به گزارش ایسنا، منصور آباد منطقهای بیابانی در رفسنجان است که مانند تمام مناطق دیگر کشور دچار خشکسالی شده. با این وجود گروه دوستداران طبیعت رفسنجان که هسته مرکزی آن را شکارچیان منطقه تشکیل دادهاند از سال ۸۷ فعالیت خود را برای حفاظت از حیات وحش منطقه منصورآباد آغاز کردهاند و رفته رفته با افزایش چشمگیر جمعیت حیات وحش منطقه، منصور آباد تبدیل به بزرگترین قرق اختصاصی کشور شد.
آنان یک روز میزبان جمعی از خبرنگاران و مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست بودند. حدود ساعت ۷ صبح از رفسنجان به سمت منصور آباد حرکت میکنیم. اوایل صبح است و هوا هنوز خنک. تقریبا ۴۵ دقیقه تا مقصد فاصله داریم. حرکتهای تند و ضربههای پیکاپی که سوار آن هستیم، نشان میدهد که از منطقه شهری و آسفالتهای خیابان خارج شده و به راه خاکی رسیدهایم. چند دقیقه بعد با دیدن تابلوی سازمان حفاظت محیط زیست متوجه میشویم که وارد منطقه شکار ممنوع منصورآباد شدهایم. از خودروها پیاده میشویم. تعدادی از قرقبانها و اعضای هیات مدیره گروه دوستداران طبیعت رفسنجان از ما استقبال میکنند. در نگاه اول لباس قرقبانها به چشم میآید. لباسهای قهوهای رنگی که بالای یکی از آستینهای آن نشان گروه و عبارت قرقبانی منطقه منصور آباد درج شده است.
حمید ظهرابی - معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست- که در این سفر ما را همراهی کرده بود با خنده به قرقبانها میگوید: چه لباسهای قشنگی دارید! کسانی که با شما آشنایی ندارند با دیدن لباسهایتان متوجه شما میشوند.
از قرقبانها عکس میگیریم. با یکدیگر شوخی میکنند و به هم میگویند آنقدر وول نخور بد میافتی. در همین بین یکی از اعضای گروه دوستداران طبیعت رفسنجان جلو میآید و شروع به صحبت با معاون سازمان میکند و میگوید: «یک بزرگواری کنید نسبت به معدن آقا. این معدن همه زحماتی که ما در این منطقه خشک کشیده و این حیاتوحش غنی را به وجود آوردهایم نابود میکند، نه تنها حیات وحش بلکه سلامت مردم را هم تهدید میکند.» ظهرابی میپرسد که چه معدنی را میگویید؟ رضا جزینیزاده - مدیر کل محیط زیست کرمان- برای پاسخ جلو میآید و توضیح میدهد: منظور این فرد معدن مس سرچشمه است. بر اساس مصوبه هیات وزیران قرار بود که تا پایان سال ۹۶ اقداماتی برای رفع آلودگی انجام دهند ولی کاری انجام نشد و سال ۹۷ را مهلت گرفتند. بر اساس گزارشی که هفته گذشته تهیه کردیم خوشبختانه اقدامات رفع آلایندگی ۷۷ درصد پیشرفت داشته است.
