به گزارش پارس نیوز، 

می‌گوید مدت‌ها بیکار است و دیگر کارگردان و تهیه‌کننده‌ای به او پیشنهاد کار نمی‌دهد، رنجیده است و می‌گوید این بیکاری افسرده‌اش کرده، برای او که از پنج سالگی روی سن تئاتر بوده، این بیکاری‌ آزار دهنده است.

از حضور جوان‌ها در سینما، تلویزیون و تئاتر ناراحت نیست اما نمی‌تواند قبول کند که همه سینما،‌تئاتر و تلویزیون فقط روی انگشت چند جوان بچرخد و بقیه بیکار باشند! می‌گوید در چنین شرایطی دیگر نمی‌توان از مافیای بازیگری صحبت نکرد.

قبل و بعد از انقلاب، هیچ‌وقت اینگونه نبود که هنرمندان پیشکسوت خانه‎نشین باشند

زهره صفوی، بازیگر قدیمی که سال‌ها او را در نقش مادری مهربان می‌دیدیم به گذشته می‌رود و سال‌های زیادی که در حرفه بازیگری فعال بوده را مرور می‌کند و می‌گوید:هیچ دوره‌ای مثل چند سال اخیر نبود، من سال‌های زیادی در این حرفه فعال بودم با کارگردانان و تهیه‌کننده‌های زیادی کار کردم با هر طرز فکر و دیدگاهی،؛ قبل از انقلاب و بعد از آن اما هیچ‌وقت این‌جوری نبود که پیشکسوتان هنر بازیگری تا این میزان خانه‌نشین باشند و اصلا برای آنها نقشی در نظر نگیرند یا برای آنها داستان ننویسند.

همه فیلم‌ها شده داستان دختر و پسرهای جوانی که با هم دوست می‌شوند و برایشان ماجراهای بدی رخ می‌دهد، یکی نیست از سازندگان این آثار بپرسد این جوان‌‌ها از کجا آمده‌اند که پدر و مادر و اصل و نسب ندارند؟! نکته جالب اینجاست که وقتی هم در فیلمنامه نقشی می‌نویسند که مناسب بازیگرانی مانند من است، آن را به یک بازیگر جوان می‌دهند ! و با هزار ترفند پیرش می‌کنند ! کجای دنیا چنین رسمی وجود دارد؟ تازگی‌ها باب شده، نقش زنان را به بازیگران مرد می‌دهند، آنها را با گریم به شکل زن درمی‌آورند!

مدافع حقوق ما فقط مسؤولان فرهنگی هستند که آنها هم هیچ کاری برای ما نمی‌کنند. مگر آنها فیلمنامه‌ها و نمایشنامه‌ها را تصویب نمی‌کنند؟ مگر بر روند ساخت آثار نظارت ندارند، پس چگونه اجازه چنین کار‌هایی را می‌دهند؟

زهره صفوی از پنج سالگی به واسطه پدرش وارد حرفه بازیگری تئاتر شده است.او با احترام بسیار زیادی از مرحوم پدرش یاد می‌کند و می‌گوید: پدرم، میراحمد صفوی یکی از بزرگان تئاتر ایران بود و در اولین فیلم سینمای ایران؛ «آبی و رابی» بازی کرد.در خانواده‌ای متولد و بزرگ شدم که بسیار مقید اخلاق و آداب اجتماعی بود.از همان بچگی به همراه مستخدم به مدرسه می‌رفتم و عصر ماشین می‌آمد دنبالم و برای بازی به سالن تئاتر می‌رفتم.پدرم حساسیت زیادی روی بچه‌هایش بخصوص من که بازیگر بودم ، داشت.اجدادمان به شاه‌عباس صفوی می‌رسد.

از صفوی می‌پرسم این‌که اجداد معتبری داشته باشی و شجره‌نامه‌‌ات به پادشاهان برسد حس خوبی است؟ یا این‌که آخرش می‌پرسی که چی؟ در جواب می‌گوید:« به‌هرحال حس خوبی است. همیشه به اطرافیان، به فرزندانم، عروس‌‌ها و داماد‌هایم می‌گویم، من شاهزاده هستم ! درست است که از اسب افتادم اما از اصل نیفتاده‌ام.هنوز هم در مناسبات خانوادگی و اجتماعی رسم و رسومات را رعایت می‌کنم.انگار همین دیروز بود که آن‌همه آدم به خانه پدری‌ام رفت و‌ آمد می‌کردند.

