عرضه نفت در بورس، ریل گذاری برای ورود بخش خصوصی به تجارت نفت است
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، صادق مردانی، کارشناس حوزه انرژی با اشاره به ضرورت تداوم عرضه نفت در بورس گفت: اگر عرضه بورس در نفت استمرار داشته باشد، دو نتیجه خوب حاصل میشود. اول اینکه این اطمینان را در مشتری ایجاد میکند که نفت در بورس انرژی موجود است و یک محل خرید نفت محسوب میشود. دوم اینکه عرضه نفت در بورس تهران، عنوانی است که المان...
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، صادق مردانی، کارشناس حوزه انرژی با اشاره به ضرورت تداوم عرضه نفت در بورس گفت: اگر عرضه بورس در نفت استمرار داشته باشد، دو نتیجه خوب حاصل میشود. اول اینکه این اطمینان را در مشتری ایجاد میکند که نفت در بورس انرژی موجود است و یک محل خرید نفت محسوب میشود. دوم اینکه عرضه نفت در بورس تهران، عنوانی است که المان در قیمتگذاری نفت طی سالهای آینده خود را نشان میدهد. اگر نفت در بورس باشد، به مرور زمان باتوجه به کیفیت کار با یک قوت و ضعفی به این متغیر وزن میدهد و این متغیر خود را نشان میدهد.
مردانی افزود: از نظر من تا زمانی که شاخصهای بورسی در فرمولهای قیمتگذاری نفت موثر هستند یا اعمال میشوند، ما باید نفت را در بورس عرضه کنیم. یعنی اگر زمانی فرمول قیمتگذاری نفت تغییر کرد، بورس کنار رفت و به دنبال فرمول دیگری رفتند آن موقع میتوانیم روی اصل عرضه نفت در بورس تردید یا فکر کنیم.
*با اجرای تسویه ارزی امکان مسدود شدن داراییهایمان وجود دارد
مردانی با اشاره به سازوکار تسویه بهای نفت معامله شده در بورس اظهار داشت: تسویه ارزی یا ریالی هر کدام معایب و محاسن خاص خودش را دارد و نمیتوانیم به طور اختصاصی خیلی خوب یا بد را به آن نسبت بدهیم. معایب و محاسن تسویه ارزی ما به عملکرد بانک مرکزی و تحریمها برمیگردد و با توجه به این دو باید تسویه ارزی را مورد بررسی قرار دهیم. باتوجه به معایب موجود، ارزهای دلار و یورو که ما میخواهیم از آنها استفاده کنیم، پرریسکترین ارزهای جهانی نسبت به ما هستند، زیرا هر لحظه ممکن است منابع ما بلاک شود.
این کارشناس حوزه انرژی خاطر نشان کرد: به عقیده بسیاری از کارشناسان و افراد اقتصادی در حوزه بانک، نوسانات ارزی مدنظر است و بدین صورت براساس استانداردهای جهانی کم ریسکترین ارزها دلار و یورو هستند. ولی باید دقت کنیم که شرایط ما و سایر کشورها از لحاظ میزان ریسک موجود در ارزها بسیار متفاوت است.
مردانی اضافه کرد: وقتی نسبت به خودمان میسنجیم متوجه میشویم که مسدود یا بلاک شدن و خارج شدن پول از دسترس ما و عدم همکاری بانکهای بزرگ و کوچک بین المللی یا خارجی با ما، سر این است که میگوییم ارز یورو و دلار داریم و آنها با ما در انتقالش همکاری نمیکنند. یعنی وقتی ما نفت را میفروشیم عملاً پولی دستمان را نمیگیرد و این ریسک دارد، فلذا استفاده از دلار و یورو بیشترین ریسک را برای ما به همراه دارد.
وی با اشاره به تبعات منفی تسویه ارزی در کاهش ارزش ریال گفت: درباره تسویه ارزی، بحث نااطمینانی پشتوانههای ریالی مطرح است. این ارزی که ما استفاده کردیم در اختیار بانک مرکزی است و بانک مرکزی میتواند کارهای بانکی دولت را انجام دهد. این ارزی که بانک مرکزی در اختیار دولت قرار میدهد به صورت پشتوانه در حسابهای بانک مرکزی در بانکهای بینالملل است. همین حضور این ارزها در آن بانکها امکان بلاک شدن دارد و در نتیجه نااطمینانی به ریال ایجاد میکند و ارزش ریال را کاهش میدهد.
