خبرگزاری فارس: فوق تخصص بیماریهای عفونی از انگلیس دارد و استادیار دانشگاه شهید بهشتی است. سرپرست دورههای بازآموزی استادان دانشگاه و پزشکان هست و در بسیاری از سمینارهای علمی در ایران و کشورهای دیگر سخنرانی میکند. اما با این عقبه پربارعلمی و این سطح از دانش، قید مطب لاکچری در شمالیترین منطقه تهران و حق ویزیت ۷۰ هزار تومانی را زده، پشت پا زده به مال دنیا و بی هیچ منیّتی گوشه دنجی از جنوبیترین منطقه پایتخت، در دل فقیرترین محله، قبله آمال و آرزوهایش شده است. دکتر «بهرام نصیری رازین» خط بطلان میکشد به تصوراتی که بعضی از پزشکان متخصص از جامعه پزشکی در ذهن مردم ساختند. آوازه خیرخواهی اش در گوش همه بیماران نیازمندی که بارها به خاطر فقر، عطای درمان بیماری را به لقایش بخشیده اند پیچیده است و این دو اتاق ساده خانه امیدشان در این شهر هزار تو میشود. مطب ساده و محقر دکتر در جنوب تهران میزبان بیماران از شهرهای مختلف کشور است. از اهواز و دزفول و نهاوند تا قم و کرج و اراک. مطب این طبیب دوست داشتنی یک بنگاه خیریه تمام عیار هم هست. در این روزها که برخی پزشکان برای بالا بردن ویزیت بیمار بدحال در خانه چانه زنی میکنند، فوق تخصص ۷۲ ساله برای تزریق آمپول ساده بی هیج مزد و منتی به خانه بیمار بدحال نیازمند میرود. دکتر رازین در میان استادان و دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی معروف است به استاد عشق و اخلاق و بسیاری از دانشجویانش در مسیر خیرخواهی قدم بر میدارند.
جیبم به برکت و لطف خدا وصل است
در شب سرد پاییزی به مطب دکتر رازین میرویم و تنور دلمان در این سرما گرم میشود با تماشای تواضع و مهربانی پزشکی که در دهه هشتم عمرش سر تعظیم مقابل همه بیماران فرو میآورد. مطب محقر و ساده فوق تخصص شهر ما پر است از بیمارانی که از دور و نزدیک به امید بهبودی نزد او آمدند. اینجا پولی برای ویزیت از بیماران نیازمند گرفته نمیشود که هیچ، صفر تا صد هزینه درمان هم توسط آقای دکتر پرداخت میشود. از پول تهیه دارو و عکس و آزمایش گرفته تا هزینه بستری شدن در بیمارستان. این اتفاق در هر روز کاری بارها و بارها در مطبش تکرار میشود. شاید کمی دور از ذهن باشد. مگر میشود؟ حتما مطب دیگری در کار است! حتما این پزشک متخصص رییس بیمارستانی خصوصی است. بی پرده سراغ دکتر میرویم و سئوالاتمان را میپرسیم. پاسخ منفی است. میگوید به جز تدریس در دانشگاه، این مطب تنها منبع درآمد من است، اما جیبم به برکت و لطف خدا وصل است نه به جیب بیمار. همین قدر که برایم میماند آنقدر برکت دارد و تا به حال داشته که زندگی ساده و سالمی داشته باشم. سراغ منشی دکتر میرویم. «معصومه پرهیزگاری» میگوید: «دکتر خودش را وقف مردم محروم و نیازمند کرده است. گاهی پیش میآید که در یک روز، خرج این مطب و پولی که برای پرداخت هزینههای درمان بیماران پرداخت میشود از درآمد هم بیشتر میشود. وقتی به دکتر میگویم لبخند میزند و میگوید میدانی امروز چند نفر من و شما را دعا میکنند؟ دلخوش به استجابت این دعاها که باشیم برایمان کافیست.»
خانه امید اتباع افغان و پاکستانی نیازمند اینجاست
«شرمنده بیماری میشوم که چند ماه است درد کشیده، اما چون بیمه نداشته و جیبش هم خالی بوده خم به ابرو نیاورده است و انگار خدا دنیا را به من میدهد، وقتی میبینم با امید وارد اتاق من میشود.» طبیب گشادهرو میگوید: «این اتفاق در مورد اتباع افغان و پاکستانی زیاد میافتد. بسیاری از اتباع بدون مجوز در ایران زندگی میکنند، اما بالاخره درگیر بیماری میشوند و ما وظیفه داریم به دادشان برسیم. صدها خانواده افغان نیازمند، در مطب من پرونده دارند و در تامین هزینههای درمان به آنها کمک میکنم.»