گاز دی اکسید گوگرد مجتمع مس سرچشمه ۳۰ برابر حد مجاز است
ظهرابی پاسخ میدهد که حوزه ما محیط زیست طبیعی است. محیط زیست انسانی معاونت تخصصی خود را دارد. یکی از اعضای قرق منصور آباد وسط حرف او میپرد و میگوید: « و الله صدای شما که تنوع زیستی کار میکنید شنیدنیتر است، منطقه نابود میشود و حیف است.» مدیر کل محیط زیست استان کرمان دوباره برای توضیحات پیش میآید. «گاز دی اکسید گوگرد مجتمع مس سرچشمه ۳۰ برابر حد مجاز است.» پرونده این مجتمع در حال حاضر در شورای حفظ حقوق بیتالمال در حال بررسی است و بر اساس آخرین فرجهای که دکتر عیسی کلانتری - رییس سازمان حفاظت محیط زیست - به آنها دادهاند باید تا پایان سال ۹۷ این مشکلات را رفع کنند. معاون سازمان میپرسد که آیا این معدن در منطقه قرق اختصاصی است؟ جزینیزاده پاسخ میدهد که خیر ولی در مسیر باد غالب منطقه قرار دارد و آلودگی آن بهحدی است که حتی خود شهرستان رفسنجان را نیز تحت تاثیر قرار داده است. معاون سازمان حفاظت محیط زیست میگوید که محیط طبیعی همیشه تحت الشعاع محیط انسانی است. این یک روز را آمدهایم اینجا تا قرق را به ما نشان دهید و درباره آن حرف بزنیم. بیایید برویم منطقه را ببینیم، این یک روز را به طبیعت آمدهایم. خبرنگاران واکنش نشان میدهند که مگر میتوان محیط طبیعی و انسانی را از یکدیگر جدا کرد؟
اسم قرقهای اختصاصی غلط انداز است
اینبار یکی دیگر از اعضای قرق اختصاصی منصورآباد پیش میآید تا از دغدغه دیگری صحبت کند. حرف او این است که اسم قرقهای اختصاصی غلط انداز است و ممکن است از آن سوء برداشت شود. ظهرابی حرف او را تایید میکند و توضیح میدهد که در قانون شکار و صید که مصوب سال ۴۶ است از لفظ قرق اختصاصی استفاده شده است و ما ناچار هستیم که از این عبارت قانونی استفاده کنیم ولی در واقع قرق اختصاصی، منطقه حفاظت شده مردمی است. من به آقای تیموری - مدیرکل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست- گفتهام که در تابلوهایی که برای قرقهای اختصاصی طراحی کردهاند عبارت منطقه «حفاظت شده مردمی» را داخل پرانتز بیاورند، چراکه برخی از منتقدان مشارکت مردم در حفاظت از زیستگاهها، روی اسم قرق اختصاصی مانور میدهند و اینطور وانمود میکنند که هدف از ایجاد این مناطق، واگذاری اراضی به شخص خاصی است. یکی از قرقبانها میگوید که اگر همان داخل پرانتز هم نوشته شود کم کم عبارت «حفاظتگاه مردمی» بین مردم جا میافتد.
هسته مرکزی تیم حفاظت، شکارچیان هستند
فرزاد مهدوی - رییس هیات مدیره گروه دوستداران طبیعت رفسنجان - برای آشنایی بیشتر خبرنگاران با قرق اختصاصی منصور آباد میگوید: ما فعالیت خود را از سال ۸۷ آغاز کردیم. هسته مرکزی تیم ما شکارچیانی هستند که بیشتر بهصورت غیرمجاز شکار میکردند. هنگامیکه جمعیت حیاتوحش کم شد، جلسهای برگزار کردند تا بررسی کنند چرا این اتفاق افتاده است. این افراد پذیرفتند که شکار غیرمجاز و خشکسالی این بلا را سر منطقه آورده است و به این نتیجه رسیدیم که احیای منطقه در توان دولت نیست و خودمان باید کار حفاظت را آغاز کنیم.
او اضافه میکند: منطقه منصورآباد را به چند دلیل برای حفاظت انتخاب کردیم. اول اینکه روستاهای متروکه دارد و جمعیت ساکن منطقه کم است. دوم آنکه در گذشته منطقه زیستگاه خوبی برای حیات وحش بوده و سوم آنکه دسترسی منطقه به شهر رفسنجان راحت است و به آسانی میتوانیم رفت و آمد کنیم. به همین دلیل شروع به آمارگیری در منطقه کردیم تا ببینم اصلا چیزی هست که بخواهیم حفاظت کنیم یا خیر. هفته اول اصلا حیات وحشی در منطقه ندیدیم ولی روز هشتم تعدادی قوچ ومیش سرشماری شد. در منطقه ۱۲۶ هزار هکتاری، تنها حدود ۳۰ تا ۴۰ راس قوچ و میش وجود داشت.
مهدوی در ادامه توضیحات خود میگوید: در ابتدا شروع به ساختن چند آبشخور در منطقه کردیم. شکارچیها جمع شدند و متعهد شدند که در این منطقه به شکار نروند. روز اول فقط ۱۵ نفر بودیم اما الان ۱۸۵ نفر عضو داریم که بیشتر آنها شکارچیان شهرستان رفسنجان هستند. سال ۸۸ طرح قرق اختصاصی منصور آباد را به سازمان حفاظت محیط زیست پیشنهاد دادیم و اولین تشکلی بودیم که متقاضی پروانه قرقهای اختصاصی بود. سال ۸۹ بهصورت رسمی شروع به آمارگیری و درخواست کردیم که نمایندگانی از سازمان نیز حضور داشته باشند. در این سال ۱۱۷ راس قوچ و میش و کل و بز شمارش شد. در سال ۹۰ بیش از ۱۹۰ راس شمارش شد و این روند افزایش جمعیت تا امروز ادامه داشته است و آخرین سرشماری که خرداد ماه امسال با حضور نیروهای سازمان محیط زیست انجام دادیم؛ ۹۹۵ راس قوچ و میش و کل و بز در منطقه قرق اختصاصی منصور آباد شمارش شد.
