بهتازگی وزیر خارجه انگلیس به ایران سفرکرده و صحبتهای کردند که نشاندهنده نقشه از پیش ترسیمشده استعمار پیر به همراهی برخی کشورهای اروپایی و آمریکاست، چراکه او تلویحا به یادآوری دورههای سختی از ایران همچون قحطی و جنگ اشاره داشته است که در همان زمان توطئههای انگلیس پشت آن نهفته بود، ظاهر امروز نیز به دنبال تکمیل پازل تحریم از طریق استیصال مردم ایران هستند تا مردم با فشار اقتصادی راهی جز پذیرش دوباره استعمار نداشته باشند.
محمود رضا امینی- اگر بخواهیم به اتفاقات اخیر توجه کنیم، مسائلی از ابعاد دسیسه پشت پرده استعمار آشکار خواهد شد؛ برای نمونه وقتی محصولات ترا ریخته در بازار افزایش مییابد، و برخی از زیرساختهای صنعت و حتی تخم پرورش ماهی بهصورت عقیم به کشور وارد میشود و خونهای آلوده به ایران منتقل و توزیع میشود و وقتی برای اداره صنعت نفت کشور چارهای جز مدیران خارجی نبینم و شهردار هنوز به مقام نرسیده مدعی ضرورت بهکارگیری مدیران خارجی برای اداره کلانشهر تهران میشود و وقتی سند امضاشدهای 2030 ابتدا انکار و سپس اجرا میشود، یا وقتی زمین و زمان به هم دوخته میشود تا FATF و توافقهای جانبی آن اجرا شوند، یا کارشناسان مسئول هماهنگی اقتصادی برجام جاسوس از آب درمیآیند و مسئول CFT مستقر در وزارت اقتصاد ده دلیل تمایل برای گرفتن ویزای آمریکا برای خانواده خود ممنوع الخروج میشود و از این سفارتخانه به آن سفارتخانه سیروسفر دارد، وقتی فرزندان تعداد قابلملاحظه ای از مسئولان کشور خوشنشینان انگلیس، آمریکا، فرانسه و آلمان و ... هستند و مواد اولیه موردنیاز را در دل کشورهای اروپایی و آمریکایی جستجو میکنیم یا فرمولهای اقتصادی مشروط به بسترسازی برای اجرای برجام میشود و وقتی اروپاییها زمان میخرند و ما سرگردان به دنبال چرخهای جایگزین سوئیفت هستیم. وقتی بوریس جانسون وزیر سابق انگلیس به جمهوری اسلامی با مأموریت خاص به ایران سفر میکند و وزیر خارجه مسئول انگلیس در بازار مواد غذایی ایران پرسه میزند تا تحلیل خود را تکمیل کند، همه اینها نشان میدهد که آمریکا و اروپا نهتنها در چند سال گذشته، بلکه از سالهای پیشطرحهای جدی علیه ایران داشتهاند و در آینده نیز از همین طرحها خواهند داشت تا در ایران قحطی ایجاد کنند.
به قول ترامپ رییس جمهور آمریکا و پمپئو وزیر خارجه این کشور آمریکا می خواهد مردم ایران را مجبور به پذیرش طرح آمریکایی بکنند و این مسئله یعنی اینکه انقلاب اسلامی آنچنان ضربهای به منافع آنها وارد کرده که استمرار آن خطرناک است، ازاینرو راهی جز مقابله با آن نمیدانند.
از سوی دیگر باید توجه داشت که تجربه تاریخی ایران نشان داده که استعمارگران همواره منافع مشترکی در کشور دنبال کردهاند، هرچند ممکن است از تاکتیکهای متفاوتی استفاده کرده باشند، اما درنهایت همسو و همراه یکدیگرند.
در حال حاضر سیاستهای اخیر این کشورها نشان داده است که مقابله با جمهوری اسلامی ایران از طریق سیاستهای اقتصادی یعنی تحریمها همچنان ادامه دارد و همچنان که خسارتهای را به مردم ایران وارد میکند برای اروپا و آمریکا نیز زیانهایی خواهد داشت، زیرا بر کسی پوشیده نیست که بازار ایران به توجه به نفوذ منطقه ایش برای اروپاییها و آمریکاییها جذابیت زیادی دارد. برای نمونه حضور رنو و پژو در ایران برای آنها سودآوری بالایی داشت و حتی کنشها و واکنشهای تجاری توتال و سایر شرکتهای صنعتی برای ادامه همکاری با ایران گرچه بینتیجه ماند، اما مؤید این است که هرکدام از آنها منافعی دارند که در تحریمها ضرر خواهند کرد و امروز تلاش میکنند خسارت خود را کاهش دهند، اما نباید نادیده گرفت که آنها جدا از سیاستهای تحریمی نیستند و این یک بازی بزرگ است که در ابعاد اقتصادی نمایان شده است.
در واقع آمریکا و اروپا منافع استراتژیک بزرگی دارند که نمیتوانند همدیگر را نادیده بگیرند، بهعبارتدیگر خواستگاه فکری اروپا و آمریکا در برجام یکی است که فرایندهای متفاوتی را دنبال میکنند، بهطوریکه هر یک از آنها مسائل اقتصادی را با تاکتیکهای مختلف برای فشار اقتصادی به ایران دنبال میکنند. تا اینجا این موضوع مشهود است که سندهای سیاسی ذاتاً با فشارهای اقتصادی به تغییر نظام جمهوری اسلامی و اشاعهای فقر در ایران هستند.
حال اگر مدیران تصمیم گیر مردم همانند مقطعی در جنگ جهانی که ایران زیر فشار استکبار جهانی قرار گرفت عمل کنند بهطورقطع نقشههای انگلیسی و آمریکایی به ثمر خواهد رسید و اگر به توانمندیهای داخلی و با الگوی اقتصاد مقاومتی عمل شود و واحدهای کوچک صنعتی و کارگاههای زودبازده توسعه اشتغال در شهر و روستا را دنبال کنند و خلأهای تاکنیکی را از عمق دانشگاههای کشور شناسایی و رفع شود و در مسیر تقویت صنعت و اقتصاد کشور بکار گرفته شود و مسئولان اقتصادی شیردل و انقلابی که شبانهروز برای خدمت به مردم سر از پا نشناسند آماده مقابله با جنگ سخت اقتصادی دشمن باشند توطئههای دشمن برملا خواهد شد، زیرا سالهاست که زنگ خطر دسیسههای دشمن برای ایجاد فقر و ورشکستگی اقتصادی به صدا درآمده و باید برای مقابله با آن بپذیریم که از توانمندی نیروی انسانی داخلی و ذخایر و منابع داخلی کشور استفاده کنیم.
البته باید توجه داشت امروز مقابله با فساد اقتصادی نیز از دیگر مسائلی است که باید همسو با بهکارگیری ظرفیتهای کشور موردتوجه قرار گیرد و برای تحقق آن نباید به دنبال متهم در کف بازار بود، بلکه باید متهمان را در مجلسهای تصمیم گیر، شورای پول و اعتبار و هر کجایی که تصمیمهای اشتباه را القا میکنند یافت. بنابراین سه بال مقاومسازی اقتصادی کشور تدابیر صحیح و انقلابی، مبارزه با فساد اقتصادی و تکیهبر دانش بومی کشور کاهش فقر اقتصادی و توسعه کشور است.