مطبی که بنگاه خیریه میشود
خیرخواهی دکتر ۷۲ ساله فقط به نگرفتن ویزیت و تامین هزینه درمان بیماران نیازمند خلاصه نمیشود. این مطب یک بنگاه خیریه تمام عیار است. پرهیزگاری میگوید: «سال هاست در مطب دکتر خدمت میکنم. نمیدانم برایتان از کدام خاطره بگویم. اوایل از تماشای این حجم از مهربانی و گذشت تعجب میکردم. چطور میشود پزشکی که سالها درس خوانده و فوق تخصص دارد اینطور به مال دنیا بی رغبت باشد؟ مهربانیهای دکتر بی دریغ است. دست رد به سینه هیچ نیازمندی نمیزند، حتی اگر آن نیازمند مراجعه کننده، بیمار نباشد. زن یا مردی باشد با کوهی از مشکلات، آن وقت یک دفعه مطب دکتر تغییر کاربری میدهد و به مرکز مشاوره تبدیل میشود. سنگ صبور همان کسی میشود که از همه دنیا بریده و به قصد گرفتن کمک به مطب دکتر آمده است. بارها پیش آمده که معتادان به مطب دکتر آمده اند و دکتر رازین با سعه صدری که دارد به آن فرد کمک کرده تا مسیر زندگی اش را تغییر دهد. در این چند سال که من با دکتر همکار شدم چندین معتاد را با هزینه شخصی خودش به کمپ فرستاده است. خیر طبیب عشق به همه میرسد. یکی دو سال قبل وقتی چراغ مسجد محله گلیسیرین خاموش بود دکتر دست به جیب شد و با پرداخت هزینه تعمیرات مسجد، چراغ خانه خدا را روشن کرد. دکتر رازین کدخدای مردم این محدوده هم هست و گاهی وقتها مطب ما به شورای حل اختلاف تغییر کاربری میدهد و دکتر اختلافات را حل و فصل میکند.»
پزشک فوق تخصصی که در ۶۰ سالگی صاحب خانه شد
فوق تخصص بیماریهای عفونی در دهه هشتم عمرش با تواضع و اخلاصی تماشایی رو به رویمان نشسته و میگوید: «من در ۶۰ سالگی صاحب خانه شدم. ماشین زیرپایم یک پژو ۴۰۵ است. همین مرا بس است.» میپرسیم راز این ساده زیستی و خیرخواهی در چیست؟ میگوید: «اعتقادات مذهبی و وصیت پدرم. پدرم ارتشی بود. وقتی از کشور انگلیس بورسیه تحصیلی برای گذراندن دوره فوق تخصص بیماریهای عفونی را گرفتم در روز اعزام به من گفت: حرفم را آویزه گوشت کن تا خیر دنیا و آخرت نصیبت شود. گفت: در یکی از محلههای محروم تهران یک ملک کوچک دارم. وقتی فارغ التحصیل شدی در آن منطقه به مردم خدمت کن. از انگلیس که برگشتم مطب را راه انداختم و برای دلخوشی خودم و درمان بیماریهای عفونی مردم به روستاها و آبادیهای محروم میرفتم. در برههای بیماریهای عفونی بیداد میکرد. من با هزینه خودم و با کمک پزشکان دیگر دارو تهیه میکردم و در سالهای دهه ۵۰ جان بسیاری از بیماران را از مرگ نجات دادم. وقتی جنگ شروع شد به جبهه رفتم و در بیمارستانهای صحرایی مشغول شدم و بعد از بازگشت به تهران هم همه دلخوشی ام خدمت به مردم در ملک پدری بود. این روزها همه هم و غمم آن است که به دانشجویان در کنار مسائل علمی مرام و معرفت را درس دهم.» او ادامه میدهد: «مهمترین آسیبی که جامعه پزشکی را تهدید میکند رابطه مالی میان بیمار و پزشک است و امیدوارم روزی برسد که هیچ پزشکی بیمار را به چشم منبع درآمد نبیند.»