مردانی در ادامه اظهار داشت: نکتهای که وجود دارد این است که سهمهای بهینه ما در سبد ارزی چقدر است؟ چه مقدار باید ارز و ریال داشته باشیم؟ سهم بهینه ارزها در سبد ارزی کشور داینامیک هست یعنی طی یک دوره زمانی مشخص (هر۶ یا ۱۲ ماه) همهی آن تغییر میکند و قابل بررسی است.
وی افزود: مهمترین چیزی که در این سبد باید بررسی شود این است که جهتی که سبد نشان میدهد به کدام سمت است. جهت سبد نشان میدهد که چه ارزهایی باعث میشود که واردات بیشتر شود یا به تولید داخلی یا به کالای مصرفی ضربه بزند. اینکه ما چه نوع تسویهای میخواهیم استفاده کنیم ارزی، ریالی یا سهمهای مختلف، مهم این است که به اقتصاد کمک کند و اینکه نفت جزئی از اقتصاد است و باید سبب استقلال اقتصادی شود.
*تسویه ریالی باعث افزایش حضور بخش خصوصی برای خرید نفت میشود
این کارشناس حوزه انرژی با اشاره به مزایای تسویه ریالی در گسترش فعالیت بخش خصوصی داخلی گفت: در ابتدای کار تسویه ریالی باعث میشود فعالیت و حضور بخش خصوصی برای خرید نفت در بورس انرژی گسترش پیدا کند. نکته مهم این است که تسویه ریالی مدیریت شده باشد یعنی در عرض چند سال به گونهای بخش خصوصی را در این حوزه تقویت کنیم که اگر لازم شد به سمت تسویهی ارزی برویم، بخش خصوصی بتواند حضور داشته باشد.
وی در ادامه تاکید کرد: یکی از اهداف استفاده عرضه نفت در بورس، پرورش بخش خصوصی یا ریل گذاری صحیح جهت حضور و مشارکت بخش خصوصی در این حوزه است. ما نباید به سمتی برویم که بخش خصوصی فقط نفت ایران را بخرد بلکه باید به سمتی برویم تا نفتهای کشورهای دیگر را هم بخرد و بفروشد و در بورس ایران عرضه کند. در واقع تجارت نفت در اقتصاد ما عمق و گسترش پیدا کند.
مردانی با اشاره به اقدام مثبت شرکت ملی نفت در افزایش ۱۰ روزه مهلت تسویه به خریداران داخلی گفت: ما اگر بخواهیم تسویه در بورس را افزایش دهیم، سه فاکتور بسیار مهم داریم برای اینکه آیا این زمان را افزایش بدهیم یا خیر. ۱- ایجاد جذابیت نفت برای خریدارهایمان ۲-رشد دادن بخش خصوصی به منظور جذب مشتری بیشتر توسط خودش ۳-در نظر گرفتن اینکه آیا این مهلت باعث فرسایشی شدن معاملات میشود یا باعث تسریع در معاملات.
این کارشناس حوزه انرژی در ادامه توضیح داد: زمان دادن تا حدودی خوب است تا مشتری داخلی با توجه به شرایطش خودش را بتواند بالانس کند. به نظرم ما باید برای داخلیها زمانی را بجز آنچه در بورس است، در نظر بگیریم و برای اینکه از این شرایط سواستفاده نشود، باید محدودیتی را بگذاریم تا احیاناً اگر ضرری به وجود آمد قابل کنترل باشد. به طور مثال در ۶۰ روز فقط ۲_۳ محموله میتوانند بخرند و بفروشند و چهارمی زمانی سررسید میشود که پول اولیه را بدهند، تا اتفاقاتی مانند بابک زنجانی نیفتد.