از هنگامیکه منطقه احیا شده است تعدادی قوچ و میش به سمت شمال منصور آباد رفتهاند. منطقهای که خارج از قرق اختصاصی است و اعضای گروه نگران هستند که قوچ و میشها در آن منطقه شکار شوند به همین دلیل با سازمان حفاظت محیط زیست مکاتبه کردهاند که ۳۰ هزار هکتار دیگر را به منطقه اضافه کند.
جمعیت حیاتوحش منصور آباد چندین برابر شده است
اتفاق بزرگی که افتاده این است که گروهی که خود عامل از بین بردن حیاتوحش بودند، تبدیل به حافظان آن شدهاند و آنقدر هم خوب حفاظت کردهاند که جمعیت حیات وحش از ۱۰ سال گذشته تاکنون چندین برابر شده است. وقتی مردم خودشان در حفاظت از حیاتوحش مشارکت میکنند قدرت حفاظت به نحو قابل ملاحظهای افزایش پیدا میکند. اینها را ظهرابی - معاون سازمان محیط زیست - میگوید و ادامه میدهد: ما در بسیاری از مناطق کشور نزدیک به ۵۰ سال است که کار حفاظت را انجام میدهیم ولی رشد حیاتوحش در مناطقی که دولتی اداره میشود به دلیل اختلاف نظرها با جوامع بومی - محلی به این شکل اتفاق نمیافتد، بنابراین سازمان حفاظت محیط زیست باید رویکرد خود را به سمت «مشارکت مردمی» در حفاظت اصلاح کند.
ظهرابی در ادامه به حامد ابوالقاسمی - مدیرعامل گروه دوستداران طبیعت رفسنجان - اشاره میکند و به خبرنگاران میگوید: با ایشان صحبت کنید چرا که به بسیاری از کشورهای دنیا سفر کرده و تجربه قرقهای اختصاصی را در آنجا دیده است. من هر چه قدر هم بگویم شما این برداشت را میکنید که سیاستهای خودمان را توجیه میکنیم.
۳۰ منطقه در کشور در انتظار صدور مجوز قرق اختصاصی هستند
اما سوالهای ما خبرنگاران از ظهرابی هنوز تمام نشده است. از او درباره تعداد قرقهای اختصاصی در کشور و برنامه سازمان حفاظت محیط زیست برای افزایش قرقهای اختصاصی میپرسیم. او توضیح میدهد که در حال حاضر پنج قرق اختصاصی در کشور داریم که حد و حدود آنها در شورای عالی محیط زیست به تصویب رسیده است. پروانههایی که برای قرقهای اختصاصی صادر میشود، پنج ساله است و تمدید زمان آن بستگی به رعایت تمام قوانین و مقررات در قرقهای اختصاصی و بهبود وضعیت حیاتوحش منطقه دارد. در حال حاضر نیز حدود ۳۰ منطقه دیگر درخواست مجوز قرق اختصاصی دادهاند و در حال پیگیری هستیم.
به گفته ظهرابی، پس از اینکه در قرقهای اختصاصی جمعیت حیاتوحش افزایش پیدا کرد، سازمان حفاظت محیط زیست میتواند هر سال به میزان ۴ تا ۶ درصد افزایش جمعیت سالانه را مجوز شکار بدهد.
علی تیموری - مدیر کل دفتر حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست - نیز که همراه ما آمده است در اینباره توضیح میدهد: برای مثال به گروهی در استان سمنان حدود یک سال و نیم پیش، زمینی به عنوان قرق اختصاصی واگذار شد و حدود پنج سال هم هست که مشغول حفاظت از منطقه هستند ولی جمعیت حیاتوحش هنوز به اندازه کافی رشد نکرده است بنابراین هنوز به آنها مجوز شکار ندادهایم.
