان را بیشتر بدانند و بتوانند حساسیت‌های خودشان را کنترل کنند تا بهتر بیافرینند.

در پایان این مراسم پیکر رضا امیریاراحمدی روی دستان هنرمندان و دوستدارانش تشییع شد و به سمت قطعه نام‌آوران بهشت‌زهرا (س) بدرقه شد. همچنین اعلام شد روز سه‌شنبه اول آبان ماه ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ در باشگاه پیام واقع در خیابان شریعتی بالاتر از پارک اندیشه، مراسم گرامیداشت این هنر برگزار خواهد شد.

رضا امیریاراحمدی شامگاه ۲۵ مهرماه بر اثر سکته قلبی درگذشت.

کد خبر 4436299


قتل خونین همسر با دستور زن خیانتکار+گفتگو با متهم