*در سازوکار بورس امکان ارزان فروشی و بروز فساد وجود ندارد
وی با اشاره به برخی فضاسازیها درباره امکان فساد در این سازوکار گفت: کسی که پرونده بابک زنجانی و نحوه دریافت محموله را بخواند، متوجه میشود که اصلا با هیچ یک از ساختارهای دولتی و بخش خصوصی سازگار نیست. بابک زنجانی از طریق سفارشات و نامهدادن این کار را گرفت و اصطلاحاً یک ویژهخواری در این حوزه کرده است.
مردانی ادامه داد: هیچ وقت بابک زنجانی معرف بخش خصوصی نیست، زیرا وضعیت بورس کاملا مشخص است و سازمانهای نظارتی روی آن هست و پولهایی که رد و بدل میشود و شرایط و ویژگیهای بخش خصوصی، همه آنجا قابل تعریف است. اما در محیطی که بابک زنجانی کار کرد، یک عده به صورت فردی و باتوجه به شرایطشان تصمیمگیری میکردند و اینها قابل تعریف نبود.
این کارشناس حوزه انرژی با اشاره مباحث مطرح شده در مورد حراج نفت در بورس گفت: اگر شما از موافقان ارزانفروشی یا مخالفان گرانفروشی بپرسید که با چه متغیرها و المانهایی نتیجه میگیرند که ما نفت را ارزان یا گران فروختیم، خواهید دید هر متغیری که آنها استدلال میکنند در خارج از ایران پاسخگو است، اما در داخل ایران خیر. چون اولین بار است که در داخل ایران این کارها را انجام میدهیم و هنوز نقش المانهای داخلی ما مشخص نیست.
وی در ادامه توضیح داد: باید چند سال بگذرد تا با تاثیری که فروش عرضه بورس نفت در تهران بر بازار جهانی میخواهد بگذارد، این المانها خودشان را نشان دهند و آن موقع است که شما با یک مجموعه متغیرهایی طرف هستید که میتوانید اعلام کنید ارزان فروختهاید یا گران. وجود این بحثها کاملا طبیعی است، اما در مورد عرضه اول میتوان گفت که ارزان فروشی صورت نگرفته و قیمت کشف شده در سازوکار رقابتی بورس معقول به نظر میرسد و به طور منطقی با توجه به سازوکار رقابتی بورس امکان ارزان فروشی وجود ندارد، ولی باز هم باید منتظر ماند که متغیرهای داخلی تاثیرگذار بر قیمت شکل بگیرد.
مردانی در پایان خاطرنشان کرد: به نظر من در موضوع ارزان یا گرانفروشی اول باید بحث فهم تجارت نفت را بیان کنیم و دوم تا زمانی که متغیرهای عرضه بورس نفت در تهران خودشان را نشان ندادهاند، کسی را مقصر ندانیم، زیرا سود و زیان در این بازار امری بدیهی و ثابت است و نباید کارشناسان امور بینالملل، بورس و .. را مقصر این موضوع دانست.
مردانی افزود: از نظر من تا زمانی که شاخصهای بورسی در فرمولهای قیمتگذاری نفت موثر هستند یا اعمال میشوند، ما باید نفت را در بورس عرضه کنیم. یعنی اگر زمانی فرمول قیمتگذاری نفت تغییر کرد، بورس کنار رفت و به دنبال فرمول دیگری رفتند آن موقع میتوانیم روی اصل عرضه نفت در بورس تردید یا فکر کنیم.
*با اجرای تسویه ارزی امکان مسدود شدن داراییهایمان وجود دارد
مردانی با اشاره به سازوکار تسویه بهای نفت معامله شده در بورس اظهار داشت: تسویه ارزی یا ریالی هر کدام معایب و محاسن خاص خودش را دارد و نمیتوانیم به طور اختصاصی خیلی خوب یا بد را به آن نسبت بدهیم. معایب و محاسن تسویه ارزی ما به عملکرد بانک مرکزی و تحریمها برمیگردد و با توجه به این دو باید تسویه ارزی را مورد بررسی قرار دهیم. باتوجه به معایب موجود، ارزهای دلار و یورو که ما میخواهیم از آنها استفاده کنیم، پرریسکترین ارزهای جهانی نسبت به ما هستند، زیرا هر لحظه ممکن است منابع ما بلاک شود.