یکی دیگر از اعضای گروه قرق اختصاصی منصور آباد درباره هزینههای قرق توضیح میدهد: حدود ۱۰ سال که این قرق مشغول فعالیت است. ۸ سال اول هزینههای قرق را با استفاده از کمکهای مردمی پرداخت میکردیم و الان دو سال است که با دریافت مجوز شکار در پرداخت هزینهها خودکفا شدهایم.
پس از یک توقف و گفت و گوی نیم ساعته با اعضای گروه و مسئولان دوباره سوار خودروها میشویم تا داخل منطقه، حیاتوحش را ببینیم. ابوالقاسمی که به منطقه آشنا است ما را همراهی میکند و حین گشتزنی به پرسشهای ما پاسخ میدهد. به گفته او خط لوله انتقال آب شهرکرد به کرمان از منطقه منصورآباد عبور میکند. لندفیل دفن زباله شهر رفسنجان نیز داخل این منطقه است، ویلاسازیها هم که فراوان، ولی با تمام اینها، منطقه توانسته رشد پیدا کند و به اینجا برسد چون خواست مردمی این بوده است.
در مسیر، روستاهای متروکهای را میبینیم که زمانی حیات در آنها وجود داشته ولی خشکسالیها سبب شده که تمام این روستاها خالی از سکنه شود و دیگر هیچ نشانی از حیات نداشته باشد. گونههای گیاهی منطقه که بیشتر درمنه، گز و قیچ هستند به صورت پراکنده در منصور آباد دیده میشوند.
قرقبانها هنوز ضابط قضایی نشدهاند
یکی از پرسشهایی که حین گشتزنی ذهنم را مشغول کرده، این است که آیا قرقبانها مانند محیطبانها ضابط قضایی هستند یانه؟ این پرسش را با ابوالقاسمی در میان میگذارم. او میگوید: متاسفانه قرقبانها ضابط قضایی نیستند و این یکی از مشکلات اصلی است، چون بسیاری از متخلفان از این موضوع سوءاستفاده میکنند. حین این حرفهای جدی، پرنده زیبایی به رنگهای سفید و سیاه میبینیم که «چکچک» نام دارد. پس از چند دقیقه از خودرو پیاده میشویم تا قرقبانها دوربینکشی کنند و ببینند که آیا حیاتوحشی نزدیکی ما هست یا خیر ولی موفق به دیدن حیاتوحش حتی با دوربین هم نمیشوند.
دوباره سوارخودروها میشویم تا در منطقه گشتزنی کنیم. قوچ ومیش و کل و بز و همچنین پرندگان و خزندگان، مجموعه حیاتوحش منطقه است، البته زمانی منصور آباد زیستگاه پلنگ و یوزپلنگ نیز بوده، ابوالقاسمی میگوید: آخرینباری که پلنگ در منطقه دیده شد؛ حدود ۴۰ سال پیش بود و حدود ۱۳ سال پیش ردپای یوز در منطقه مشاهده شده اما گزارشها نشان میدهد که یوزپلنگ شکار شده است.
خشکسالی حتی به درختان بومی منطقه هم رحم نکرده است. در طول مسیر باغها و درختهای پستهای دیده میشود که از آنها فقط چوبهای خشک به جا مانده. از ابوالقاسمی میپرسم که آیا حیات وحش منصور آباد برای تغذیه خود دچار مشکل نمیشوند؟ او در پاسخ میگوید که حیاتوحش برای ادامه زندگی خود به سه عامل مهم احتیاج دارند که اولین آن امنیت، بعد آب و در آخر غذا است. اگر امنیت و آب در منطقهای تامین باشد حیاتوحش میتوانند در سالهای خشکسالی دوام بیاورند. در منصور آباد نیز گاهی به صورت محدود تغذیه دستی انجام میشود ولی ما بیشتر سعی میکنیم که آب و امنیت منطقه را تامین کنیم.
در حال حرکت به سمت چشمه طبیعی منطقه هستیم. این چشمه بهترین آب موجود در منطقه را دارد. در مرکز منطقه نیز چشمههایی وجود داشته ولی امروزه تمام آنها خشک شده و به جایشان آبشخورهای مصنوعی تعبیه شده است. ابوالقاسمی دوباره از خودرو پیاده میشود و دوربینکشی میکند تا شاید حیاتوحش را ببیند و به ما نشان دهد. ولی هنوز موفق به دیدن آنها نشدهایم. قطعا حیاتوحش حضور چندین خودرو و تعداد زیاد انسان در منطقه را حس کرده و احساس ناامنی میکنند و خود را پنهان کردهاند.
