«حسن لافی» در تحلیلی با اشاره به روند پرشتاب عادیسازی روابط رژیمهای عربی حاشیه خلیج فارس نوشت در آغاز بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به عمان سفر کرد و در کاخهای مجلل از وی استقبال شد، در ادامه شاهد عادیسازی روابط در زمینه ورزشی در دوحه بودیم، آنگاه گریههای مضحک «میری ریگف» وزیر صهیونیست هنگام پخش سرود اسرائیل «هتیکفا» در ابوظبی را شاهد بودیم که یکی از فاشیستترین وزیران کابینه نتانیاهو است و در پایان باید به طرح موسوم به راه آهن صلح اشاره کرد که «یسرائیل کاتیس» وزیر ارتباطات اسرائیل با هدف مرتبط کردن دولت اشغالگر اسرائیل با کشورهای عربی حاشیه خلیج(فارس) مطرح کرد.
وی افزود تابلوی سیاسی که پر است از تصاویر عادیسازی روابط مقامات عربی حاشیه خلیج(فارس) با وزیران دولت راستگرای حزب لیکود اسرائیل که بنیامین نتانیاهو آن را ترسیم کرده، فردی که طرفدارانش به وی لقب جادوگر دادهاند، در این شرایط زمانی حساس در صحنه سیاسی داخلی اسرائیل، عنوان شعار برنامه انتخاباتی آتی حزب لیکود به رهبری نتانیاهو شده است به ویژه با توجه به اینکه احتمال رفتن وی به سمت انتخابات زودهنگام برای بستن راه به روی فهرستهای اتهام افزایش یافته است، اتهاماتی که انتظار میرود علیه وی در مسائل فساد در اوایل سال آینده میلادی مطرح شود.
در اینجا پرسش مهمی مطرح می شود، اینکه چرا حزب لیکود به رهبری نتانیاهو از روند عادی سازی روابط با کشورهای حاشیه خلیج(فارس) به عنوان یک برگ برنده در برنامههای انتخاباتی آینده پارلمان (کنیست) استفاده خواهد کرد؟
به نظر می رسد که نتانیاهو از میان تمامی سیاست مداران صهیونیستی برتری دارد . کسیکه با برتری قدرت خود برای جذب و توجیه افکار عمومی صهیونیست ها و در روند بازی از وجود انزجار و فقدان امنیتی دائمی در اذهان یهودیان اشغالگر صهیونیستی ، بهره می گیرد. به همین خاطر با کسب امتیاز در دولت اشغالگر صهیونیستی ، لقب سرور و آقای امنیت را به خود اختصاص داد .
بر اساس گزارش شبکه المیادین،این تحلیلگر آورده است هر چند نتانیاهو درمقایسه با تمام سیاستمداران صهیونیست از قدرت بالایی برای مدیریت افکارعمومی صهیونیستی از طریق بازی با چالش ترس و هراس از نبود امنیت که یک گمشده همیشگی در ذهنیت صهیونیستهاست،برخوردار است،و به وی آقای امنیت در دولت اشغالگر داد شده است، اما معضل و مشکل نتانیاهو در این مرحله این است که شکست مهمترین ویژگی پروندههای امنیتی مطرح در دستورکار دولت اشغالگر به شمار میرود.
بنابراین در مقابل نتانیاهو راهی جز تبلیغ دستاوردهای امنیتی وجود ندارد تا بدین وسیله شکست واقعی خود در پرونده های دیگر را بپوشاند. اطمینان یافتن از قهرمانیها حداقل در دوره تبلیغات انتخاباتی در توان جامعه اسرائیلی نیست، و در اینجاست که روند عادیسازی روابط با کشورهای عربی حاشیه خلیج(فارس) میتواند به عنوان ریسمان نجات برای راستگرایان صهیونیستی با هدف تضمین ادامه حکومت آنها خودنمایی میکند به طوری که نمایش تصاویر کاخهای کشورهای عربی حاشیه خلیج(فارس) که به روی راستگرایان تندرو حزب لیکود باز شده است،دو هدف را دنبال میکند : 1: اینکه نتانیاهو به عنوان فردی نشان داده شود که رهبری تشکیل پیمان صهیونیستی عربی(حاشیه خلیج فارس) زیر چتر ترامپ رئیس جمهوری آمریکا را در رویارویی با ایران برعهده دارد و اینجا میتوان اظهارات رسانهای مکرر نتانیاهو را درک کرد که تلاش میکند خود را به عنوان شخصیتی تاثیرگذار بر تصمیمات ترامپ درباره ایران نشان دهد.
2- تقویت برداشت و نگرش راستگراهای صهیونیستی مبنی بر اینکه بخشی از حقوق ملی و انسانی فلسطینیان داده شود که ضرورتا به عنوان مدخل درست برای برقراری روابط طبیعی با کشورهای عربی نیست، بلکه دولت اشغالگر این توان را پیدا کرده که همکاری و مشارکت با کشورهای عربی را بر اساس همکاری منطقهای در مسائل امنیت، تروریسم و اقتصاد به دور از موضوع فلسطین پایهریزی کند، بلکه اسرائیل از این شراکت و همکاری به عنوان اهرم فشار بر فلسطینیها استفاده میکند تا آنها از باقی مانده حقوق ملی خود هم چشم پوشی کنند و اصل و اساس دیدگاه و نظر اسرائیلی درباره طرح معامله قرن آمریکا در اینجا نهفته است.
3-تلاش برای القای این مسئله که اسرائیل تحت حکومت راستگراها قادر است این نظریه داخل موسسه نظامی صهیونیستی را رد کند که میگوید اسرائیل مرزی با ایران ندارد، ولی ایران با اسرائیل مرز دارد، سخن درباره هماهنگی روافزون و رو به افزایش در زمینه نظامی و امنیتی میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج(فارس) در جریان است که ماهیت هیئت همراه نتانیاهو در سفر اخیر به سلطان نشین عمان آن را فاش کرد.
با وجودی که موسسه نظامی اسرائیل بی اعتبار بودن این تصور و نگرش امنیتی تقریبا متوهمانه را درک میکند، اما همچنان از آن برای مخفی کردن فرسایش و تضعیف گزینههای نظامیاش در برابر ایران و محور مقاومت استفاده میکند.