قبل و بعد از انقلاب، هیچ‌وقت اینگونه نبود که هنرمندان پیشکسوت خانه‎نشین باشند

اصیل بودن خیلی خوب است و تاثیر زیادی در تربیت بچه‌‌ها دارد.همیشه به بچه‌هایم می‌گویم شما شاهزاده‌ و اصیل هستید، مراقب رفتار و گفتار خودتان باشید. از پدرم یاد گرفتم در کار بازیگری مناعت طبع داشته باشم. هرگز برای گرفتن یک نقش نه به کسی تلفن کرده‌ام و نه از کسی خواسته‌ام سفارشم را بکند.یک نفر را پیدا نمی‌کنید که بگوید، زهره صفوی به ما زنگ زده و درخواست کار کرده .

مناعت طبع بهترین نعمتی است که خداوند به من داده است.من هفت تا فرزند دارم ؛ سه پسر وچهار تا دختر که همه‌شان را به بهترین شکل بزرگ کرده‌ا‌م. پسر بزرگم مهندس صدا و سیماست، دومی دختر است و پزشک متخصص بیماری‌های عفونی، پسر سومم، پزشک و استاد دانشگاه است در آمریکا، چهارمین فرزندم وکیل است و پنجمی؛ ماندانا اویسی، عروس خانواده مسعود جعفری جوزانی است و در سینما و تلویزیون نویسنده، برنامه‌ریز، گریمور، بازیگر و ... است.ششمین فرزندم پسر است و مهندس و دیزاینر است و هفتمی هم که زهرا اویسی ، بازیگر است.

خدارا شکر بچه‌‌های خوبی دارم و به همه آنها افتخار می‌کنم.هفت تا نوه دارم.روزهای خوبی دارم و از زندگی راضیم اما تنها چیزی که ناراحتم می‌کند این است که عمرم را برای بازیگری گذاشتم اما نمی‌دانستم آخر و عاقبتش این می‌شود و باید خانه‌نشین شوم.نیاز مالی ندارم اما یک عمر عادت به بازیگری داشتم و الان باید بنشینم کنج خانه و به دیوار نگاه کنم ! در هیچ کجای دنیا برای بازیگران دوره بازنشستگی تعریف نمی‌کنند اما در کشور ما رفتار خوبی با بازیگران پیشکسوت ندارند. همسرم سرهنگ بازنشسته است.اول انقلاب بازنشسته شد و خدا را شکر حقوقی دارد که با آن امورات زندگی را سر و سامان می‌دهیم.اما دوست دارم باز هم مقابل دوربین بروم...»

این روزها بیشتر خانواده‌ها یک یا دو فرزند دارند، اما زهره صفوی خانواده شلوغی دارد و از این شرایط راضی است.از او می‌پرسم بازیگر هستید و این حرفه زمان و وقت مشخصی ندارد، با این حرفه چطور هفت تا بچه را بزرگ کردید؟می‌گوید:« بچه‌ها پرستار داشتند اما تربیت‌ آنها به عهده خودم بود و جوری برنامه‌ریزی می‌کردم که برای بچه‌ها هم وقت داشته باشم.بچه‌هایم را همانگونه تربیت کردم که پدرم ما را.بشدت مبادی آداب هستند و می‌دانند باید به بزرگتر احترام گذاشت.

قبل و بعد از انقلاب، هیچ‌وقت اینگونه نبود که هنرمندان پیشکسوت خانه‎نشین باشند

هیچ‌وقت بدون هماهنگی به خانه ما نمی‌آیند، مثلا اگر قرار است پنج شنبه پیش ما بیایند از چند روز قبل خبر می‌دهند.این را نباید به این معنا گذاشت که بین ما صمیمت وجود ندارد؛ آنها یاد گرفته‌اند که به پدر و مادر خود احترام بگذارند و حد و اندازه خود را بدانند.من تعجب می‌کنم وقتی بچه‌هایی را می‌بینم که به والدین خود بی‌احترامی می‌کنند و با کلمات تند جواب آنها را می‌دهند.معتقدم هر جور بچه‌ را بزرگ کنی، همانطور با تو رفتار خواهد کرد.مگر می‌شود، بچه‌ را اشتباه و نادرست تربیت کرد و بعد از او توقع ادب داشت.»

زهره صفوی 76 ساله،‌ با کارگردانان زیادی کار کرده و آثار زیادی را در کارنامه خود به ثبت رسانده از کمدی تا جدی.از فیلم وسریال‌های اجتماعی تا آثار خانوادگی.خودش می‌گوید:« آنقدر از حرفه بازیگری دلگیرم که اگر به عقب برگردم، این حرفه را انتخاب نمی‌کنم.»

او از این که این‌همه جوان به بازیگری علاقمندند، متعجب است و می‌گوید:« به گمانم علاقمندان به بازیگری از تعداد تئاترها و فیلم‌ها و سریال‌های ما بیشتر است.این همه آموزشگاه و دانشگاه بازیگری و این‌همه جوان علاقمند به بازیگری برای چیست؟ این هم یکی از شگفتی‌هایی است که فقط در کشور ما دیده می‌شود.»


انتهای پیام/