ابوالقاسمی حین دوربینکشی به ما توضیح میدهد که در منطقه منصور آباد به دلیل حضور خودروهای بیابانی زیاد، شکار از کنار جادهها رایج است. در منطقه ۱۳ آبشخور ساختهایم. عدهای از متخلفان محل آبشخورها را یاد گرفتهاند و با خودروهای خود سر آبشخورها میایستند و حیوان را غافلگیر میکنند. به همین دلیل مسیرهای منتهی به آبشخورها - که مسیرهای فرعی هستند - را مسدود کردهایم تا متخلفان نتوانند با ماشین سر آبشخورها حیوان را شکار کنند البته تعداد شکارچیان نسبت به قبل خیلی کمتر شده است اما جادههای آسفالت دور منطقه همچنان خطر شکار را افزایش میدهند.
نشانههای حضور انسان در منطقه بیشتر از حیاتوحش است
به محل یک چشمه طبیعی میرسیم. زنده ماندن چشمه در منصور آباد خشک و بیابانی امید را در دلم روشن میکند. آنطور که اعضای گروه میگویند در گذشته جمعیت آهو هم در منطقه آباد وجود داشت اما منقرض شدهاند. در اطراف چشمه زبالههای پلاستیکی دیده میشود. متاسفانه نشانههای حضور انسان در منطقه بیشتر از نشانههای حضور حیاتوحش است. رد آفرود هم حکایت از همین ماجرا دارد. از لحاظ رفتارشناسی اگر خودرویی از روی تپه یا درهای بگذرد قوچ و میشها تا مدتها از آن منطقه عبور نمیکنند چراکه نیرویی را بالاتر از خودشان حس میکنند و توانایی فرار کردن از آن را در خود نمیبینند.
پس از مدتی دوباره از خودروها پیاده میشویم اما این بار برای دیدن حیات وحش و دوربینکشی نیست بلکه به خاطر لایه سفید رنگ و عجیب و غریبی است که روی آسمان دیدهایم. این لایه نه ابر و نه مه است بلکه آلودگی است که از مجتمع مس سرچشمه متصاعد شده است. یکی از اعضای گروهی که ما را همراهی میکند در اینباره توضیح میدهد: مس سرچشمه یک معدن بزرگ و مهم در کشور است ولی متاسفانه استانداردهای زیست محیطی را رعایت نمیکند. رفسنجان و بسیاری دیگر از شهرهای اطراف تحت تاثیر این آلودگی قرار گرفتهاند. پساب این مجتمع نیز بسیار خطرناک و به آب شرب رفسنجان نفوذ کرده است.
زور سازمان حفاظت محیط زیست به صنایع بزرگ نمیرسد
او ادامه میدهد: واقعبینانه باید نگاه کنیم. بر اساس تجربه، زور سازمان حفاظت محیط زیست و فعالان محیط زیستی به صنایع بزرگ نمیرسد پس باید تلاش کنیم مشارکت صنایع را جلب کنیم تا مشکلات محیط زیستی خود را به حداقل برسانند. به هر حال این مجموعه ۱۰ هزار کارگر و کارمند دارد و اگر فشار بیاوریم که تعطیل شوند زور بیخود زدهایم.
ابوالقاسمی طی تماسی با یکی از قرقبانها میگوید که ما رودخانه هستیم. با تعجب اطرافمان را نگاه میکنیم و میپرسیم که آیا رودخانهای در نزدیکی وجود دارد؟ او میخندد و پاسخ میدهد که محلی که در حال عبور از آن هستیم مسیر آب و سیلاب است که الان خشک شده است و تاکید میکند که من گفتم رودخانه یعنی خانه رود، اگر آب داشت میشد رود! راهنمای ما با یکی از قرقبانها هماهنگ میکند تا مسیرهای بعدی حرکتمان را مشخص کنیم. با دوربین خط لوله انتقال نفت به انبار نفت رفسنجان که از وسط منطقه گذشته است را میبینیم.
