مسئولیتپذیری اجتماعی دانشگاه؛ راه برونرفت از مشکلات
گروه دانشگاه ــ رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم با بیان اینکه بهتر است به جای واژه تجاری شدن علم از واژه مسئولیت اجتماعی دانشگاه استفاده کنیم، گفت: جامعه بیشتر به این مسئولیت نیاز دارد، در عین حال مقوله تجاری شدن هم در ذیل مسئولیت اجتماعی دانشگاه تعریف میشود.
به گزارش ایکنا؛ به نقل از روابط عمومی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دومین همایش ملی تحلیل مسائل و تامین منابع مالی در آموزش عالی کشور در سالن همایش دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. حسین میرزایی، رئیس این پژوهشکده در این همایش سخنرانی خود را با ابراز خوشحالی از برگزاری دومین همایش تامین منابع مالی آغاز کرد و گفت: اقتصادهای رانتیر خیلی نیازمند مکانیسمهای عقلانی نیستند، در این اقتصادها نیازی به عقلانیت نیست، جایی که میتوان از منابع فسیلی استفاده کرد و مشکلات را به ظاهر در کوتاه مدت حل کرد، قطعا کسی به فکر آینده نخواهد بود. این مشکلی است که در کلیت اقتصاد کشور با آن مواجهایم، از این حیث در بخش آموزش عالی با توجه به اینکه تابعی از اقتصاد کلان است هم دچار مشکلاتی هستیم. بنابراین اینکه این مسئله جدی گرفته شده است و ما را به این وادار کرده که در این زمینه فکر کنیم، فینفسه مثبت است. اگر بتوانیم به این واقعیت توجه کنیم آن لحظه است که گشایش صورت گرفته و امر توسعه آغاز شده است.
میرزایی افزود: اولویت و دغدغه اصلی من استقلال و آزادی آکادمیک است و دغدغه اقتصادی نیست و حتی اگر به اقتصاد میپردازم در پس استقلال آکادمیک است. دانشگاهی که مستقل نباشدآزاد هم نمیتواند باشد و نباید آن را دانشگاه نامید. استقلال و آزادی حق دانشگاه است و به تعبیر دقیقتر حق جامعه و عموم شهروندان جامعه است. دلیل آن هم این است که دانشگاه در خدمت جامعه است. بنابراین اگر دانشگاهی فاقد این حق باشد نمیتواند به جامعهاش خدمت کند. اساسا نمیتواند فکر کند و محدودیتهای روزافزون باعث میشود که نتواند مسئله را ببیند و چارهای برای آن بیاندیشد.
میرزایی گفت: از این منظر اگر نگاه کنیم چارهای نداریم جز اینکه به بحث منابع مالی توجه کنیم. هیچ سازمان یا نهادی نمیتواند ادعای استقلال داشته باشد، اما در بدیهیات خود یا نیازهای زیستی دچار مشکل باشد. حدود شصت سال پیش نتیجه مطالعه مارتین لیپست این است که در کشورهایی که از توسعه اقتصادی قابل قبول و مناسبی برخوردارند، توسعه سیاسی یا به تعبیر دقیقتر دموکراسی تضمین شدهتر است. دموکراسی در جامعهای که در یک آنارشی اقتصادی به سر میبرد صورت نمیگیرد به همین دلیل باید بحث اقتصاد را خیلی جدی گرفت.
وی در ادامه افزود: اینگلهارت هم بحثی درباره ارزشهای بقا و ارزشهای خودابرازی دارد. این بحث هم از این جنس است. یعنی جامعهای که در ارزشهای بقا است نمیتواند به مرحله خودابرازی و کیفیت برسد، بنابراین باید از این وضعیت عبور کرد، دانشگاهی که گرفتار مشکل زیستی و حداقلها است، نمیتواند پیشرفت و تعالی جامعه را نوید دهد، البته خوشبختانه گزارشها حکایت از آن دارد که در دانشگاههای ما، بهویژه در دانشگاههای سطح بالا بخش قابل توجهی از بودجه متکی به دولت نیست و این نویدبخش است، ولی هنوز با امر مطلوب فاصله زیادی داریم.