این کارشناس حوزه انرژی خاطر نشان کرد: به عقیده بسیاری از کارشناسان و افراد اقتصادی در حوزه بانک، نوسانات ارزی مدنظر است و بدین صورت براساس استانداردهای جهانی کم ریسکترین ارزها دلار و یورو هستند. ولی باید دقت کنیم که شرایط ما و سایر کشورها از لحاظ میزان ریسک موجود در ارزها بسیار متفاوت است.
مردانی اضافه کرد: وقتی نسبت به خودمان میسنجیم متوجه میشویم که مسدود یا بلاک شدن و خارج شدن پول از دسترس ما و عدم همکاری بانکهای بزرگ و کوچک بین المللی یا خارجی با ما، سر این است که میگوییم ارز یورو و دلار داریم و آنها با ما در انتقالش همکاری نمیکنند. یعنی وقتی ما نفت را میفروشیم عملاً پولی دستمان را نمیگیرد و این ریسک دارد، فلذا استفاده از دلار و یورو بیشترین ریسک را برای ما به همراه دارد.
وی با اشاره به تبعات منفی تسویه ارزی در کاهش ارزش ریال گفت: درباره تسویه ارزی، بحث نااطمینانی پشتوانههای ریالی مطرح است. این ارزی که ما استفاده کردیم در اختیار بانک مرکزی است و بانک مرکزی میتواند کارهای بانکی دولت را انجام دهد. این ارزی که بانک مرکزی در اختیار دولت قرار میدهد به صورت پشتوانه در حسابهای بانک مرکزی در بانکهای بینالملل است. همین حضور این ارزها در آن بانکها امکان بلاک شدن دارد و در نتیجه نااطمینانی به ریال ایجاد میکند و ارزش ریال را کاهش میدهد.
مردانی در ادامه اظهار داشت: نکتهای که وجود دارد این است که سهمهای بهینه ما در سبد ارزی چقدر است؟ چه مقدار باید ارز و ریال داشته باشیم؟ سهم بهینه ارزها در سبد ارزی کشور داینامیک هست یعنی طی یک دوره زمانی مشخص (هر۶ یا ۱۲ ماه) همهی آن تغییر میکند و قابل بررسی است.
وی افزود: مهمترین چیزی که در این سبد باید بررسی شود این است که جهتی که سبد نشان میدهد به کدام سمت است. جهت سبد نشان میدهد که چه ارزهایی باعث میشود که واردات بیشتر شود یا به تولید داخلی یا به کالای مصرفی ضربه بزند. اینکه ما چه نوع تسویهای میخواهیم استفاده کنیم ارزی، ریالی یا سهمهای مختلف، مهم این است که به اقتصاد کمک کند و اینکه نفت جزئی از اقتصاد است و باید سبب استقلال اقتصادی شود.
*تسویه ریالی باعث افزایش حضور بخش خصوصی برای خرید نفت میشود
این کارشناس حوزه انرژی با اشاره به مزایای تسویه ریالی در گسترش فعالیت بخش خصوصی داخلی گفت: در ابتدای کار تسویه ریالی باعث میشود فعالیت و حضور بخش خصوصی برای خرید نفت در بورس انرژی گسترش پیدا کند. نکته مهم این است که تسویه ریالی مدیریت شده باشد یعنی در عرض چند سال به گونهای بخش خصوصی را در این حوزه تقویت کنیم که اگر لازم شد به سمت تسویهی ارزی برویم، بخش خصوصی بتواند حضور داشته باشد.
وی در ادامه تاکید کرد: یکی از اهداف استفاده عرضه نفت در بورس، پرورش بخش خصوصی یا ریل گذاری صحیح جهت حضور و مشارکت بخش خصوصی در این حوزه است. ما نباید به سمتی برویم که بخش خصوصی فقط نفت ایران را بخرد بلکه باید به سمتی برویم تا نفتهای کشورهای دیگر را هم بخرد و بفروشد و در بورس ایران عرضه کند. در واقع تجارت نفت در اقتصاد ما عمق و گسترش پیدا کند.