از مدیر عامل گروه دوستداران طبیعت رفسنجان میپرسم که هزینه خودروها ، دوربینها و سایر تجهیزات خود را چگونه تامین کردهاند؟ او میگوید: اوایل فعالیتمان فقط یک خودرو و یک موتور داشتیم که با کمکهای مردمی خریده شده بود اما در حالحاضر سه خودرو و دو موتورسیکلت در اختیار داریم که هزینه آنها از طریق فروش پروانههای شکار تامین شده است.
پروانه شکار ایرانی و خارجی داریم. سازمان حفاظت محیط زیست قیمت پایهای را که برای پروانههای شکار خارجی اعلام کرده است ۱۲ هزار دلار است که از این مقدار ۳۰۰۰ دلار آن باید به خزانه دولت واریز شود، همچنین قرقدار موظف است که ۳۰ درصد پروانه شکار را بین جوامع بومی - محلی با قیمت پاییت توزیع کند که به نیاز شکار این جوامع پاسخ داده شود. ابوالقاسمی پس بیان این توضیحات به کوههای روبهرویمان اشاره میکند و میگوید: اسمش «بدبخت کوه» است.
او ادامه میدهد: سال گذشته ما درخواست صدور ۱۶ پروانه شکار را دادیم که ۱۴ پروانه را فروختیم، هفت پروانه را به بومیها دادیم و هفت مجوز دیگر را برای درآمدزایی و پوشش هزینههای منطقه به شکارچیان خارجی فروختیم.
میلاد یوسفی که مدیر گردشگری شکار قرق علی آباد و دبیر شورای مرکزی قرقهای کل کشور است نیز در این بازدید همراه ما است. او میگوید که قرقهای اختصاصی در این استان هم وجود دارد.
قرق علیآباد یزد هم افزایش جمعیت حیات وحش داشته است
به گفته او ، یزد در حال حاضر سه قرق اختصاصی دارد. قرق علیآباد یکی از آنهاست که از سال ۸۹ کار خود را به صورت آزمایشی آغاز کرد و از سال ۹۵ کلیه قرقها به صورت رسمی به قرقدارها تحویل داده شد. در سال ۸۹ قرق علیآباد ۲۰۰ راس کل و بز داشت ولی در حال حاضر این جمعیت حیاتوحش این قرق به ۱۴۰۰ راس کل و بز افزایش پیدا کرده است، همچنین وسعت منطقه ۵۵ هزار هکتار است.
دلیل زد و خوردها بین محیط بانان و شکارچیان از زبان شکارچی که قرقبان شده
خودروها توقف کردهاند تا هم استراحتی کنیم و هم منطقه را بیشتر ببینیم. از یکی از قرقبانها که خود سالها شکارچی بوده درباره چرایی افزایش درگیریها بین شکارچیان و محیطبانان میپرسم. قرقبان قانون را مقصر میداند و میگوید: «آقایان شکاربان گفتهاند که ۱۰ میلیون جریمه شکار باشد و سه میلیون آن سهم محیط بانی که شکارچی را گرفته است. برای همین محیط بان تمام تلاش خود را میکند که شکارچی را بگیرد و شکارچی هم از کجا میخواهد ۱۰ میلیون بیاورد؟ برای همین تمام تلاش خود را برای فرار میکند. کسی که خانهاش نزدیک کوه است و شکار در منطقهاش از قدیم رواج داشته است خیلی آمادگی برای خطا دارد. قانون باید بین شکارچی خوب و بد تفاوت قائل شود. اگر شکارچی قوچ زیر پنج سال که قدرت باروری داشت را شکار کرد ۲۰ میلیون جریمه کنید ولی کسی که قوچ بالای ۶ سال را زد ۳ میلیون.»
کمی دیگر در منطقه گشت میزنیم با دوربین قرقبانها اطراف را نگاه میکنیم ولی هنوز خبری از حیاتوحش نشده است. سراغ تیموری - مدیر سازمان حفاظت محیط زیست - میروم و از او میپرسم که آیا قرقبانها ضابط قضایی میشوند یا خیر؟ پاسخ میدهد: همین الان هم با معرفی قرقبانها به دادستان شهرستان میتوانیم آنان را ضابط قضایی کنیم ولی میخواهیم کمی دیگر صبر کنیم تا افراد را بیشتر بشناسیم.