استاد دانشگاه تهران یادآور شد: دانشگاه از بدو تاسیس در ایران یعنی از ۱۳۱۳ تا کنون آثار درخشانی داشته است، اما در بحث توجه به زیرساختهای خود و مسائل و چالشهایی که در درون خودش با آنها مواجه است که منابع مالی یکی از مهمترین آنهاست، باید بیش از پیش به آن توجه کند تا بتواند تضمین کننده استقلال و آزادی آکادمیک باشد.
وی در ادامه به مقوله تجاری شدن علم اشاره کرد که به جای واژه تجاری شدن علم بهتر است از واژه مسئولیت اجتماعی دانشگاه استفاده کنیم و سپس افزود: در بحثهای آموزش عالی در واقع یک نگاه ارزش ذاتی به آموزش و پژوهش دارند، که عمدتا سنت اروپایی است و باید حتما به آن توجه کرد. اما در سنت آمریکایی قصه متفاوت میشود. ما باید تئوری آموزش عالیمان را تعیین کنیم. بلاخره تئوری ما چیست؟ ما چکار میخواهیم بکنیم. باید رویکردمان را مشخص کنیم، میخواهیم تلفیقی از سنت اروپایی-آمریکایی داشته باشیم و اقتضائات خود را ببینیم، یا اینکه یکی را اختیار کنیم؟
وی گفت: تعبیر دانشگاه و صنعت که در رشتههای فنی به کار برده میشود تعبیر دقیقتر آن دانشگاه و جامعه است که صنعت را هم شامل میشود، بنابراین مسئولیت اجتماعی دانشگاه مقوله تجاری شدن را در ذیل خود دارد، دانشگاه نسبت به جامعه خود مسئولیت دارد و مسئولیت اجتماعی دانشگاه است که جامعه بیشتر به آن نیاز دارد و جامعهمحور و جامعه گراست.
میرزایی افزود: مخاطب این بحث مقدمهای صرفا مدیران نیستند. اتفاق فرخندهای نمیافتد مگر اینکه در بدنه دانشجویی، هیئت علمی و مدیران توأم با هم این اتفاق بیافتد. امکان نداردآموزش عالی و جامعه بتواند مسائلش را حل کند، مگر اینکه به صورت یک گفتمان اجتماعی در بیاید.
رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: اگر بیشتر به استقلال آکادمیک توجه کنیم هم ضامن آزادی آکادمیک ماست و هم اینکه ما را از نیازهای اولیهای که ممکن است در آن گرفتار باشیم رها میکند و میتوانیم به افقهای بلندتری فکر کنیم. همچنین مقوله توجه به منابع مالی دانشگاه به مثابه ابزاری که بتوانیم از نیازهای اولیه عبور کنیم، میبایستی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و در یک نظام جامع ارتقاء سطح دانشگاه و جامعه را به صورت مشترک به دنبال داشته باشد.
میرزایی افزود: اولویت و دغدغه اصلی من استقلال و آزادی آکادمیک است و دغدغه اقتصادی نیست و حتی اگر به اقتصاد میپردازم در پس استقلال آکادمیک است. دانشگاهی که مستقل نباشدآزاد هم نمیتواند باشد و نباید آن را دانشگاه نامید. استقلال و آزادی حق دانشگاه است و به تعبیر دقیقتر حق جامعه و عموم شهروندان جامعه است. دلیل آن هم این است که دانشگاه در خدمت جامعه است. بنابراین اگر دانشگاهی فاقد این حق باشد نمیتواند به جامعهاش خدمت کند. اساسا نمیتواند فکر کند و محدودیتهای روزافزون باعث میشود که نتواند مسئله را ببیند و چارهای برای آن بیاندیشد.