مردانی با اشاره به اقدام مثبت شرکت ملی نفت در افزایش ۱۰ روزه مهلت تسویه به خریداران داخلی گفت: ما اگر بخواهیم تسویه در بورس را افزایش دهیم، سه فاکتور بسیار مهم داریم برای اینکه آیا این زمان را افزایش بدهیم یا خیر. ۱- ایجاد جذابیت نفت برای خریدارهایمان ۲-رشد دادن بخش خصوصی به منظور جذب مشتری بیشتر توسط خودش ۳-در نظر گرفتن اینکه آیا این مهلت باعث فرسایشی شدن معاملات میشود یا باعث تسریع در معاملات.
این کارشناس حوزه انرژی در ادامه توضیح داد: زمان دادن تا حدودی خوب است تا مشتری داخلی با توجه به شرایطش خودش را بتواند بالانس کند. به نظرم ما باید برای داخلیها زمانی را بجز آنچه در بورس است، در نظر بگیریم و برای اینکه از این شرایط سواستفاده نشود، باید محدودیتی را بگذاریم تا احیاناً اگر ضرری به وجود آمد قابل کنترل باشد. به طور مثال در ۶۰ روز فقط ۲_۳ محموله میتوانند بخرند و بفروشند و چهارمی زمانی سررسید میشود که پول اولیه را بدهند، تا اتفاقاتی مانند بابک زنجانی نیفتد.
*در سازوکار بورس امکان ارزان فروشی و بروز فساد وجود ندارد
وی با اشاره به برخی فضاسازیها درباره امکان فساد در این سازوکار گفت: کسی که پرونده بابک زنجانی و نحوه دریافت محموله را بخواند، متوجه میشود که اصلا با هیچ یک از ساختارهای دولتی و بخش خصوصی سازگار نیست. بابک زنجانی از طریق سفارشات و نامهدادن این کار را گرفت و اصطلاحاً یک ویژهخواری در این حوزه کرده است.
مردانی ادامه داد: هیچ وقت بابک زنجانی معرف بخش خصوصی نیست، زیرا وضعیت بورس کاملا مشخص است و سازمانهای نظارتی روی آن هست و پولهایی که رد و بدل میشود و شرایط و ویژگیهای بخش خصوصی، همه آنجا قابل تعریف است. اما در محیطی که بابک زنجانی کار کرد، یک عده به صورت فردی و باتوجه به شرایطشان تصمیمگیری میکردند و اینها قابل تعریف نبود.
این کارشناس حوزه انرژی با اشاره مباحث مطرح شده در مورد حراج نفت در بورس گفت: اگر شما از موافقان ارزانفروشی یا مخالفان گرانفروشی بپرسید که با چه متغیرها و المانهایی نتیجه میگیرند که ما نفت را ارزان یا گران فروختیم، خواهید دید هر متغیری که آنها استدلال میکنند در خارج از ایران پاسخگو است، اما در داخل ایران خیر. چون اولین بار است که در داخل ایران این کارها را انجام میدهیم و هنوز نقش المانهای داخلی ما مشخص نیست.
وی در ادامه توضیح داد: باید چند سال بگذرد تا با تاثیری که فروش عرضه بورس نفت در تهران بر بازار جهانی میخواهد بگذارد، این المانها خودشان را نشان دهند و آن موقع است که شما با یک مجموعه متغیرهایی طرف هستید که میتوانید اعلام کنید ارزان فروختهاید یا گران. وجود این بحثها کاملا طبیعی است، اما در مورد عرضه اول میتوان گفت که ارزان فروشی صورت نگرفته و قیمت کشف شده در سازوکار رقابتی بورس معقول به نظر میرسد و به طور منطقی با توجه به سازوکار رقابتی بورس امکان ارزان فروشی وجود ندارد، ولی باز هم باید منتظر ماند که متغیرهای داخلی تاثیرگذار بر قیمت شکل بگیرد.
مردانی در پایان خاطرنشان کرد: به نظر من در موضوع ارزان یا گرانفروشی اول باید بحث فهم تجارت نفت را بیان کنیم و دوم تا زمانی که متغیرهای عرضه بورس نفت در تهران خودشان را نشان ندادهاند، کسی را مقصر ندانیم، زیرا سود و زیان در این بازار امری بدیهی و ثابت است و نباید کارشناسان امور بینالملل، بورس و .. را مقصر این موضوع دانست.