دوباره سوار خودروها می شویم. روی درهها چند کبک میبینیم. خشکسالیها روی جمعیت کبکها تاثیر گذاشته و تعداد آنها را نسبت به سالهای پیش خیلی کمتر کرده است. ابوالقاسمی میگوید: سالهای گذشته به دلیل حضور خرگوشها و کبکها، جمعیت خوبی از کاراکال (یکی از هشت گونه گربهسان موجود در کشور که به عنوان سیاهگوش بیابان نامیده میشود.) در منطقه حضور داشت ولی متاسفانه امسال به دلیل خشکسالی کبکها زاد و ولد نکردهاند و به همین دلیل جمعیت کاراکال نیز خیلی کم شده است و امسال فقط یک کاراکال در منطقه مشاهده کردیم.
روی یکی از تپهها رد خون قوچ میبینیم. حدود دو هفته پیش گرگها قوچها را شکار کرده بودند و رد خون آنها هنوز در منطقه باقی مانده بود.
ابوالقاسمی قوچی را در حال رانندگی میبیند که از بالای صخرهها در حال فرار است. کمی جلوتر خودرویی که برای محیط بانان استان کرمان است، میایستد و نیروهایی محیط زیست موفق به دیدیدن چندین کل میشوند. ما نیز پشت سر آنها میایستیم تا حیاتوحش را ببینیم. محیط بانان با قرقبانها شوخی میکنند که قرقبانهایتان را جمع کنید آخر هم ما توانستیم حیاتوحش را ببینیم و همه با هم میخندند. پیدا کردن حیاتوحش و دیدن آنها با دوربین برای خبرنگاران کار سختی است چرا که چشم ما مهارت چشم قرقبانها و محیط بانان در تشخیص حیات وحش در ارتفاعات را ندارد. با کمک آنها موفق به دیدن کلها میشویم و شروع به شمارش میکنیم. بعضیها هشت کل و برخی دیگر تا ۱۳ کل شمارش میکنند.
دوباره سوار خودروها میشویم و مسیرمان را به سمت ده منصور آباد ادامه میدهیم. بخشی از کوه روبهرویمان جنس متفاوتی از خاک دارد که سفید رنگ است. ابوالقاسمی میگوید که این بخش به «درهمارکش» معروف است.
یک پاسگاه قرقبانی در مسیر جلب توجه میکند. اتاقک کوچکی در دل طبیعت است که منظره فوقالعادهای دارد. به ده منصور آباد نزدیک میشویم. روستای متروکهای است که به دلیل خشکسالی خالی از سکنه شده. معماری خانهها به سبک خانه سنتی و قدیمی کویری، گنبدی شکل است. دور و اطراف خانههای روستایی انقدر بی آب و علف شده که حتی نمیتوانم تصور کنم زمانی زندگی در آنها جریان داشته است.
ابوالقاسمی اما خبرهای خوبی میدهد و میگوید: با اهالی روستا صحبت کردهایم که ده را به مدت ۲۰ سال در اختیار گروه دوستداران طبیعت رفسنجان قرار دهند تا در راستای حفاظت از منطقه منصور آباد از آن بهرهبرداری کنیم. قصد داریم که قناتها و خانههای روستایی را به همان سبک سنتی بازسازی کنیم و مجموعهای شامل پاسگاه قرقبانی و زمین کشاورزی برای علوفهکاری بسازیم.
اقامتگاه بومگردی «قیه راویز» آخرین مقصد ما در منطقه منصور آباد است؛ اقامتگاهی که به سبک معماری سنتی در منطقه ساخته شده است علاوه بر خوردنیهای مرسوم از ما با «بز قورمه» و «نان کورنو» و «کلمپه» پذیرایی کردند. در آخرین گفت و گویم با قرقبانها همه آنها به این نکته اشاره میکنند که هزینه ماهانه حفاظت از قرق منصورآباد ۲۰ میلیون تومان است. ۱۲ نفر قرقبان و حقوقبگیر هستند و بقیه افراد هیچگونه دستمزدی دریافت نمیکنند. هزینههای منطقه نیز از حق عضویتها و مجوزهای شکار تامین میشود. هر زمانی هم که بودجه کم بیاوریم اعضا از جیب خود پرداخت میکنند. با ایجاد این منطقه برای افراد شهرمان اشتغال ایجاد کردهایم، جمعیت حیاتوحش منطقهمان را افزایش دادهایم و جاذبه توریستی در منصور آباد ایجاد کردهایم. همه اینها سودهایی است که برای ما داشته و چه چیز از این برایمان بهتر خواهد بود؟
ایسنا - مهشاد کریمی
انتهای پیام