میرزایی گفت: از این منظر اگر نگاه کنیم چارهای نداریم جز اینکه به بحث منابع مالی توجه کنیم. هیچ سازمان یا نهادی نمیتواند ادعای استقلال داشته باشد، اما در بدیهیات خود یا نیازهای زیستی دچار مشکل باشد. حدود شصت سال پیش نتیجه مطالعه مارتین لیپست این است که در کشورهایی که از توسعه اقتصادی قابل قبول و مناسبی برخوردارند، توسعه سیاسی یا به تعبیر دقیقتر دموکراسی تضمین شدهتر است. دموکراسی در جامعهای که در یک آنارشی اقتصادی به سر میبرد صورت نمیگیرد به همین دلیل باید بحث اقتصاد را خیلی جدی گرفت.
وی در ادامه افزود: اینگلهارت هم بحثی درباره ارزشهای بقا و ارزشهای خودابرازی دارد. این بحث هم از این جنس است. یعنی جامعهای که در ارزشهای بقا است نمیتواند به مرحله خودابرازی و کیفیت برسد، بنابراین باید از این وضعیت عبور کرد، دانشگاهی که گرفتار مشکل زیستی و حداقلها است، نمیتواند پیشرفت و تعالی جامعه را نوید دهد، البته خوشبختانه گزارشها حکایت از آن دارد که در دانشگاههای ما، بهویژه در دانشگاههای سطح بالا بخش قابل توجهی از بودجه متکی به دولت نیست و این نویدبخش است، ولی هنوز با امر مطلوب فاصله زیادی داریم.
استاد دانشگاه تهران یادآور شد: دانشگاه از بدو تاسیس در ایران یعنی از ۱۳۱۳ تا کنون آثار درخشانی داشته است، اما در بحث توجه به زیرساختهای خود و مسائل و چالشهایی که در درون خودش با آنها مواجه است که منابع مالی یکی از مهمترین آنهاست، باید بیش از پیش به آن توجه کند تا بتواند تضمین کننده استقلال و آزادی آکادمیک باشد.
وی در ادامه به مقوله تجاری شدن علم اشاره کرد که به جای واژه تجاری شدن علم بهتر است از واژه مسئولیت اجتماعی دانشگاه استفاده کنیم و سپس افزود: در بحثهای آموزش عالی در واقع یک نگاه ارزش ذاتی به آموزش و پژوهش دارند، که عمدتا سنت اروپایی است و باید حتما به آن توجه کرد. اما در سنت آمریکایی قصه متفاوت میشود. ما باید تئوری آموزش عالیمان را تعیین کنیم. بلاخره تئوری ما چیست؟ ما چکار میخواهیم بکنیم. باید رویکردمان را مشخص کنیم، میخواهیم تلفیقی از سنت اروپایی-آمریکایی داشته باشیم و اقتضائات خود را ببینیم، یا اینکه یکی را اختیار کنیم؟
وی گفت: تعبیر دانشگاه و صنعت که در رشتههای فنی به کار برده میشود تعبیر دقیقتر آن دانشگاه و جامعه است که صنعت را هم شامل میشود، بنابراین مسئولیت اجتماعی دانشگاه مقوله تجاری شدن را در ذیل خود دارد، دانشگاه نسبت به جامعه خود مسئولیت دارد و مسئولیت اجتماعی دانشگاه است که جامعه بیشتر به آن نیاز دارد و جامعهمحور و جامعه گراست.
میرزایی افزود: مخاطب این بحث مقدمهای صرفا مدیران نیستند. اتفاق فرخندهای نمیافتد مگر اینکه در بدنه دانشجویی، هیئت علمی و مدیران توأم با هم این اتفاق بیافتد. امکان نداردآموزش عالی و جامعه بتواند مسائلش را حل کند، مگر اینکه به صورت یک گفتمان اجتماعی در بیاید.
رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: اگر بیشتر به استقلال آکادمیک توجه کنیم هم ضامن آزادی آکادمیک ماست و هم اینکه ما را از نیازهای اولیهای که ممکن است در آن گرفتار باشیم رها میکند و میتوانیم به افقهای بلندتری فکر کنیم. همچنین مقوله توجه به منابع مالی دانشگاه به مثابه ابزاری که بتوانیم از نیازهای اولیه عبور کنیم، میبایستی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و در یک نظام جامع ارتقاء سطح دانشگاه و جامعه را به صورت مشترک به دنبال داشته باشد.
انتهای پیام