اربعین؛ طراوت و تجلی روح
گروه فرهنگی ــ زیارت در کاظمین، سامرا و نجف اشرف به پایان میرسد و به لحظات دلدادگی و قرار عاشقانه با حضرت سیدالشهداء(ع) میرسیم.
به گزارش ایکنا از خراسانرضوی، بعد از اقامه اعمال مسجد سهله، پای در راه کربلا میگذاریم که بر روی تابلو راهنما "طریق العلما" نوشته شده، راهی خاکی که پر از صفا و محبت است و مانند جنگلهای گیلان اطرافش را درختان سرسبز پوشانیده شده است.
بعد از صرف نهار در منزل شیخ مازن، وی اصرار میکند شب را در منزل او سپری کنیم و صبح روز بعد حرکت کنیم. بعد از جدایی گروه ما از کاروان 60 نفره در مسجد کوفه هفت نفر از همسفریان ما در منزل شیخ مازن مهمان میشویم.
در سفر اربعین همه برابر و یکرنگ هستند
در ابتدای راه با آقای قرائی هم صحبت میشوم، زائری که با پای پیاده به نیابت از مرحوم پدرش راهی این سفر شده است. وی با بیان اینکه اهل شاهرود است، میگوید: این ششمین بار است که در این راه قدم برداشتهام و دو بار نیز با کاروان سفر کردهام.
وی ادامه میدهد: یکی از ویژگیهای مهم سفر اربعین این است که در اینجا همه با هم یکرنگ، برابر و برادر هستند.
هنوز دقایقی از پیادهروی نمیگذرد که نمنم بارش باران آغاز میشود. باران رحمتی که باعث نمیشود با گلی شدن زمینهای خاکی و خیس شدن لباسها، زائرین را متوقف و از حرکت بازدارد.
در این فکر هستم که چگونه ممکن است برخی از مدیران، روسای ادارات و افراد در این فضا حاضر به رفتن هستند و خودشان را در اربعین میشکنند میشکنند، در حالی که در ایران برای دیدن برخی از آنها باید ساعتها پشت در منتظر ماند.
کمی آن طرفتر گفتو گویم را با یک دانشجوی رشته مکانیک ادامه میدهم. زائری که سال گذشته دعایش در حرم سیدالشهداء(ع) قبولی در دانشگاه بوده و امسال حاجتش را گرفته است.
تفرشی جوانی 20 ساله که در سومین سفر اربعین خود با دوستان مسجد محلهشان، قدم در راه عشق گذاشته است.
وی با بیان اینکه زمان حرکت چندین بیمار سرطانی درخواست دعا داشتند، عنوان میکند: برای هزینه در راه عشق اگر انسان پولی در اختیار نداشته باشد، میتواند قرض کند و پای در این راه بگذارد اما اگر دلش در کربلا نباشد، عاشق اهل بیت عصمت و طهارت(ع) نباشد و حتی میلیاردر هم که باشی توفیق سفر نخواهی داشت.
در حال پیادهروی به سمت کربلا در میان جمعیت چند میلیونی هیچ وقت نخواهید دانست بغل دستی شما پزشک، مدیر، کارگر، مهندس، معلم، بازاری و یا فردی معمولی است مگر اینکه او را از قبل شناخته باشید و یا باب گفتو گو باز شود.
در ادامه مسیر با توقف باران به عمود 115 میرسیم و شب را به دلیل عدم یافتن مکان مناسب در یک موکب عراقی در فضایی باز به صبح میرسانیم. در حالی که تا صبح احساس میکنم باران در حال باریدن است. وقتی در تاریکی هوا برای اقامه نماز صبح بیدار میشویم تلی از خاک به دلیل طوفان شب گذشته بر روی کوله پشتیمان نشسته است و توهم بارانی که داشتم دلیلش خش خش کفشهای زائران بوده است.
بعد از اقامه نماز صبح و صرف صبحانه در موکبهای مختلف، راهی کربلا میشویم. بعد از پشت سر گذاشتن روزهای بارانی، گرمی هوا در مسیر راه به خوبی احساس میشود. با توجه به اینکه امسال بر خلاف سالهای گذشته به دلیل بارندگی، هوا سردتر است و بسیاری از زائرین حسینی با سرماخوردگی مواجه میشوند و بیشتر مراجعات به پزشکان و هلال احمر در مسیر به این دلیل است.
در ادامه راه، چفیهای منقش به عکس شهید حججی و شهید قرآنی منا، شهید حسنی کارگر بر روی دوش دو بانوی شیرازی جلب توجه میکند. جلوتر میروم تا پای صحبتهای آنها بنشینم.
سعیده دوربین مربی قرآنی طرح ملی حفظ و آموزش قرآن ادارهکل اوقاف و امور خیریه استان شیراز به همراه شاگردش مرضیه نگهبان، پیاده عازم کربلا است.
از او سوال میکنم شهید حسنی کارگر را از کجا میشناسد و میگوید: بعد از شهادتش به همراه جمعی از قاریان قرآنی شیراز در همان سال شهادتش در بهمن ماه به منزلشان رفتیم و از زبان مادرش با او بیشتر آشنا شدیم.
وی خاطرنشان میکند: از آن سال به بعد هر ساله به منزلشان میرویم و در ادامه خاطره مادر شهید منا را برایمان تعریف میکند و میگوید: یک شب شهید حججی به خوابم آمد و گفت من و پسر شما در بهشت همسایه هستیم. و تشریح این خواب از زبان مادر شهید منا باعث شد تا طرح تصویر مشترک این دو شهید چاپ کنیم و آنرا با خودمان به کربلا بیاوریم.
راهمان به سمت کربلا را در حالی ادامه میدهیم که برخی از اعضای گروه به دلیل جوان بودن تمایل زیادی به سریعتر طی کردن مسیر دارند و اعضای خانواده امکان راه رفتن سریع را ندارند به همین دلیل به ناچار از یکدیگر جدا میشویم و چهار نفره راهمان به سمت کربلا را از عمود 400 به بعد ادامه میدهیم.
چند قدمی که میروم جوانی پابرهنه را میبینم که به زحمت راه میرود و از او سوال میکنم چرا پابرهنه هستید جواب میدهد برای اینکه بیشتر درد احساس کنم و همناله حضرت زینب(س) در دوران اسارت باشم.
این زائر پیاده امام حسین(ع) با بیان اینکه برای خودم خیلی دعا نمیکنم و بیشتر به یاد ملتمسین دعا و مردم هستم، ادامه میدهد: برای هر کسی که دعا کردم دعایم در حقشان مستجاب شده و حاجتشان را به برکت ائمه اطهار(ع) از خداوند سبحان گرفتهاند.
مهران آقاعلی با بیان اینکه از ابهر آمده و امسال خواسته جدیدی دارد اضافه میکند: اربعین شوری حسینی است که قابل وصف کردن نیست.
وی با اشاره به سختیهایی که در بین راه وجود دارد و برخی از پیرمردان، پیرزنان و کودکان با زحمت و سختی زیاد آن را پشت سر میگذارند، عنوان میکند: اگر در طول تاریخ مشاهده کرده باشیم، هیچ کجا در دنیا تجمعی با این شور و حال وصف نشدنی و با این حجم از خیر و برکت و همچنین اتحاد با مسلمانان کشورهای دیگر در دنیا وجود نداشته است که این موضوع عشق به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است که از تمام دنیا به برکت سید الشهداء(ع) در این تجمع دهها میلیونی شرکت میکنند.
آقاعلی با اشاره به خدمات ارائه شده به میلیونها زائر در بین راه اضافه میکند: تامین آب، برق، کپسول گاز مصرفی و نان و غذا در موکبها برای خدماتدهی به میلیون ها زائر در طول راه تقریبا 80 کیلومتری و در شهرهای نجف و کربلا کاری بسیار سخت و طاقت فرسا است اما در عمل مشاهده میکنیم که بدون هرگونه مشکلی روزانه به میلیون ها زائر با پخت انواع غذاها و ارائه خدمات صورت میگیرد و همه اینها به برکت سیدالشهدا(ع) و لطف خدواند متعال است.
راهم را به کربلا با ازدر محمدی از باکو ادامه میدهم. وی با بیان اینکه 11 بار تاکنون به کربلا سفر کرده و در سال جاری 200 دلار هزینه سفرش شده است، میگوید: با عشق قدم در این راه گذاشتهام و جانم را فدای امام حسین(ع) میکنم.
وی با اشاره به اینکه اربعین عامل وحدت مسلمانان جهان است و در این راه زائران سختیهایی را که اهل بیت(ع9 متحمل شدهاند را اندکی درک خواهند کرد، اضافه میکند: با مسلمانان ایران برادر هستیم و رهبر ایران را بسیار دوست داریم.
بعد از طی کردن بیش از نیمی از راه، در کنار یکی از موکبهای یکی از کشورهای همسایه با جمعی از زائرانی که از هلند با 700 یورو در این پیادهروی شرکت کردهاند، همصحبت میشوم. کاروانی 160 نفره که تعدادی از آنها را بانوان تشکیل دادهاند و محل اقامتشان حسینیههاست و برای شرکت در مراسم اربعین با هواپیما به مدت 15 روز سفر میکنند.
زهرا جوانشیر که متخصص پوست و از اعضای این کاروان است، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا بیان میکند، بار اولی است که به کربلا سفر کردهام و برای خودم هیچ درخواستی ندارم و از خداوند سبحان طلب ظهور امام زمان(ع) را دارم.
شب را در کنار درمانگاه هلال احمر در یکی از موکبهای شکور عراق در حالی به صبح میرسانیم که سرفههای کودک هشت ساله پاکستانی در کنارم روبرو میشوم اما خستگی راه مانع از آن نمیشد، در سالن هزار نفری که همه با فاصله اندکی از هم خوابیدند نتوان خوابید.
دو روز مانده به اربعین گروه سه نفره ما به کربلا میرسند. شهر عاشقان و دلدادگان حسینی، شهر خون و قیام, شهری که فراتش به دور امام(ره) و برادرش حضرت ابالفضلالعباس(ع) تا ابد میچرخد و پذیرای زائران اباعبدالله الحسین(ع) و شهدای کربلا است.
در حالی که پایم تاول زده، سرماخوردگی، خستگی راه و شلوغی جمعیت خیابانها حسابی کلافهام کرده است، به هر کوی برزن سر بزنی پر از جمعیت است و در هر کوچه و خیابان موکبها در حال خدمترسانی و پخت و ارائه غذا در کنار پیادهروها هستند.
گزارش از خبرنگار اعزامی ایکنا به عتبات عالیات؛ علیاکبر ملکی
این گزارش ادامه دارد...
انتهای پیام